ابراهیم الامین نوشت، «مردم مدام میپرسند که کی؟ کجا؟ و چطور؟ اما نه ایران و نه دشمن، به زمان طولانی نیاز ندارند که یقین کنند حمله مستقیم به ارتش اسرائیل خواهد بود و میدان آن هم فلسطین و جوار آن»... «آنچه مردم نیاز دارند بدانند، این است که ایران خودش ماموریت را بر عهده خواهد گرفت و نیاز به نایب، نقاب و پنهانکردن چهره ندارد و هیچ چیزی از جمله امکانات، اراده یا شجاعت عملی کم ندارد و کاری که ما باید بکنیم آن است که منتظر باشیم....»
الامین با ذکر چهار دلیلِ (1)«ایران در حال جنگ با اسرائیل است»، (2)«ایران، دیگرانِ ضداسرائیلی را حمایت میکند»، (3)«حضور ایران در سوریه صرفاً برای کمک به سوریه نیست و هدفش تقویت جبهه مقاومت در مقابل اسرائیل است»(4) و «اسرائیل خودش میداند که ایران از هر حمایتی که به محو اسرائیل منجر شود، دست برنمیدارد»، نتیجه گرفته که پاسخ ایران قطعی است.
امروز هم روزنامه "الجمهوریه" لبنان به نقل از منابعی در حزبالله گفته «ایران تصمیم پاسخ را گرفته و فرماندهان ایرانی این را تاکید کردهاند و گفتهاند که ایران نمیتواند جواب ندهد و در زمان و مکان مناسب پاسخ را خواهد داد.»
روشن نیست که منابع الجمهوریه چه کسانی هستند و صحت این سخنان، صرفاً از طریق رسانههای متعلق یا نزدیک به حزبالله قابل تایید است. آنها گفتهاند «طبق اطلاعات ما، ایرانیها میخواهند که پاسخ برای اسرائیل دردناک باشد و همانطور که ایران هفت قربانی حمله را تشییع کرد، اسرائیل هم باید نظامیانش را تشییع کند.»
این مسئله از سخنان سید حسن نصرالله نیز قابل فهم است؛ آنجا که تاکید کرد که رژیم صهیونیستی مرتکب حماقت بزرگی شد که خود را مستقیماً مقابل ایران قرار داد.
بنابراین رژیم صهیونیستی حتماً این نکته را خوب میداند که اگر تا الان به حزبالله ضربهای میزد و ضربهای مشابه دریافت میکرد، در مقابل ایران، این قاعده کمی متفاوتتر است و آن اینکه اگر ضربهای میزند، ضربه بدتری میخورد چه رسد به این که اصرار بر این است که پاسخ «پشیمانکننده» است.
«پاسخ پشیمانکننده» به قول عربها «امرٌ مفروغٌ عنه» است؛ یعنی این مسئله قطعی است و درباره آن بحثی نیست. بحث این است که رژیم صهیونیستی با نوع کُنشی که در زمان فعلی در سوریه از خود بروز میدهد در حال تلاش برای واکنشگیری از ایران با هدف تحت تاثیرقرار دادن وضعیت کلی تهران در منطقه و ایجاد اجماعی غربی غربی علیه ایران است.
تلآویو با در نظر گرفتن موعد 12 می (22 اردیبهشت/ترامپ و برجام)، تلاش میکند با گرفتن واکنش از ایران، معادلات جاری در سوریه و منطقه را تحتالشعاع قرار بدهد و با رویارو کردن ایران با آمریکا، بهترین نتیجه را از «آب گلآلود» دریافت کند.
بعد از اقدامات نظامی اخیر، از امروز اسرائیلیها در رسانه هم فضاسازی را آغاز کردهاند. شبکه آی.24 به نقل از یک مقام در وزارت جنگ مدعی شده که ایران در سوریه پایگاه هوایی تاسیس کرده و در اندیشهگرفتن انتقام است.
همچنین بنیامین نتانیاهو امروز که بر سر مزار کُشتههای شاباک و موساد حاضر شده، بدون اشاره صریح به ایران مدعی شده که «نیروهای تاریکی» مثل گذشته قصد ترور نیروهای این رژیم در خارج از فلسطین اشغالی را دارند.
نه تحریکنظامی، نه فضاسازی رسانهای و سیاسی؛ هیچکدام تلآویو را به مقصودش نخواهد رساند. ایران به داشتن صبر لازم در سیاست خود مشهور است و البته مشهور است که ضربات اسرائیلیها را بیپاسخ نمیگذارد.
نگارنده به خاطر دارد در دیماه گذشته (ژانویه 2018) یادداشتی در وبگاه شبکه المیادین با عنوان «چه خواهد شد اگر ایران از دفاع به هجوم، تغییر وضعیت دهد؟» خوانده که در پایان نوشته بود «اسرائیل میتواند به ائتلافهای علنی خود [با کشورهای عربی] بزودی مباهات کند اما عقلای سیاسی در آن و در واشنگتن و کسانی که پشت اینها هستند باید خوب بدانند که ایرانیها در زراعت پسته، از فرشبافی [که هر دو نیازمند کار تدریجی و صبورانه تا حصول نتیجه است] مهارت بیشتری دارند؛ آنکه نمیداند، بداند که زراعت پسته نیازمند صبر و حوصله طولانی و سرمایهگذاری طولانیمدت و سرکشی متناوب است.»
پس به قول «توماس فریدمن» در یادداشت روز دوشنبه (16 آوریل) در نیویورک تایمز با تیتر «جنگ واقعی بعدی در سوریه؛ ایران و اسرائیل»، باید به اسرائیلیها گفت «کمربندهایتان را ببندید!»