بالاخره رئیس دولت آمریکا به حرفش عمل کرد و از برجام خارج شد ولی هنوز
رئیسدولت ایران به حرفش عمل نکرده است. بعد از خارج شدن ترامپ از برجام
تعداد کمی از نمایندگان مجلس پرچم دولت آمریکا و نسخهای از برجام را به
نشانه اعتراض به اقدام آمریکا آتش زدند. اقدام این تعداد نمایندگان، اقدامی
بود بسیار منفعلانه (از روی ضعف) و بسیار دیرهنگام.
رئیس مجلس هم به
خاطر همدردی با دولت ایران - که با شعار مرگ بر آمریکا مخالف است - و بخاطر
اینکه خدای ناکرده دولت آمریکا عصبانی و ناراحت نشود به آن نمایندهها
گفت: مراقب باشید مجلس را آتش نزنید!
از ابتدا اصلاً آمریکا در برجام
نبوده که الان بخواهد خارج شود، ولی چاپلوسان بطور مرتب از برجام دفاع
میکردند و از لباس نداشته پادشاه تعریفها مینمودند. داستان برجام مثل
داستان آن پادشاهی است که عریان ظاهر شد و مردم و مسئولین هم، بخاطر ترس و
چاپلوسی از او، از لباس نداشته او تعریفها میکردند ولی یک نفر «عاقل»
پیدا شد و گفت ای مسئولین وای مردم وای کسانی که به چاپلوسی و
محافظهکاری عادت کردهاید؛ پادشاه اصلا لباس ندارد که دارید از او تمجید
میکنید.
رئیس دولت اما تصمیم گرفت باز هم در برجام بدون آمریکا
بماند و دوباره ذلت ماندن در برجام را قبول کرد و صد البته مردمی هم که با
این اقدام او موافقاند، آنها هم این ذلت را قبول کردند.
کسی که ذلت را
قبول میکند و در مقابل بدعهدی دشمن، ضعف نشان میدهد، یعنی میخواهد
دیگران برای او تصمیم بگیرند. این شخص و کسانی که مثل اویند موجب درس و
عبرت برای دیگران میشوند. ولی کسانی که عزت نفس و غرور دینی – سیاسی را
انتخاب میکنند، هم مقابل دشمن میایستند و هم اجازه نمیدهند دشمن برای
آنها تصمیم بگیرد؛ این افراد میتوانند الگوی دیگران باشند؛ چون استقلال
فکری و استقلال سیاسی دارند.
رئیس دولت برجام بدون آمریکا را ادامه میدهد ولی نکته اینجاست که هیچ انسان عاقلی در مقابل بد عهدی دشمن، بر عهد خود نمیماند.
تحلیل
سیاسی میگوید عاقبت مذاکره با دشمن باید افزایش ظرفیت فکری – سیاسی مردم
باشد تا به این نتیجه برسند کسانی را برای ریاست جمهوری، نمایندگی مجلس و
غیره انتخاب کنند که از ایستادگی مقابل دشمن نترسند؛ البته اگر خودِ مردم
از ایستادگی مقابل دشمن میترسند دیگر حرفی باقی نمیماند.
نتیجه مذاکره
با دشمن همان مطلبی شد که رهبری فرمود: «این مذاکرات موجب خواهد شد ظرفیت
فکری مردم بالا رود. این جمله یعنی اینکه رئیس دولت ایران و تیم
مذاکرهکننده به دشمن اعتماد کرد و ضربهاش را هم خورد و صد البته عاقلانه
این است که بگوییم مردم دارند ضربهاش را میخورند؛ حالا که نتیجه مذاکرات
برای ساده اندیشها هم معلوم شده، مردم هم باید اندیشه و تحلیل دینی –
سیاسی پیدا کرده و این مسیر طی شده را بررسی کنند تا بتوانند از این پس
تصمیمهای درست بگیرند؛ چراکه این مردم هستند که باید انتخاب کنند و نتیجه
انتخاب خود را (هر چه که شد) ببینند.»
این یعنی همه چیز برمی گردد به
ظرفیت فکری و تحلیل سیاسی مردم و افزایش این ظرفیت؛ چراکه افزایش ظرفیت
فکری و تحلیل دینی – سیاسی یعنی:
1- افزایش آگاهی سیاسی و سؤال کردن و انتقاد کردن از مسئولین و نترسیدن از عواقب آن
2- افزایش بصیرت دینی/سیاسی
3- افزایش توجه به معانی آیات قرآن بخصوص آیات ایستادگی در مقابل دشمنان
4- اسیر شایعات نشدن و دور کردن منافقین از جامعه
رهبر انقلاب خطاب به مسئولین فرمودند: «مسئولین کشور در امتحان بزرگی هستند؛ آیا عزت ملت ایران را حفظ خواهند کرد یا نه؟»
حفظ
عزت در اعتماد به سه کشور اروپایی نیست بلکه در ایستادگی مقابل دشمن است؛
چه آن دشمن لبخند بزند و چه اَخم کند. مردمی که ظرفیت فکری و تحلیل
دینی/سیاسی خود را افزایش میدهند، یعنی باید مرحله به مرحله به ولایت و
حرکت بر مدار ولایت نزدیک شوند.