بی باک؛ سید مختار موسوی: پیروزی انقلاب اسلامی ایران با یک ماهیت الهی و هویت دینی و مقبولیت بی نظیرمردمی ، و با هدف طاغوت زدایی و ظلم ستیزی و مظلوم نوازی و خارج شدن از سیطره استعمار و استثمارگران و خلاصی از سلطه آمپریالسیم جهانی در 22 بهمن 1357 نقطه عطفی در امر بیداری ملت های جهان جهت مبارزه با آمپریالیسم و آمپراطوری شرق و غرب بویژه بیداری اسلامی در بین ملتهای مسلمان محسوب شده است .
یعنی با پیروزی انقلاب اسلامی ایران ، اولین میخ به تابوت آمپریالیسم ، سوسیالیسم ، صهیونیسم ولیبرالیسم جهانی وسکولاریسم در کشورهای اسلامی زده شد . و به لطف و مدد خداوند عزّو جّل ، طولی نکشید که با تمهیدات و تدبیرات پیامبرگونه خمینی بت شکن (ره) ، در تبیین و ترویج و تبلیغ جهان بینی توحیدی و صدور آن به سراسر جهان ، تابوت کمونیسم و سویسالیست تکمیل شد ، و به اراده و خواست خداوند متعال ، امپراطوری شرق با تفکر مارکسیسم و لنینیسم ، در زباله دانی تاریخ مدفون گردید.
در طول سه دهه ای که از عمر پربرکت انقلاب اسلامی امام روح الله (ره ) در ایران می گذرد ، از دم مسیحانه ولایت فقیه در حسینیه جماران و حسینیه امام خمینی (ره ) بارها و بارها ، کاخ سفید لرزیده و هیمنه امپراطوری غرب تا مرز شکستگی وفروپاشی تهدید شده و با موج خروشان حق خواهی ملت مسلمان ایران ، حوزه حکمرانی آنها طوفانی ومتزلزل گردیده است .
مع الوصف ، از نگاه سیاستمداران آمریکایی که هیچ تفاوتی بین دمکرات و جمهوری خواه آنها وجود ندارد ، منشاء و سرچشمه موج ضد آمریکایی و ضد آمپریالیستی که در جهان به راه افتاده ، فقط ایران است و بس .
آمریکائیها ، در حسابرسی های خود ، آمار دقیق دارند که ، در تاریخ 33 ساله انقلاب اسلامی که دستشان از ایران با آن معادن زرخیز و طلای سیاهش ، کوتاه شده است ، چندین میلیارد میلیارد دلار ، پول و سرمایه از دست داده و مضافاً برای از بین بردن عامل این جدایی ؛ که انقلاب اسلامی ایران است و از میان برداشتن این مانع بزرگ جهانی ، چند برابر آنها را هم خود هزینه نموده اند .
خب ، بدیهی است که سیاستمداران آمریکایی با آن تفکر آمپریالیستی وضد توحیدی ودین ستیزی و میل و اشتیاق جهان خواری که در وجودشان ریشه پیدا کرده است ، بابت این همه ضرر و زیانی که از انقلاب اسلامی ایران دیده اند ؛ چه کینه و نفرتی از ایران و ایرانی در دل خود پرورانده اند .
با این وجود ، خیلی ساده لوحانه و خوش بینانه است که تصور شود ، امکان برقراری ارتباط عادلانه و با رعایت احترام متقابل بین انقلاب اسلامی ایران با محوریت ولایت فقیه و آمریکایی که این همه از انقلاب اسلامی و امت ولایت مدار ایران وولایت فقیه ضربه خورده است ، وجود دارد .
در شرایط فعلی چنین رابطه ای به صورت رضایی و ارادی محال است و اگر هم ارتباطی برقرار شود ، قطعاً از یک طرف تحمیلی خواهد بود.
بدون شک در شرایط کنونی هیچ چیزی به جز نابودی جمهوری اسلامی ایران و مرگ امت حزب الله و سقوط ولایت فقیه ، که آمریکا را این قدر تحقیر و زبون و متضرر ساخته و اعتبار جهانی آنها را در هم شکسته و به هر آزادیخواهی یاد داده که چگونه پرچم بی ارزش آمریکا را آتش بزند ، آمریکائیها را راضی نخواهد کرد .
لذا چون در 33 سال گذشته ، آمریکا به هر دری برای ضربه زدن به حکومت ولایت فقیه در جمهوری اسلامی ایران و غافلگیر نمودن امت حزب الله ایران وارد شده ، راه به جایی نبرده و نتیجه ای جز رسوایی در مجامع بین المللی برای آنها نداشته ، ناچاراً به عملیاتهای براندازی نرم و نفوذ در بین احزاب و جناح های سیاسی روی آورده است و از این حربه به عنوان برون رفت از بن بست جمهوری اسلامی ایران استفاده می نماید .
در این 33 سالی که از تاریخ پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی ایران و شکسته شدن هیمنه بت گونه آمریکا در جهان می گذرد ، سیاستگذاران و سیاست مداران آمریکایی به درستی فهمیده اند ، که خیلی راحت می توانند ، با ایران منهای انقلاب اسلامی و یا موقتاً با انقلاب منهای ولایت فقیه ، رابطه ای ارباب رعیتی و یا خادم و مخدومی برقرار کنند و به انتقام و جبران قسمتی از ضرر و زیانهای 33 ساله امیدوار شوند .
آمریکائیها در این 33 ساله ، به این نتیجه رسیده اند که ، دشمنی اصلی آنها در ایران و سرچشمه آن همه بلائی که بر سر منافع آنها در جهان آمده ، چیزی نیست به جز ماهیت دینی انقلاب ایران و دین مداری ملت ایران که ریشه در حاکمیت اسلام ناب محمدی (ص ) و ولایت فقیه در جمهوری اسلامی ایران دارد .
در حقیقت آمریکا با تفکر دینی حاکم در ایران و اصل مترقی ضد دیکتاتوری ولایت مطلقه فقیه و قانون اساسی فعلی ایران ، که زمینه تحقق حکومت دینی در ایران را فراهم نموده ، دشمن بوده و خواهد بود ، و هر گروه یا حزب و یا جناح وشخصیت سیاسی که با اینها سازگاری دارد و یا هر سیاستمدار و یا دولتی که در این مسیر حرکت می کند ، و مدافع حکومت دینی و ولایت فقیه در ایران است ، خارچشم آنها بوده ، و آمریکا تمام قدرت داخلی و خارجی خود را برای مقابله با چنین دولتی و یا احزاب سیاسی در ایران ، تجهیز و آماده می نماید و نهایت تلاش خود را برای تخریب و تضعیف و در صورت امکان حتی تغییر آن به عمل خواهد آورد ، و در مقابل هر حزب سیاسی یا دولتی در ایران با این اصول سر ناسازگاری داشته باشد ، مورد توجه و حمایت آنها قرار می گیرد . لیست تحریم و تهدید شخصیتهای ایرانی بهترین سند در تأیید این موضوع است .
بارها اتفاق افتاده ، هر بی سروپایی که در ایران مرتکب آشوب های خیابانی و قتل و جنایت و جاسوسی می شود ولی به نام پناهنده سیاسی و به ظاهر به عنوان اپوزیسیون نظام جمهوری اسلامی ایران به آمریکا پناه می برد ، چون از مزدوران آنها بوده فوراً مورد توجه رسانه های آمریکایی قرار می گیرد و به عنوان یکی از رهبران آزادیخواه ایرانیان و یا یکی از رهبران جنبش دانشجویی در ایران مطرح می شود و او را در میزگردهای بدگویی نسبت به نظام جمهوری اسلامی شرکت می دهند .
به همین لحاظ از سال 1376 که مدعیان اصلاحات در ایران به قدرت رسیدند ، چون در این گروه میل حرکت به سمت و سوی سکولاریسم وجود داشت و به مرور زمان می رفتند که در قانون اساسی و اختیارات ولایت فقیه دخل و تصرف نمایند ، و کم کم می رفت که از رنگ بوی دینی قوانین و ارزشهای اسلامی در جامعه کاسته شود ، این گروه مورد توجه و حمایت دولتمردان آمریکایی و اپوزیسیون خارجی قرار گرفتند ؛که هنوز هم چتر حمایتی آمریکا به صورت پنهان و آشکارا بر سر آنها سایه افکنده است .
چون پس از خروج گروه مدعیان اصلاحات از صحنه قدرت در ایران و به قدرت رسیدن اصول گرایان و ولایت مداران ، دیگر کسی در دنیا برای آمریکا ترّه هم خورد نمی کند ، و تفکر ضد آمریکایی و ضد صهیونیستی مقام عظمای ولایت و رئیس جمهور ایران اسلامی در دولتهای نهم و دهم جهانگیر شده است ، طوری که در بیخ گوش آمریکا و حیات خلوت آنها ، یعنی ونزوئلا ، چاورز سفیر رژیم اشغال گر قدس را با خفت و خاری از کشورش بیرون می کند و نخست وزیر ترکیه نیز آن چنان شیمیون پرز را تحقیر و رژیم صهیونیستی را رسوا می سازد ، و از همه مهمتر انقلاب های اسلامی که در کشورهای اسلامی رخ داده و چند محمد رضا پهاوی دیگر که دست نشانده آمریکا بودند یکی پس از دیگری توسط مردم سرنگون شدند و حالا هم که جنبش ضد سرمایه داری خود آمریکا و جهان غرب را تهدید به نابودی کرده است ؛ لذا از یکسال قبل برای انتخابات مجلس نهم در ایران برنامه ریزی و سرمایه گذاری نموده تا از پیروزی مجدد اصول گرایان و راهیابی شخصیتهایی که ، مطیع رهبر فرزانه انقلاب اسلامی هستند و در تبلیغات انتخاباتی ، خود را سرباز ولایت معرفی نموده اند به مجلس شورای اسلامی جلوگیری نماید .
از جمله اقدامات مداخله جویانه اخیرا آمریکا و هم پیمانهایش در امور داخلی جمهوری اسلامی ایران ، که در حمایت از گروهای ضد ولایی صورت ودر راستای تحقق خواسته های دشمنان انقلاب اسلامی انجام گرفته است ، این است که از یکسال پیش از انتخابات تحریم انتخابات در ایران و جلوگیری از حضور مردم در پای صندوق های رأی را در دستور کار خود قرارداده بود .
آمریکا با مقایسه مجلس هشتم با مجالس گذشته مثل مجلس ششم در زمان حاکمیت مدعیان اصلاحات ، و با لحاظ قرار دادن روحیه ضد آمریکایی و ضد صهیونیستی که در مجلس هشتم حاکم بوده و بررسی جایگاه سیاسی خود در این سالها در جهان ، به خوبی فهمیده که در چهار سال گذشته ، اعتبار و جایگاه جهانی خود را در جهان از دست داده و در صورت تداوم این وضعیت و اینکه اصول گرایان به بویژه سربازان اصیل ولایت که در این دوره زیاد به چشم می خوردند دوباره در ایران پیروز شوند ، دیگر از آمریکا چیزی نخواهند ماند و براستی امپراطوری غرب نیز هم چون دوست دیرینه اش یعنی امپراطوری سوسیالیسم و کمونیسم شوروی ، به زباله دانی تاریخ خواهد پیوست ، پس هر چه در چنته داشت ، اول برای تحریم انتخابات مجلس و سپس برای جلوگیری از پیروزی اصول گرایان و ورود نیروهای ولایی به مجلس نهم به کاربست . اما هرچه زد به در بسته زد و در جمهوری اسلامی ایران گوشی بدهکار نعره های آمریکا و تلویزیون های دست نشانده آنها و یا آدمکهای آنها در داخل کشور نبود . بلکه ملت با شعور و با بصیرت ایران اسلامی به فرمان ولایت حماسه اس خلق نمودند که از دیگر حماسه های آمریکا شکن شکننده تر و کوبنده تر بوده است .