کد خبر: ۴۴۲۰۸۳
زمان انتشار: ۱۱:۱۲     ۱۲ خرداد ۱۳۹۷
دکتر عارفی گفت:آیت‌الله خامنه‌ای شاگرد امام خمینی (ره) هستند و مشابه امام جلو می‌روند، مردانه می‌جنگند و با صداقت به پیش می‌روند و با وجود مشکلات، ایستاده‌اند. ما راهی نداریم، جز اینکه جلوی زورگو بایستیم.

به گزارش پایگاه 598، پس از گذراندن تحصیلاتش در دبیرستان برای اخذ تخصص پزشکی در رشته اطفال و داخلی راهی نیویورک شد، مدرک فوق‌تخصص قلب و عروق را نیز در آمریکا به پایان رساند و پس از آن برای خدمت به مردم سرزمینش راهی ایران شد. دکتر حسن عارفی پزشک مذهبی و متدینی که بیش از 11 سال همراه و همگام با امام خمینی(ره) بود، با گذشت 29 سال از ارتحال امام هنوز با تمام وجود به راه ایشان و اینکه آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند، معتقد است. امام خمینی (ره) را الگوی اخلاق می‌داند و توصیه‌اش به همه مردم نیز اخلاق و صداقت است. جزئیات گفت‌وگو با دکتر حسن عارفی، پزشک امام خمینی (ره) به شرح زیر است:

*** ابتدا خودتان را معرف کنید و بفرمایید چه شد که به عنوان پزشک امام خمینی (ره) انتخاب شدید؟

ـ بسم الله الرحمن الرحیم. سیدحسن عارفی هستم. دارای 5 تخصص و فوق‌تخصص که در مدت حیات پربرکت حضرت امام مسئولیت تیم پزشکی ایشان را بر عهده داشتم. در سال 1354 پس از اینکه دوران تخصصی خود را در آمریکا گذارندم به ایران آمده و وارد دانشگاه علوم پزشکی تهران شدم و به عنوان استادیار فعالیت خود را ادامه دادم و سه سال مشغول برنامه‌های علمی در این دانشگاه بودم. به علت شناختی که متدینین تهران از من داشتند از من دعوت شد که به عنوان پزشک حضرت امام باشم و ایشان قبل از اینکه به ایران تشریف بیاورند در تهران کمیته‌های استقبال شامل تیم‌های مختلف از جمله تجار بازار اقدامات لازم را انجام دادند و کمیته استقبال شامل قسمت‌های مختلف از جمله تدارکات، انتظامات، حفاظت و پزشکی بود و من به دلیل تخصص‌های مختلف از جمله قلب و عروق در این کمیته انتخاب شدم و به عنوان مسئول تیم پزشکی در خدمت حضرت امام خمینی (ره) بودم.

برنامه کمیته استقبال این بود که اگر در بدو ورود امام مشکلی پیش آمد مجهز باشند و اقدامات لازم را انجام دهند. که جلسات متعددی قبل از ورود امام به ایران تشکیل شد تا تمهیدات لازم اندیشیده شود و زمان‌هایی که توسط آیت‌الله طالقانی راهپیمایی می‌شد ما در آن زمان در حسینیه‌ها و منازل، بیمارستان‌های ابتدایی با امکانات فراهم کرده بودیم تا اگر مردم تیرباران شدند و بیمارستان‌ها گنجایش نداشت به این حسینیه‌ها و منازل مجهز منتقل شوند. زمانی که امام به ایران آمدند از مهرآباد تا بهشت‌زهرا (س) بنده با یک آمبولانس بزرگ و مجهز در خدمت ایشان بودم.

آن روز جمعیت انبوهی در بهشت‌زهرا (س) حضور داشت. هلی‌کوپتری که می‌خواست پس از سخنرانی کوبنده ایشان، امام را منتقل کند، به دلیل انبوه جمعیت نتوانست فرود بیاید. بنابراین ایشان را با آمبولانس منتقل کردیم و پس از خارج شدن از محوطه وارد یک محوطه خاکی شده و حضرت امام بقیه مسیر را با بالگرد طی کردند.

حضرت امام در طول 11 سالی که من در خدمتشان بودم ناراحتی قلبی داشتند و بارها ایشان با درد قلبی مواجه می‌شدند که تیم پزشکی ایشان را به وسیله داروهای تزریقی یا ... درمان می‌کردند ولی 12 روز قبل از رحلتشان بیماری‌ دیگری در ایشان ظاهر شد و دچار خونریزی دستگاه گوارش شدند که تشخیص داده شد زخم‌های بدخیمی در معده ایشان ایجاد شده که نوعی سرطان معده بود ولی سرطان اصلی در ایشان سرطان خون بود که پس از چند روز گلبول‌های سفید ایشان افزایش یافت و سرانجام ایشان به دلیل سرطان خون رحلت کردند و چند روز آخر ایشان از قلبشان مشکلی نداشتند و دچار سکته قلبی نیز نشدند.

***تصور شما قبل از اینکه امام را ملاقات کنید از یک فرد روحانی چه بود و بعد از اینکه امام را دیدید این تصور چگونه شد؟

ـ‌  59 سال پیش که وارد دانشگاه تهران شدم از آنجایی که شخص مذهبی بودم و در یک خانواده مذهبی به دنیا آمدم سوالات مذهبی زیادی به ویژه در مورد مسائل پزشکی داشتم، کالبدشکافی و اهدای عضو از جمله این مسائل بود. بنابراین به دلیل کارم زیاد با روحانیون سر و کار داشته‌ام و هر چند وقت یکبار سوالاتم را نزد روحانیون مطرح و در مورد آن بحث می‌کردم.  جامعه شناخت یک پزشک مذهبی از من داشت به طور مثال آیت‌الله طالقانی زمانی که از زندان آزاد شدند اول به بیمارستان سوم شعبان انتقال یافتند و من در خدمت ایشان بودم و با روحانیت یک معاشرت تنگاتنگی داشتم.

زمانی که خدمت امام مشرف شدم دیدم ظاهر و باطن ایشان یکی است. ایشان کاملاً صادق و شجاع بود و از هیچ چیز نمی‌ترسید به غیر از خدا. تاکنون فردی مثل ایشان ندیده‌ام. زمانی که انقلاب به ثمر رسید و من از تهران تا قم در خدمت ایشان بودم، در میانه راه خودرویی که ایشان را حمل می‌کرد به دلیل فشردگی جمعیت خودرو خراب شد و مجبور شدم ایشان را با آمبولانسی که در اختیار من بود منتقل کنم. زمانی که ایشان جلوی آمبولانس نشستند برخی از روبه‌رو اسلحه‌ به دست بودند ولی ایشان هیچ ترسی نداشتند.

یک شب آقای انصاری که در دفتر حضرت امام حضور داشتند با من تماس گرفتند و اطلاع دادند که امشب را به منزل نروم و به جماران بروم. زمانی که آنجا حضور یافتم به من اطلاع دادند که صدام قرار است جماران را بزند. ما به عنوان تیم پزشکی مجهز حضور یافتیم که تا اگر خدایی ناکرده اتفاقی افتاد اقدامات لازم را انجام دهیم. هواپیماهای صدام آمدند. حرکتشان از آسمان مشخص بود ولی امام از بالکن ساختمان این صحنه را تماشا می‌کردند ما خدمت حضرت امام اعلام کردیم که این کار خطرناک است ولی امام بی نهایت آرام بود.

ایشان از جهت علم بالاترین معلم اخلاق بودند و همین سبب شده که من و تیم پزشکی جذب ایشان شویم. ما عاشق ایشان بودیم و امام را همچون پدر و سرور خود می‌دانستیم. 13 نفر تیم پزشکی ثابت بود و در روزهای آخر هر شب دو نفرمان کشیک می‌دادیم که با تمام وجود عاشق امام بودیم و از بودن با آن لذت می‌بردیم.

*** در این مدت برایتان پیش آمده بود تا سوال پزشکی از امام بپرسید؟

ـ بله. اهدای اعضا از جمله مسائلی بود که در حوزه پزشکی از امام سوال کردم و تا پیش از این هیچ یک از مراجع اظهارنظری نداشتند و  امام خمینی (ره) در نامه‌ای به صورت استفسار این موضوع را کامل توضیح دادند و رضایت‌شان را اعلام کردند.

ایشان بیمار بسیار مطیعی بودند که دستورات پزشک را به دقت عمل می‌کردند، چند سال قبل از رحلت‌شان به دلیل سن بالا و وضعیت جسمانی درد در زانو و کمر داشتند که از ایشان تقاضا کرده بودم ورزش‌های خاصی را انجام دهند که ایشان دقیق این ورزش‌ها را اجرا می‌کردند و امام خمینی (ره)‌ به هیچ  عنوان هیچ دارویی به غیر از آنچه که ما برایشان تجویز می‌کردیم مصرف نمی‌کردند، گاهی مسئولین یا دوستانی از وزارت بهداشت داروهایی از سفرهای علمی خود به خارج از کشور را به ایران آورده و برای حضرت امام می‌آوردند ایشان دارو را کنار تخت خود گذاشته و در مورد آن از من سوال می‌کردند و هیچ عنوان هر دارویی را مورد استفاده قرار نمی‌دادند.

***پس از رحلت امام خمینی (ره) وضعیت روحی شما چگونه بود؟

ـ هنوز بعد از 29 سال احساس می‌کنم امام خمینی (ره) زنده است، در دانشگاه و کلاس‌های درسی‌ام این موضوع را به دانشجویان می‌گویم و اخلاق امام را بازگو می‌کنم، ایشان الگوی همه ما در بسیاری از موضوعات است. من مدت زمان زیادی را با حضرت امام سپری کردم و چیزی به غیر از نیکی و صداقت از ایشان ندیدم. از امام خیلی مسائل یاد گرفتم و اگر همه ما الگویمان حضرت امام باشد وضعیت‌مان خیلی بهتر می‌شود.

***شما بابت طبابت امام چقدر حقوق می‌گرفتید؟‌

ـ من هیچ حقوقی دریافت نمی‌کردم و درخواستی در این زمینه نداشتم. در کنار حضرت امام بودن همچون در کنار پدرم بودن برایم به شمار می‌رفت. امام خمینی (ره) رهبر، سرور و پدر ما بود و برای من صحبت سر مسائل مالی کسر شأن بود.

***هنوز با خانواده امام در ارتباط هستید؟

ـ بله. اگر خانواده ایشان مشکلی برایشان پیش آید در خدمتشان هستم و اقدامات لازم پزشکی را قطعاً انجام می‌دهم.

***بسیاری از هم صنف‌های شما همچون دکتر عارفی فکر نمی‌کنند به ویژه پزشکانی که دنیادیده باشند، به نظرتان چرا این چنین است؟

ـ به علت اینکه به درستی فکر نکردند، اسلام معتقد است چند دقیقه فکر کردن بهتر از سالیان دراز عبادت است. زمانی که به مباحث علمی فکر می‌کنم و یا با این موضوعات سر و کار دارم، به نظم خداوند پی می‌برم. هزاران آنزیم آنچنان در بدن هماهنگ با یکدیگر کار می‌کنند که چیزی به غیر از کلمه «لا‌اله‌الی‌الله» به زبان نمی‌آید. عظمت خلقت را در مباحث پزشکی و نظم سلولی می‌توان به دست آورد. ممکن است پزشکی نیویورک رفته باشد ولی با من که نیویورک رفته‌ام عینکش فرق می‌کرد، من با دیدی دیگر نگاه کردم.

***وضعیت کشور ما از لحاظ اقتصادی و معیشتی در حال حاضر چندان مناسب نیست و مردم در مضیقه اقتصادی هستند،‌ امام فرمودند:« آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند»، آیا شما اکنون معتقدید هنوز آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند؟

ـ آمریکا هیچ وقت نمی‌تواند هیچ غلطی بکند، عده‌ای در مملکت ما هستند که جان برایشان هیچ است و زمانی که به آنها اعلام شود بروند، می‌روند. نمی‌خواهم شعار دهم ولی همین الان اگر کسی صدایش در آید حتی افرادی همسن‌های من جلوی آنها خواهند ایستاد و امثال این افراد بسیار زیاد هستند. آمریکا نه تنها الان بلکه تا ابد هیچ غلطی نمی‌تواند بکند.

***مردم نسبت به گذشته به دلیل مسائل مالی و خطاهای پزشکی اعتمادشان به پزشکان کمرنگ‌تر شده است توصیه شما به اطباء چیست؟

ـ به نظرم این چنین نیست، زمانی که به یک بیمارستان دولتی مراجعه کنید حتی جا برای نشستن نیست و اگر اعتمادی بین پزشک و بیمار نبود، شاهد این انبوه جمعیت نبودیم، بیمارستان‌های خصوصی نیز وضعیت مشابهی دارند. قبل از انقلاب وضعیت پزشکی نامناسب بود و برای یک مریضی که دچار سکته قلبی می‌شد آن را به خارج اعزام می‌کردیم و تا اوایل انقلاب نیز این چنین بود و حتی دستگاه آنژیوگرافی و بیمارستان قلب نداشتیم. یک بیمار در یک بیمارستان هزار تختخوابه با علائم سکته قلبی ارجاع شده بود ولی حتی دستگاه الکتروکاردیوگرام وجود نداشت؛  ولی الان خدمات گسترده‌ای به بیماران ارائه می‌شود و پیشرفته‌ترین اقدامات در حوزه‌های مختلف از جمله بیماری‌های قلبی ـ عروقی در ایران انجام می‌گیرد و اینکه مردم مراجعه می‌کنند بدین معنی است که به پزشکان اعتماد دارند.

***در 11 سال ارتباطی که با امام داشتید هدیه ای از امام گرفتید؟

ـ زمانی که من خدمت ایشان بودم در بیمارستان شهید رجایی فعالیت می‌کردم، یکی از اعیاد ایشان یک قرآن نفیس پشت‌نویسی کردند و نوشتند از جناب دکتر عارفی باید تشکر کنم که به عنوان فرزندی عزیز از پدر پیرش پذیرایی کرد. بزرگ‌ترین افتخار من این بود که به عنوان فرزند در خدمت امام بودم.

***نظرتان راجع به حضرت آیت‌الله خامنه‌ای چگونه است؟

ـ ایشان شاگرد امام خمینی (ره) هستند و مشابه امام جلو می‌روند، مردانه می‌جنگند و با صداقت به پیش می‌روند. با وجود مشکلات،  ایستاده اند. امیدوارم خداوند متعال ایشان را نگهدار باشد و موفق بدارد. ایشان مردانه با علاقه و صادقانه در حال مبارزه بوده و مسیری نداریم جزء اینکه جلوی زورگو بایستیم.

اکنون ما در برابر دشمنان دو راه داریم. یا اینکه بایستیم و بر سرمان بزنند و بگوییم تشکر تا اگر ما را با دست زدند این بار با چوب و لگد بزنند. راه دوم مقابله با دشمن و کوتاه نیامدن است. نوکر کسی نبوده و نخواهیم بود و حضرت امام نیز این موضوع را مدنظر داشتند و اکنون حضرت آیت‌الله خامنه‌ای نیز در همین مسیر هستند. همچنین با هم متحد بودن و برادرانه عمل کردن در کشور توسط همه مردم موفقیت‌ها را به همراه دارد.

***توصیه شما به جوانان چیست؟

ـ مهمترین موضوع در زندگی این است که بدانیم خدا ناظر بر اعمال ما است و اگر در فکر، عمل، رفتار،‌ توصیه‌ها و ... خداوند را ناظر بر خود بدانیم همه موضوعات به خوبی پیش می‌رود و محال است که اجحاف و خطا کنیم.

***طی سال‌های گذشته خوابی از امام دیده‌اید؟

ـ مکرر از رحلت امام تا کنون خواب ایشان را دیده‌ام و احساس می‌کنم در عالم خواب ایشان زنده‌اند و با یکدیگر در حال گفت‌وگو هستیم. آخرین خوابی که از امام خمینی (ره) دیده‌ام دو شب پیش بود که صحبت از مرگ نبود و تنها صحبت زندگی مطرح بود.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها