به گزارش پایگاه 598 به نقل از فرهیختگان، هنوز چند روزی از حاشیههای درگذشت ناصر ملکمطیعی نگذشته است که دوباره تیتری در شبکههای مجازی باعث تعجب همگان شد.
شبکه ماهوارهای «من و تو» اعلام کرد قرار است فیلم کامل مصاحبه ناصر
ملکمطیعی در برنامه «دورهمی» را پخش کند. فیلمی که برای یک برنامه و در
انحصار صداوسیما قرارداشت به یکباره قرار شد از یک شبکه ماهوارهای پخش
شود!
بعد از پخش این برنامه مشخص شد که کل برنامه از طریق دوربین موبایل یکی از
تماشاگران ضبط شده است. فیلمی 35 دقیقهای که به صورت مداوم ضبط شده بود.
برخی از رسانهها اعلام کردند فردی که در برنامه دور همی فیلمبرداری
میکرد، توسط تیم برنامه شناسایی شده و موضوع در حال پیگیری قضایی است.
فارغ از تمام حواشیای که در پی بیتدبیری مدیران رسانه ملی در ضبط و پخش
این قسمت از برنامه «دورهمی» به وجود آمد، این سوال باقی است که چرا
صداوسیما نظارت دقیقی برای برنامههای گفتوگو محور ندارد تا با مدیریت
درست از ایجاد حاشیه و جنجال اینچنینی جلوگیری شود؟ سوال اینجاست بستر
تصویری که در فضای رسانه ملی برای تولید چنین برنامهای فراهم شده به راحتی
از سوی چند شبکه ماهوارهای به سرقت رفته یا اینکه در عوض مبلغی کلان در
اختیار مدیران شبکههای خارجنشین قرار گرفته است. با نگاهی به تاریخچه
بدهبستانهای آرشیو صداوسیما با شبکههای ماهوارهای شاید مشخص شود که این
شکل پخش شدن ظرفیتهای تصویری رسانه ملی، سرقت رفتن از آرشیو است یا صحبت
از ردوبدل شدن پولهای هنگفتی که این وسط در میان است.
شبکه «من و تو» چند سال پیش مستندی را پخش کرد به اسم «انقلاب 57»، مستندی
پر از شبهه در مورد پیروزی انقلاب اسلامی ایران با روایت و تصاویر کاملا
متفاوت از آنچه که تاکنون از رسانهها پخش شده بود. روایتی که در آن چهره
انقلاب برای جوانانی که از نزدیک آن را لمس نکرده بودند و مردمی که از
سالهای این حادثه تاریخی فاصله گرفتهاند، مخدوش و همراه با تحریف، ترسیم
شده بود.
مانند مستند «رضا شاه» تکیه اصلی مستند «انقلاب 57» بر استفاده از آرشیو
قوی تصویری در فیلم بود. تصاویر بدیع و دیده نشده از 40 سال پیش باعث شده
بود که مخاطب بدون هیچ مقاومتی حرفهای کارگردان را قبول کند. مهم نیست که
کارگردان چه اندازه از تاریخ را ناگفته باقی میگذارد و چه تصاویری را برای
القای یک فکر به بیننده نشان میدهد. در سینمای مستند بیننده آنچه را که
میبیند باور میکند.
اما از همان روزهای پخش این مستند، سوال مهم این بود که این آرشیو قوی
چگونه جمعآوری شده است؟ فیلمهایی که اکثرا در صداوسیما با عنوان محرمانه
آرشیو شدهاند و هر مستندساز داخلی و حتی انقلابی هم نمیتواند به آن
دسترسی پیدا کند، به یکباره سر از شبکه «من و تو» درآورده بود. همان زمان
یعنی بعد از پخش این مستند اعلام شد چند نفر به خاطر اینکه این آرشیو را در
اختیار شبکههای خارجی قرار دادهاند دستگیر شدند.
فیلم انتخاب مقام معظم رهبری در فضای مجازی
چند ماه پیش فیلم 6 دقیقهای دیده نشدهای از جلسه انتخاب آیتا...
خامنهای بهعنوان رهبر ایران در مجلس خبرگان سال 68 در فضای مجازی منتشر
شد که باز هم از همان فیلمهای آرشیوی بود. فیلمی که سانسور شده و با کنار
هم قرار دادن دیگر فیلمها، یک فیلم هشت دقیقهای را درست کرده و در فضای
مجازی پخش کردند.
صداوسیما برای دادن آرشیو به انقلابیها نگران است
محسن یزدی، مدیر مرکز فیلم مستند سوره درباره این موضوع گفته بود: «در کشور
فیلم آرشیوی وجود دارد، منتها در دسترس عموم نیست. حتی ما هم نتوانستهایم
برای بعضی از فیلمهایمان به این آرشیوها دسترسی پیدا کنیم. ما در حـــال
تـــولید مجموعهای در مورد رضاشاه هستیم که برای آن از آرشیو بخشهای
زیرمجموعه وزارت ارشاد استفاده کردهایم. این مستند را حوزه هنری سازمان
تبلیغات اسلامی با مشارکت بسیج صداوسیما تولید میکند؛ یعنی حکومتیتر از
این فیلم دیگر وجود ندارد اما صداوسیما با ما همکاری نکرد. گفتند ما نگران
هستیم که از این آرشیو چگونه میخواهند استفاده کنند. البته منع قانونی
برای بخشهایی از آرشیو داشتند؛ اما همکاری هم نکردند. جاهای دیگری هم
هستند که کلی تصویر دارند که آزاد نشده است. گرفتن تصویر از آنها خیلی سخت
است. به نظرم صداو سیما الان دیگر متوجه شده که باید این همکاریها صورت
بگیرد.»
البته از دید دیگری هم باید این موضوع را در نظر بگیریم. در اندک مواردی هم
فیلمهایی از آرشیو در اختیار برخی مستندسازان داخلی قرار میگیرد، البته
بستگی به نوع ارتباط مدیران سازمان با مستندسازان دارد. قاعده مشخصی برای
دسترسی مستندسازان به آرشیو صداوسیما تعریف نشده است. یکی از مستندسازانی
که چند ماهی است در صف گرفتن یک برنامه از آرشیو صداوسیماست، در حالی که
اکراه داشت نامی از او آورده شود، درباره این مساله به «فرهیختگان» گفت:
«چند ماهی است که میخواهم از برنامهای از آرشیو صداوسیما استفاده کنم.
این کار بوروکراسی سختی دارد، مثلا چندینبار نامه زدن از ارگانهای مختلف
که برای من این اتفاق سه بار رقم خورد اما به نتیجهای نرسید. نکته جالب
مساله این است که میگویند نمیتوانند نسخه کامل را بدهند و فقط 20 دقیقه
از کل برنامه را در اختیار میگذارند. اما نکته جالبتر اینجاست که هیچکس
جوابگو نیست. یعنی شما برای گرفتن همین 20 دقیقه فیلم ناقص هم باید مدام در
رفتوآمد باشید و باز هم کسی جوابگوی این مساله نیست.»
دعوایی برای فروختن آرشیو صداوسیما
فارغ از همه این جدلها، نگاه کنید به جدلهای رسانهای که در سال 94 بین
یکی از مدیران شبکههای تلویزیونی با عزتا... ضرغامی اتفاق افتاد. او در
نامهای سرگشاده خطاب به ضرغامی نوشت: «جنابعالی درخصوص آرشیو سازمان و پخش
تصاویر محرمانه از شبکههای معاند اظهار کرده بودید که هیچ تصویری از
آرشیو خارج نشده است. سوال اینجاست که چرا مدیرکل اسبق آرشیو تا سرحد
بازداشت پیش رفت و تنها به دلیل واسطهگری شما بازداشت نشد؟ و چرا دو نفر
از کارشناسان زیرمجموعه ایشان بازداشت شده، در دادگاه حضور یافتند و
محکوم به حبس شدند؟ اینکه اظهرمنالشمس است که تصاویر تلویزیون در
شبکههای معاند و در قالب برنامههای مختلف به نمایش درمیآید و شما تنها
به تکذیب بسنده میکنید.» این دعوا از آنجا شکل گرفت که گفته شد کل آرشیو
صداوسیما به شبکههای خارجی فروخته شده است و آنها از این فیلمها برای
ساخت مستندهایشان استفاده میکنند.
تصاویر صداوسیما بهعنوان گنجینه تاریخ تصویری کشور محسوب میشوند. بیش از
آنکه تهدید باشند، بهترین فرصت برای رسانه ملی است و اگر راهکار مشخصی برای
استفاده از این تصاویر، درنظر گرفته شود، پژوهشگران و مستندسازان در خیلی
از موارد میتوانند به این گنجینه ملی استناد کنند. در مورد اخیر، پخش
مصاحبه ناصر ملکمطیعی هم با توجه به محتوای اظهارات این بازیگر که عاری از
جنجال و خطوط قرمزهای مرسوم صداوسیماست، مدیران سازمان میتوانستند پیش از
شکلگیری هرگونه حاشیهسازی دوباره، در قالبی متفاوت از برنامه «دورهمی»،
این مصاحبه را بازپخش کنند.