«مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا لیستی از خواسته های آمریکا از ایران با تهدید شکست ایران را ارائه کرد. مواضع جنگجویانه وی یک هفته بعد از خروج ترامپ از برجام چیزی به جز تقاضای تسلیم محض ایران نبود. او گفت که تحریم ها مجدد با تاثیرگذاری کامل باز خواهند گشت و ایران باید بداند که این تازه اول کار است.
اولین درخواست پمپئو این بود که ایران باید همه جنبههای نظامی فعالیتهای هستهای قبلیاش را به آژانس اتمی اعلام کند. در حالی که طبق برجام، موضوع ابعاد احتمالی نظامی برنامه هستهای ایران بعد از سالها رسیدگی آژانس بینالمللی انرژی اتمی شامل بازرسی از سایتهای نظامی ایران، ارزیابی و جمعبندی نهایی حاصل و پرونده آن نیز توسط آژانس بسته شد.
دومین درخواست پمپئو در مورد توقف غنیسازی وآب سنگین ایران نیز مخالف پیمان عدم اشاعه (ان.پی.تی) است زیرا طبق این معاهده کشورهای عضو حق بهرهمندی از تکنولوژی صلحآمیز هستهای شامل غنیسازی را دارند و به همین دلیل هم ایران همچون ژاپن و آرژانتین و برزیل، غنیسازی مشروع و قانونی دارد. ضمن اینکه برجام و مصوبه شورای امنیت سازمان ملل هم این حق ایران را به رسمیت شناخته است.
سومین درخواست پمپئو در مورد دسترسی بدون قید و شرط آژانس است. بر اساس برجام، ایران بالاترین استاندارهای شفافیت در برنامه هستهای را پذیرفته است که شامل پادمان، پروتکل الحاقی و ترتیبات فرعی کد ۳.۱ است و طبق نرمهای بینالمللی استاندارد بالاتری هم وجود ندارد.
چهارمین مورد پمپئو اینکه ایران باید توسعه برنامه موشکی بالستیک و پرتاب موشکهایی که قابلیت حمل سلاح هستهای دارند را متوقف کند. در حالی که اساسا ایران توان موشکی با قابلیت حمل سلاح هستهای ندارد. برنامه موشکی ایران از آن زمان شکل گرفت که ایران قربانی موشکهای صدام شد و ناچار به دفاع بود. در تاریخ معاصر، هیچ ملتی به اندازه ایرانیها قربانی موشک نبوده است. توان موشکی ایران برای ایجاد بالانس با توان موشکی عربستان و اسرائیل و جهت بازدارندگی حمله احتمالی نظامی آمریکا، ضروری است.
پنجم اینکه پمپئو خواسته که ایران تمامی شهروندان آمریکایی را از زندان آزاد کند. این خواسته بقدری غیر مشروع است که اگر ایران از آمریکا بخواهد که همه اتباع ایرانی زندانی در آمریکا را آزاد کند.
ششم اینکه پمپئو مدعی شد که ایران باید به اصطلاح حمایت از «گروههای تروریستی مثل حزبالله و حماس را متوقف کند». حماس و حزبالله هر دو طی انتخابات آزاد مردمی در فلسطین و لبنان رای آوردهاند و لذا پایگاه مشروع مردمی دارند؛ بویژه اینکه حزبالله در انتخابات اخیر لبنان پیروزی چشمگیر داشت. لذا خواست پمپئو در تضاد با خواست مردم لبنان و فلسطین است و نه ایران.
اما راجع به موضوع تروریسم واقعیت این است که اولا آقای ترامپ در دیدار اخیر خود با امیر قطر رسماً اعتراف کرد که عربستان و امارات و قطر هر سه متحد آمریکا، حامی تروریست بودهاند و ثانیاً نخستوزیر سابق قطر هم اعتراف کرد که آمریکا و متحدان عربش از گروههای تروریستی در سوریه حمایت کردهاند.
هفتمین خواست پمپئو این بود که ایران به حاکمیت عراق احترام گذاشته و اجازه دهد که نیروهای بسیجی مردمی عراق، خلع سلاح شوند. این خواسته آمریکا نیز خلاف واقعیات است زیرا این آمریکاست که هزاران سرباز به همراه پایگاه نظامی در عراق دارد و ائتلاف هادی عامری فرمانده نیروهای مردمی عراق نیز در انتخابات مردمی اخیر این کشور به پیروزی بزرگی دست یافت. ضمن اینکه مقامات نظامی عراق هم تاکید کردهاند که بدون ایران، بغداد بدست داعش سقوط کرده بود. اما مخالفت پمپئو با نیروهای مردمی عراق که تنها شیعه هم نیستند، مخالفت با فتوای مرجعیت شیعه عراق، آیتالله سیستانی نیز هست. لذا این خواسته هم در تضاد با خواست مردم عراق است و نه ایران.
هشتم اینکه پمپئو خواست که ایران با ختم حمایت از حوثیها، از یک راه حل مسالمتآمیز برای حل بحران یمن حمایت کند. از آغاز تجاوز نظامی عربستان به یمن، که طبق ارزیابی سازمان ملل فاجعهبازترین مصیبت انسانی معاصر را موجب شده، ایران خواستار راه حل سیاسی بوده است. آقای ظریف وزیر خارجه ایران، در آوریل ۲۰۱۵، طرح چهار مادهای صلح یمن را پیشنهاد کرد.
در پاسخ به نهمین تقاضای پمپئو در مورد خروج ایران از سوریه اینکه نیروهای ایران و روسیه براساس درخواست دولت قانونی سوریه در این کشور حضور دارند و طبق مقررات بینالملل حضور نیروهای آمریکایی در سوریه غیر قانونی است زیرا دولت سوریه مخالف است. ضمن اینکه خواسته پمپئو مغایر حق حاکمیتی دولت سوریه و تلاش دمشق در مبارزه با تروریسم است.
پمپئو در دهمین خواسته خود ایران را متهم به حمایت از طالبان و القاعده در افغانستان کرده و خواستار توقف آن شده است که کلیت این ادعا دروغ است. ایران سالها با القاعده و طالبان جنگیده و این دو گروه وابسته به آمریکا و عربستان هم، طبق اظهارات رسمی خانم هیلاری کلینتون وزیر خارجه وقت آمریکا در سال ۲۰۱۱، توسط آمریکا و متحدانش ایجاد شدند.
وزیر خارجه آمریکا همچنین در یازدهمین خواست خود خواستار توقف حمایت نیروی قدس سپاه پاسداران ایران از به اصطلاح تروریسم شده است. ماموریت نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران دقیقا مثل ماموریت نیروی سنتکانم آمریکاست با این تفاوت که عملیات نیروی قدس برای حفظ امنیت مرزها و منافع ملی ایران درمنطقه خودش است در حالی که عملیات نیروی سنتکام آمریکا هزاران مایل خارج از مرزهای خودش بوده و دخالت در منطقه خاورمیانه است.
و بالاخره دوازدهمین خواست پمپئو اینکه ایران باید به تهدید همسایگانش که بیشترشان همپیمان آمریکا هستند پایان دهد. ظاهرا آقای پمپئو تاریخ را فراموش کرده که این صدام، رهبر یک کشور عربی بود که با حمایت آمریکا و متحدانش به ایران تجاوز کرد و صدها هزار ایرانی را به خاک و خون کشید. حقیقت دوم هم اینکه این آمریکاست که با حملات نظامی به کشورهای منطقه همچون عراق و افغانستان و لیبی، منطقه را بیثبات و غرق در بحران کرده است.
لیست خواستههای دوازدهگانه پمپئو تکرار سیاستهای چهل ساله آمریکا در مورد ایران است که قبلا آزمایش شده و شکست خورده، منطقه را بیثبات کرده، نتیجه معکوس داشته و چیزی هم بهجز خودزنی عاید آمریکا نکرده است. خواستههای غیر عملی او چیزی بجز سیاست تغییر رژیم در ایران نیست که نتیجه آن مرگ دیپلماسی و مسیر جنگی خانمانسوز است. امروز جهان به دیپلماسی نیاز دارد. بحران هستهای ایران تنها بحران در منطقه بود که از طریق دیپلماسی حل شد. باید از این مدل برای حل سایر بحرانها استفاده کرد.»