به گزارش پایگاه 598 ، مشکل کار اینجا است که میان دولت و واقعیت
های جامعه فاصله افتاده است. این را صادق زیبا کلام استاد علوم سیاسی
دانشگاه تهران می گوید. او در گفت و گو با نامه نیوز ضمن اشاره به تفاوت و
فاصله دولت یازدهم و دوازدهم ، گفت: « به نظر مي رسد كه ميزان موفقيت
اجرايي دولت دوم آقاي روحاني مقدار زيادي از دولت اول ايشان فاصله پيدا
كرده است».
وی افزود: « شايد هم اين فاصله بيش از
آنچه كه در عمل و اجرا وجود داشته باشد به واسطه مجموعه اي از شرايط روحي،
رواني و اجتماعي به وجود آمده است به اين معنا كه دولت اول روحاني در
شرايطي برسر كار آمد كه اميد و انتظارات فراواني در جامعه وجود داشت. بر
عكس، دولت دوم روحاني در شرايطي شكل گرفت كه به نظر مي رسيد بسياري از
انتظارات و توقعاتي كه از روحاني پس از 29 ارديبهشت ميرفت، برآورده نشده
بود».
به گفته وی، اين كه انتظارات چگونه بوده
اند موضوع قابل بحثي است اما واقعيت آن است كه کمی بعد از تشكيل دولت دوم
روحاني ما با موج گسترده عبور از روحاني ( از راي خود پشيمان هستم دست كم
در فضاي مجازي) مواجه رو شديم درحالي كه بسياري از اين دلسردي ها به حق
بودند و به خصوص بسياري از 24 ميليوني كه رفتند پاي صندوق راي و بر ترديد
هايشان فايق آمدند كه اولا در انتخابات شركت كنند و ثانيا به روحاني راي
دهند نا اميدي هايشان به حق بود ترديدي نميتوان داشت.
زیباکلام ادامه داد: « روحاني تا امروز
نخواست از خودش بپرسد چه انتظارات و توقعاتي از من ميرفت كه من نتوانستم
انهارا برآورده كنم و در نتيجه موج عبور از روحاني دست كم در فضاي مجازي به
راه افتاد. جداي از سرخوردگي هايي اينكه بسياري از آن 24 ميليون در قبال
دولت روحاني و به ويژه شخص ايشان پيدا كرده اند،اين هم واقعيت ديگري اين
است كه بسياري از تندرو ها،دلواپسان و مخالفان جدي روحاني آب زيادي به
آسياب عبور از روحاني ريختند».
این کارشناس مسایل سیاسی تاکید کرد: « دو
جريان دست به دست هم دادند اول مخالفين تندرو و قسم خورده دولت روحاني و
دوم هم پيمانان ايشان كه در انتخابات به ايشان راي داده بودند، دست به دست
هم دادند و در نتيجه نااميدي و سرخوردگي انبوهي از دولت دوم روحاني بوجود
آمد».
زیباکلام افزود: «واقعيت امر بر آن بود كه
هرگونه ارزيابي از عملكرد دولت دوم روحاني نيازمند گذشت مدت زمان بيشتري
است و نميتوان در فاصله كمتر از شش ماه به اين جمع بندي رسيد كه كارآيي
دولت روحاني مطلوب نبوده است بنابراين بايد اين سوال را از خود بپرسيم چرا
اين احساس گسترده پشيماني و سرخوردگي از دولت دوم روحاني بوجود آمده است.
من معتقدم بخشي از آن به چينش كابينه ايشان بر می گردد».
وی توضیح داد: «تابستان امسال را به ياد
مي آوريم كه وقتي روحاني در صدد معرفي دولت خود بود انتظارات زيادي ميرفت
كه حداقل يك زن در كابينه حضور داشته باشند. انتظار مي رفت اهل سنت حضور
بيشتري در دولت دوم روحاني پيدا كنند.انتظار ميرفت چهره ها و شخصيت هاي
صاحب نام تري در دولت دوم ايشان حضور پيدا كنند اما مع الاسف بايد گفت
هيچكدام از اين انتظارات بر آورده نشد.روحاني نه حاضر شد از زني در كابينه
استفاده كند و نه كردي و نه فردي از اهل سنت.آنچه مزيد براين دلخوري ها شد
اين واقعيت بود كه بجز سه چهره ، واقعا چهره هايي كه در دولت ايشان حضور
دارند چهره هاي برجسته و توانمندي از نظر اجرايي نبوده اند. اشكال دوم كه
روحاني با آن مواجه شد رياست جمهوري ترامپ بود. ترامپ نهايت تلاش خود را
مبني بر وارد كردن فشار بر ايران مبذول مي كند و عملا حضور ترامپ در كاخ
سفيد باعث شده است بسياري از اروپايي ها و شركت هاي توسعه يافته دچار ترديد
شده اند كه آيا به ايران بيايند يا خير».
وی همچنین گفت: « زلزله مساله بعدي بود كه
به ضرر دولت روحاني تمام شد زيرا كمترين موضوعي كه درباره زلزله ميتوان
گفت آن است كه زلزله در حقيقت كارنامه دولت روحاني در جريان كمك رساني،
عمران و آباداني كه بعد از زلزله انتظار مي رفت، تحقق پيدا نكرد. مجموعه
اين مشكلات دست به دست يكديگر داده اند و فضارا به شدت عليه روحاني كرده
است. متاسفانه روحاني يا از سر غفلت يا از سر غرور حاضر نيست اين مشكلات را
ببينند و در دو حضور تلويزيوني كه داشته به گونه اي صحبت كرده است كه نه
تنها صحبت هايشان از دامنه اين سرخوردگي ها كم نكرده است بلكه در حقيقت در
نارضايتي و عصبانيت مردم افزوده اند. به نظر مي رسد شكاف عميقي ميان روحاني
و واقعيت هاي جامعه ايران به وجود آمده است. هر مقدار برخي از چهره هاي
دولت دوازدهم مانند جهانگيري، با واقعيت هاي جامعه آشنا هستند، به نظر مي
رسد حلقه نزديك به روحاني يعني نوبخت، نهاونديان و واعظي از درك شرايط فعلي
جامعه ايران دور هستند و اين متاسفانه عاقبت كار روحاني را با ابهامات
زيادي رو به رو ساخته است».