کد خبر: ۴۴۰۵۱۹
زمان انتشار: ۱۱:۴۳     ۰۲ ارديبهشت ۱۳۹۷
به گزارش پایگاه 598، غلامعلی دهقان در شرق نوشت:

۲۹ اردیبهشت که فرابرسد یک سال از زمان انتخاب اعضای شورای پنجم شهر تهران سپری شده اما هنوز سخن از انتخاب شهردار به پایان نرسیده و دور جدید رایزنی برای برگزیدن شهردار جدید پس از استعفای محمدعلی نجفی آغاز شده است. این در حالی است که زمان در گذر است و فرصت‌ها رو به اتمام. دراین‌باره نکات زیر درخور ‌توجه است:

۱- به‌راستی چرا انتخاب شهردار پایتخت این‌همه  مهم و مورد توجه است؟ به نظر می‌رسد سه نمونه رسیدن شهردار یک پایتخت به منصب عالی کشور یعنی ریاست‌جمهوری، دو مورد در خارج از ایران، یکی در کشور فرانسه و دیگری در ترکیه و یک مورد در داخل ایران در سال 84، سبب شده شهرداری تهران سکوی پرش برای منصب بالاتر باشد. همین موضوع اهمیت شهردارشدن در پایتخت را مضاعف، گزینش را سخت‌تر و همه جناح‌های صاحب ‌قدرت را حساس‌تر کرده است.


2- در فرانسه شیراک توانست با ۱۸ سال سابقه شهرداری پاریس سرانجام در انتخابات سال ۱۹۹۵ میلادی به کاخ الیزه راه یابد و ۱۲ سال در آنجا بماند و در ترکیه رجب‌طیب اردوغان پس از چهار سال موفقیت در شهرداری استانبول، ابتدا به نخست‌وزیری رسید و پس از مدتی ردای ریاست‌جمهوری را هم بر تن کرد. در داخل هم محمود احمدی‌نژاد فقط پس از دو سال حضور در جایگاه شهرداری تهران در انتخابات نهم ریاست‌جمهوری پیروز میدان شد، هرچند خلف او محمدباقر قالیباف حتی پس از ۱۲ سال شهرداربودن هم نتوانست به پاستور راه پیدا کند تا معلوم شود «نه هرکه سر بتراشد قلندری داند.» به‌همین دلیل قرار نیست هرکه «شهردار» شود، پس از مدتی «شهریار» شود؛ اما چه باید کرد که این نوع نگاه بر بخشی از جامعه نخبگان ما حاکم است و کار انتخاب را پیچیده‌تر کرده است. نگاهی که منطقی هم نیست و منافع کلان‌شهر تهران را نیز تأمین نمی‌کند.


3- قرائن و شواهد نشان می‌دهد شهردار آینده تهران باید بخش‌های مختلفی را با خود همراه داشته باشد. حداقل اینکه مخالفت بخش‌های تأثیرگذار را برنینگیزد؛ بنابراین شورای شهر باید به‌دنبال گزینه‌ای باشد که حول او اجماعی در میان حامیانش و ارکان قدرت شکل بگیرد. واقعیت این است که در میان گزینه‌های موجود مصادیقی وجود دارند که هم می‌توانند اجماع اصلاح‌طلبان و هم اعتدالیون و هم مخالف‌نبودن نیروهای دیگر را با خود داشته باشند. چنین گزینه‌هایی می‌توانند بدون حاشیه خدمت خلق را سرلوحه کار قرار داده و کار را به فرجام برسانند. در غیر این صورت به قول معروف روز از نو، روزی از نو!


4- علاوه بر مورداجماع‌بودن، شهردار آینده باید از سابقه درخشان مدیریت شهری و از صفت صداقت و پاک‌دست‌بودن و شجاعت در تصمیم‌گیری‌ها برخوردار باشد. اگر این مصادیق یافت شد، نباید به مسائل فرعی مانند امضای میثاق‌نامه برای ماندن در شورا، فلان موضع‌گیری یا دیگر موارد فرعی توجه شود. شهردار باید واقعا شهریار باشد؛ یعنی اینکه یاور شهر باشد، اما نباید به فکر شهریاری باشد، چراکه باید از تاریخ آموخت: نه هرکه شهردار شد شهریار شد.


5- واقعیت این است که تکرار ناخوشایند شورای اول عده‌ای را نگران کرده است. آنجا هم انسجام درونی نبود و بلوک‌بندی جای اتحاد را گرفت و شد آنچه نباید می‌شد. ناکارآمدی شورای اصلاح‌طلبان در اولین دوره احیای این اصل معطل‌مانده قانون اساسی در دولت اصلاحات، شکست آنها را در اسفند سال ۱۳۸۱ سبب‌ساز شد و درست از همان‌جا، احمدی‌نژاد اسب ریاست‌جمهوری را زین کرد و هشت سال شد آنچه که شد. باید از تاریخ آموخت. آیا آموزنده‌ای وجود دارد؟
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها