به گزارش پایگاه 598، روزنامه وطن امروز در مطلبی نوشت: 2 روز خاص، اما با یک شباهت و یک تفاوت
مهم! روز ۲۴خرداد ماه سال ۹۳ و روز ۲۹ اردیبهشت سال ۹۷ هردو از این حیث به
هم شباهت دارند که سالروز پیروزی دولت روحانی در انتخابات هستند، اما 2
سالروزی که تفاوت فاحشی با هم دارند. کافی است صفحه اول و تیتر یک
روزنامههای حامی دولت را در این دو روز با هم مقایسه کنیم. روز ۲۴خرداد
کأنه پوستر انتخاباتی، عکسی پر از امید از روحانی کار شده است و یادآور
چنین روز مهمی در سال گذشته میشوند و همه گزارش از جشنی نوشتهاند که برای
روحانی حکم میتینگ انتخاباتی داشت. اما ۲۹ اردیبهشت امسال این روزنامهها
ترجیح دادند در صفحه اولشان مسائل سیاست خارجی نمود بیشتری داشته باشد و
انگار نه انگار سال قبلش، فردای پس از انتخابات در زدن تیتر بهتر برای
پیروزی روحانی از هم سبقت میگرفتند.
خود دولت هم با توجه به شرایط
جامعه و نارضایتیهایی که به آن آگاه است، ترجیح داد تقریبا بدون سر و صدا
از سالگرد پیروزیاش عبور کند، چرا که گذشت این یک سال به آنان ثابت کرد از
نظر پایگاه اجتماعی در وضعیتی نیستند که، چون آن یک سال بعد از 24 خرداد
92 مردم به جشن و پایکوبی برای ابقای دولت امید بپردازند.
سال گذشته
همخوانی سرود معروف «دوباره ایران» که در ایام انتخابات، ستادهای حامی
روحانی و میتینگهای انتخاباتیاش را پرشور میکرد، در سالروز ابقای روحانی
در پست ریاستجمهوری، صرفا در فضای خشک و رسمی مراسم افطاری رئیسجمهور،
توسط خواننده آن اجرا شد و میتوان گفت: همین اوج گرامیداشت دولت برای
سالروز پیروزیاش بود.
اما کافی است به ایام خردادماه سال ۹۳ نگاهی
بیندازیم؛ روحانی در هر سخنرانی سالگرد پیروزیاش را یادآور میشد، همچون
ایام انتخابات با القای امید به مخاطب از وعدههایی سخن میگفت که شاید با
گذشت یک سال از دوران ریاستجمهوریاش مردم این حق را به او میدادند که
رئیسجمهور برای تحقق آنها نیازمند فرصت است، اما اکنون بهترین عمل برای
رئیسجمهور سکوت است؛ نه میتواند یادآور وعدهها باشد که با واکنش منفی
مردم مواجه میشود ونه میتواند به اندازه سال ۹۳ امید را چاشنی سخنان خود
کند که دیگر تاثیر مثبتی به جا نمیگذارد. حتی دولت تصمیم گرفت از برپایی
یک مراسم جشن هم خودداری کند و قطعا واکنش مردم که خوشایند دولت نبود، از
دلایلی است که عطای گرامیداشت سالروز پیروزی را به لقایش بخشیدند. سال ۹۳
دولت نوپای آقای روحانی، جشنی را به نام «امید و انتظار» برگزار کرد. مراسم
مفصلی که از سلبریتیها گرفته تا فعالان ستادهای انتخاباتی روحانی در آن
دعوت بودند. هر کسی روی سن میآمد از ایمانش به کارآمدی دولت تدبیر و امید و
شخص جناب روحانی میگفت. جالبتر مجری مراسم که از هیچ مجیزگویی در حق
رئیسجمهور نگذشت، اما اکنون او مجری یکی از برنامههای صبحگاهی است و کارش
این شده گهگداری کنایهای به ناکارآمدی مسؤولان بزند. در آن مراسم جشن
برای خوشامد ردیف اولیها دائم گوشه و کنایهای حواله دلواپسان میکرد:
«قرار است ما دلواپسیها را کم کنیم نه اینکه دلواپسها را دلواپستر
کنیم»، «هر چند همه ما دلشوره و دلواپسیها را میفهمیم، اما این جمع بزرگ
فریاد میزند: سیاست خارجی مورد تایید ماست».
مشخص نیست اگر امسال
هم جشنی بر پا میشد، چگونه قرار بود دلواپسان به سخره گرفته شوند و با
توجه به وضعیت برجام و کارنامه غیرقابل قبول دیپلماسی منطقهای، با چه
استدلالی از سیاست خارجی موفق دولت گفته شود! اصلا کدام مجریای حاضر میشد
بیاید وضعیت را گل و بلبل نشان دهد و هزینه ضربه به اعتبارش نزد مردم را
به جان بخرد.
با تمام این اوصاف دولت تصمیم گرفت در سوت و کوری
تمام، سالگرد تولد دوبارهاش را بگذراند و به حیات خود ادامه دهد و البته
که برای این تصمیم باید حق داد و شاید بهترین کار همین بود. جشنهای صوری و
امیدواریهای توخالی هیچکدام گرهی از مشکلات باز نمیکند. اینکه برجام
استخوان لای زخم نماند، سفره مردم کوچکتر نشود، کارگران واهمهای به نام
بیکاری نداشته باشند و سرآمد همه اینها حال مردم خوب باشد، خودش جشن بزرگی
است که مردم برای برپاییاش قدردان دولت و مسؤولان خواهند بود؛ ان کنتم
تعلمون!