به گزارش سرویس سیاسی پایگاه 598/ رضا احمد زاده؛ درگیری کلامی علی اکبر صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی دولت حسن روحانی با معترضانی در روز جهانی قدس از حاشیه هایی بود که تا به امروز حجم زیادی از نظرات کاربران فضای مجازی را بخود اختصاص داده است:
1- البته نه از جهت آنکه آقای صالحی دارای شخصیت کاریزماتیکی در امور هسته ای برخوردار بوده و یا نقش کلیدی در خسارت محض برجام داشته است بلکه برخلاف دیگر اعضای تیم هسته ای کشور که از چشم ها و دیده ها غایب شده و به بهانه های مختلف از حضور در جمع های عمومی و ملی همانند روز جهانی قدس وی حضوری فعال از خود نشان داد و همین امر باعث شد تا وی به تنهایی "جور کش " تمامی فریادهای فروخورده ملت در خدشه دار شدن عزت و غرور ملی ایرانیان و متدینین انقلاب اسلامی گردند.
2- این حادثه و حوادثی از این دست نه اولین بار خواهد بود و نه اخرین بار از این نوع لاکن انتظار از مجموعه آقایان دخیل در برجام این بوده و هست که حتی با وجود اینکه امکان دارد "اماج" حملات شدیدتری نیز گردند این حق را به افکار عمومی بدهند که با خطاب قرار دادنشان در فضاها و مکانهای مختلف پاسخ و احترامی شایسته افکار عمومی ملت ایران دریافت کنند.
3 - اینک برای کسانی که دست اندر کار فضای رسانه ای و مجازی هستند سئوالات عدیدهای که برخاسته از محرمانه ساریهای دولت حسن روحانی بوده است وجود دارد که باید پاسخ شایسته ای دریافت کند زیرا خبرنگاران و منتقدان اگر این پاسخ ها را در یافت نکنند تنها راه چاره و سنت مالوف رسانه ای انتقال این ابهامات به میان مردم و ایجاد موج های رسانه ای در میان مردم و فشار افکار عمومی برای چاره اندیشی مشکلاتی مانند برجام که تمام امید و معیشت و رفاه ملت به آن گره زده شده است خواهد بود و فشار افکار ملت ایران ابتدا به ساکن دامن "متخصصان سیاسی مانند ظریف و عراقچی و بعیدی نژاد و تخت روانچی و ... و در مهمترین حالت گردن متخصصان علمی و متولیان صنعت هسته ای مانند: علی اکبر صالحی را خواهد گرفت.
4- علیرغم مطالب فوق سوگمندانه این اتفاقات در حال رخ دادن است و دولت تدبیر حسن روحانی و اصلاح طلبان حامی ایشان بخوبی خطر بحران مقبولیت را احساس کرده اند و اگر مشاهده می کنیم که اینروزها دولتمردان و رسانه های زنجیره ای دولت و اصلاح طلبان تلاش می کند تا مسئله برجام را به نظام و رهبری پیوند زنند به احتمال زیاد همگی ناشی از همین فقدان مقبولیت و با ادامه این روند فقدان مشروعیت در نزد افکار عمومی است و قطعا در انتخابات سال 98 و 1400 مجلس شورای اسلامی و ریاست جمهوری اثرات خود را نشان داده و دولتمردان و جریانات وابسته را با شکست سنگینی مواجه خواهد ساخت لذا تنها راه باقی مانده هزینه کردن از اعتبار و مقبولیت رهبری و نظام جمهوری اسلامی خواهد بود و این امر می تواند روند رو به افزایشی را ایجاد کند.
5- خوشبینانهترین گزینه و اعتقاد درباره تیم هسته ای دولت آقای روحانی این است این تیم ملقمه ای بود از سادهلوحی و خوشباوری به غرب و دولتمردان آمریکایی/ تجربه و تخصص ظاهری خصوصا درباره زبان شناسی که متن برجام نشان داد که ایشان تنها به زبان محاوره آشنایی دارند نه زبان تخصصی سیاست و تعهدات جهانی/ کم بودن درک و تجربه آقایان از شرایط و تجربیات منطقهای و جهانی/ عدم آشنایی با شگردهای حقهبازی و کلکهای سیاسی و شگردهای آمریکایی/ دارا بودن روحیه انفعال در برابر سیاست و تمدن/ عدم دقت در گزینش مشاوران و همکاران، تا جایی که عناصر جاسوس و خائن به تیم هسته ای نفوذ کرده و اعمال تصمیم کردند/ نصایح و توصیه های مشفقانه و واقع گرایانه و دلسوزانه رهبر معظم و دیگر منتقدان سیر شتابزده برجام را نادیده گرفتند و امثال "علی اکبر صالحی" بودند که در مجلس و نگاه میلیونها ایرانی با لفظ و قسم جلاله مهر تایید بر برجام زدند و طبیعیترین نتیجه برای امثال آقای صالحی در شکست امروزین برجام -بدون تایید کردن آن- برخوردهای کلامی در سطح جامعه با ایشان خواهد بود پس حوادثی مانند حادثه روز قدس با صالحی دور از انتظار نبود.
6- برجام برای ایران یک باخت تاریخی است و برای آمریکا یک برد طلایی است. بعید و غیر عقلانی است آمریکا با خروجش این برد شیرین را از دست بدهد. این پیشبینی مربوط به جایی بود که طرف ایرانی هم عقلایی برخورد میکرد و به طرف میفهماند در صورت خروجش تمام دستاوردها یا بخشی از آنها را از دست خواهد داد. متاسفانه دولت برجامی چنین نکرد؛ بلکه پیام واضح فرستاد که حتی با خروج آمریکا، حاضر به ادامه برجام است؛ قصد هزینه تراشی برای آمریکا ندارد. این شد که ترامپ تاجر، خواست بر مبلغ سودش بیفزاید. هم خارج شود، تعهدی نداشته باشد و بتواند آن گونه که میخواهد عمل کند و هم ایران در برجام بماند و همچنان به تعهداتش ادامه دهد و تاوان این وضع هم بر گردن تیم هسته ای و دولت حسن روحانی است که مدینه فاضله ای نشان ملت دادند که امروز مشخص شده است سرابی بیش نبود و مجریان این "باخت بزرگ تاریخی" آقای صالحی و همکارانشان در تیم هسته ای خواهند بود.
در مجموع بنظر میرسد دکتر صالحی و دیگر اعضای تیم هستهای علیرغم اینکه لقب قهرمانان دیپلماسی برجامی را به خود اختصاص دادهاند لاکن گذشت زمان تا به امروز و در آِینده قضاوت شایستهای در باره خدمت و یا خیانت و یا سادهلوحی و سادهانگاری در برخورد با دشمنان غربی ایشان نخواهد داشت خصوصا وقتی اینروزها تصویب و حتی طرح لوایح پالرمو و FATF در مجلس می تواند بر این فضا و دیدگاه مردمی بر له و یا علیه تیم هسته ای بسیار تاثیر باشد مگر آنکه واقعهای عجیب اتفاق افتد و حقوق ملت ایران به نحوی که مد نظر رهبر و مردم ایران است تامین گردد که البته این امر هم بیشتر به خوابی بدون تعبیر می ماند و بس.