به گزارش خبرگزاری فارس، شب گذشته لیونل مسی ستاره جوان و آرژانتینی بارسلونا برای اولین بار در تاریخ رقابتهای فوتبال باشگاهی اروپا در یک بازی ۵ گل زد، اما پس از آن چیزی که در قاب تصویر تماشاگران حک شد، نه خالکوبی چند پهلوی دستان و گردن او بود، نه حرکتی معنیدار در دامنه شوم نژادپرستی، نه فریاد بر سر بخشی از هواداران؛ او فقط با دو دست رو به آسمانش خدا را نشان داد.
درخشش مسی در سالهای گذشته تحلیلهای مختلفی را به همراه داشته از جمله مارادونای دوم، اسطوره اول، پله اصلی، پله دوم و اسطوره دوم! اما لیونل در فشردگی سفرهای خیریه خود به آکادمی های متعدد در آفریقا، آسیا، آمریکای جنوبی واروپا، در بیمارستانهای کودکان سرطانی و کوران مبارزه با فقر و ایدز، وقتی برای واکنش به این القاب رسانهای نداشته و ندارد.
درخشش شب گذشته مسی بار دیگر نویسنده شهیر انگلیسی، فیل بال را به واکنش وادار کرد تا با تمام ارادتی که به مارادونا دارد از تلخی روزی بنویسد که مارادونا از این که با دست به انگلیس گل زده بود خوشحال باشد و سیاست را به زمین سبز فوتبال بکشاند.
کدام یک میتواند دست خدا باشد؟ دستی که با فریب داور توپ را درون دروازه تیم ملی فوتبال دشمن سیاسی آن سالهای آرژانتین دوخت یا دستی که خود خدا را نشان میدهد؟
درخشش شب گذشته مسی باعث شد مانوئل استبان نویسنده آس اسپانیا بار دیگر مارادونا را با همه بزرگی خود در کنار حوادث انکار ناپذیر زندگی پر فراز و نشیبش بنشاند، از الکل، مواد مخدر، تصادفهای مشکوک، فرزندهای مدعی، همسرهای شاکی و طلبکاران اقتصادی بنویسد و از مسی که یک روز پس از شب رویایی خود در لباس بارسلونا دغدغه ای جز پروژه خیریه بعدی ندارد و به شرطی مصاحبه میکند که پشت سرش آرم کمپانیهای حامی سازمانهای مبارزه با فقر و ایدز در آفریقا حک شده باشد.
امروز دست خدا را میشود در پیکره بازیکن جوانی مشاهده کرد که بسیاری از مردم جهان با دیدنش به یاد یونیسف میافتند و دست شیطان که همیشه در فوتبال پاک رو میشود.