به گزارش پایگاه 598، کیهان نوشت: دوستی داشتم که کارگر صنف کفاش بود قبل از انقلاب. تعریف
میکرد که فلان کس، رئیس تودهایها بود در صنف و سبیل استالینی قشنگی هم
داشت! نه خدایی میشناخت و نه اعتقادی به چیزی داشت، یک کمونیست تمامعیار!
انقلاب که پیروز شد، چند ماهی غیبش زد. روزی برای شرکت در اولین جلسه
جامعه اسلامی اصناف، پلههای مسجد امام را پایین میرفتم که شخصی با سرعت
از کنارم گذشت و گفت: «مرتضی بدو»! خوب که نگاه کردم، دیدم همان دوستم است،
هوشنگ سیبیل! اما سبیلهای استالینی تبدیل به ریش قشنگی شده، شبیه
پاسدارهای باصفای آن روزها! گفتم تو کجا اینجا کجا!؟ با قیافه حق به جانبی
گفت: من هم برای جلسه آمدهام! گفتم تو!؟ بله محکمی گفت و دستم را کشید به
طرف شبستان مسجد! گفتم صبر کن، من هنوز وضو نگرفتهام! با دلخوری گفت: مهم
نیست! دیر برسی صف اول پر میشود! گفتم خوب بشود چه اهمیتی دارد!؟ نگاه
عاقل اندر سفیهی کرد و گفت: صف اول مهم است! دوربین فقط صف اول را نشان
میدهد! پاسخ جالبی بود و خیلی چیزها را ثابت میکرد. نمیدانم چرا رفتار
این روزهای اصلاحطلبان، آدم را یاد هوشنگ سیبیل میاندازد!