به گزارش پایگاه 598، صبح نو نوشت: اسحاق جهانگیری همواره مرد مورد توجه رسانهها بوده است، گاهی در اوج و گاهی در افول! دوره اوج و افول او نیز به ایام مناظرههای انتخاباتی برمیگردد، جایی که در مناظره اول او را پدیده عنوان کردند و در مناظره بعدی، کمرمق در بیان اظهارات. مواضع او نیز گاهی حاشیهدار بوده است، طوری که در برخی موارد حاشیهاش فراتر از متنش قرار میگرفت.
«یادتان هست!» کلید واژهای که همه آن را ابداعی جهانگیری میدانند و مخالفان و موافقان دولت نیز بارها با همین هشتگ از او حمایت یا نقد کردهاند.
آقای اسحاق جهانگیری، مرد پرحاشیه این روزهای دولت است. روزی خبر اختلافاش با رییس دفتر رییس جمهور رسانهای میشود؛ یا از رابطه تیره و تارش با محمد نهاوندیان و اختلافاش با رییسجمهور روحانی منتشر میشود و به نظر میرسید این قصه ادامه دارد؛ قصهای که البته برای همطیفیهای کارگزارانی و اصلاحاتی او پرغصه نیز میشود زمانی که او از دوران رقابتهای انتخاباتی سخن میگوید و معتقد است که در آن ایام زیاده روی کرده است!
حالا معاون اول رییسجمهور پس از گذشت 6 ماه از ایام انتخابات ریاستجمهوری دوره دوازدهم، اظهاراتی قابل توجه داشته است؛ او در مصاحبه اخیر خود با یک روزنامه خارجی در پاسخ به این سؤال که رابطهاش با رهبر انقلاب چگونه است و چرا پس از دوران انتخابات با ایشان دیداری نداشته است؟ گفته: رابطه ما خوب بوده اما میخواستم یک مقدار از دوران انتخابات که در آن دوران یک کمی از کاندیداهای دیگر تندتر رفتم، زمان بگذرد.
او گفته زمان انتخابات کمی «زیادهروی» کردم اما توضیح بیشتر درباره این عبارت نداده است که در کدام موارد زیادهروی کرده است.
جهانگیری در انتخابات چه گفت؟
از همان روزهای نخست ثبت نام انتخابات ریاست جمهوری حرف و حدیثهای زیادی درباره آمدن و یا نیامدنش مطرح بود؛ در ابتدا قرار بود بیاید و نامزد جریان اصلاحات باشد، اما بعدها آنچه از آن دوران با نام جهانگیری به یادگار ماند، کاندیدای پوششی بودنش برای روحانی بود.
در همان ایام مهمترین نقدی که بر رفتار اسحاق جهانگیری وارد میکردند؛ بحث کاندیدای پوششی بودنش برای روحانی بود و اینکه چرا باید از وقت و هزینه رسانه ملی برای حمایت از کاندیدیی که در اصل باید رقیب او میبود، استفاده میکرد؟
البته ناگفته نماند در مناظرههای انتخاباتی، جهانگیری به همراه روحانی مشخصاً کاندیدای رقیب که در یک مناظره محمد باقر قالیباف و در مناظره بعدی آقای رییسی بود نشانه میگرفتند بدون آنکه برنامهای برای آینده دولت اعلام کنند و هرجا هم کار به موضوع دستاوردهای دولت میکشید،
علت ناکامیها را به گردن دولت قبل میانداختند.
اختلاف جهانگیری با اعضای دولت
حالا پس از پایان ایام انتخابات و اینکه جهانگیری از آن دوران ابراز پشیمانی کرده، خبرهای مختلفی از اینکه او در دولت بماند یا نماند به گوش میرسد، طوری که برخی هم حزبیهای او یعنی همان
اصلاح طلبانی که در انتخابات ریاست جمهوری معتقد به حمایت از او به جای حمایت از روحانی بودند،
وی را سفارش به کناره گیری از دولت میکنند.
«محمدعلی ابطحی» رییس دفتر رییس جمهور در دولت اصلاحات، سه شنبه ۷ آذر در گفت وگو با «عصر ایران» درباره احتمال کاندیداتوری جهانگیری در انتخابات ریاست جمهوری دوره سیزدهم، معاون اول را به جدایی از دولت ترغیب کرد: «اگر کاندیداتوری آقای جهانگیری در انتخابات آینده قطعی است، باید از دولت جدا شود و فاصله بگیرد. در این صورت شرایط بهتری برای رأی آوردن خواهد داشت.»
اینکه جهانگیری تا 1400 با روحانی بماند یا رفیق نیمه راه دولت باشد را خود او بهتر از هر کسی میداند اما بی شک او در این راه پیرو سیاست اصلاح طلبان و افراد در رأس این طیف خواهد بود.
ماندن یا نماندن جهانگیری در آینده سیاسی او بی تأثیر نخواهد بود اما موضوع مهمتر سفارش اصلاح طلبان برای کناره گیری جهانگیری از ادامه مسوولیتش است، چرا؟ بی تردید روحانی پس از پیروزی درانتخابات ریاست جمهوری دوره دوازدهم بیشترین فاصله را از اصلاح طلبان گرفته است؛
علاوه بر آن نیز او محمود واعظی را به ریاست دفتر خود منصوب کرده، فردی که اصلاح طلبان بیشترین درگیری سیاسی را با او داشته و دارند و در نهایت مجموعه این عزل و نصبها بیشتر از هرکسی قدرت نفوذ اسحاق جهانگیری را در دولت کاهش داده است.
از سوی دیگر و با توجه به مصاحبه اخیر جهانگیری با فایننشیال تایمز احتمالاً برخی از عناصر تندرو اصلاح طلب مواضع دیگری را در قبال آقای معاون اول اتخاذ خواهند کرد. بی تردید اظهارات
اعتراف گونه جهانگیری به مذاق خیلی از اصلاح طلبان خوش نخواهد آمد چرا که آنها جهانگیری را به واسطه همین اظهارت تند و تیزش مورد حمایت قرار میدادند و حتی او را شایسته ریاست جمهوری میدانستند و موضوع ماندن او در صحنه انتخابات را مطرح کرده بودند.
گام دیگری که از سوی هم طیفیهای جهانگیری مطرح شده بود بحث تلاش چهرههای اصلاح طلب برای منزوی کردن جهانگیری در دولت بود.
اصلاح طلبان فقدان اثرگذار نماینده اصلاحات در مناسبات حاکم در مجموعه دولت را «حراج» سرمایه اجتماعی دولت تلقی کردند و آقای حمیدرضا جلاییپور خواهان واکنش جدی شد و اظهار داشت: «آقایان واعظی، نهاوندیان، ابوطالبی و آشنا افراد محترمی هستند. خیلی هم برای دولت آقای روحانی مغتنم هستند، ولی هیچ کدام یک دهم کار و نقش کلیدیای که آقای جهانگیری میتواند بازی کند، بازی نمیکنند. اینها چیزهایی است که باید به آن توجه کرد و نباید ساده از آن گذشت.»
گام سوم با دستور رأس اردوگاه اصلاحات در روز دانشجو برداشته شد. هرچند در طول زیست سیاسی اصلاحات، آنان جنبش دانشجویی را به تشکلی موسمی تقلیل داده بودند ولی این دستور جدید آغاز مطالبهگری متناسب با اهداف اصلاحات از سوی تشکلهای فصلی وابسته به اردوگاه چپنشینان سیاست کشور پیرامون وعدههای انتخاباتی
حسن روحانی است.
حالا از یک سو باید منتظر واکنش اصلاح طلبان به اظهارات جدید جهانگیری باشیم و از سوی دیگر نیز باید منتظر ماند دید آقای جهانگیری به خاطر همان تندرویهایی که نسبت به برخی رقبای خود یا برخی دستاوردهای ارزشمند دولت قبل داشته، عذرخواهی خواهد کرد یا خیر؟