رابطه دین اسلام و تساهل و تسامح چیست؟ برای انکه این مسئله روشن شود باید معنای تساهل و تسامح روشن شود . تساهل و تسامح به معانی مختلف به کار میرود . در لغت تساهل و تسامح به معنای « نرمش به خرج دادن ، کوتاه امدن ، مطابق میل مخاطب عمل کردن ، سهل انگاری داشتن» ، است .
تَسَامَحَ-تَسَامُحاً [سمح] فی کذا: آن کار را سهل و آسان گرفت.
تَسَاهَلَ-تَسَاهُلًا [سهل] الرجُلانِ: آن دو مرد بر هم آسان گرفتند و نرمى کردند،- الأمرُ علیه: امر بر او آسان شد. این واژه ضدّ (تَعَاسَرَ) است. (فرهنگ ابجدی)
لازمه معنای تساهل و تسامح در لغت ان است که عملا در برابر بسیاری از جرایم و انحرافات نه تنها سکوت کنیم بلکه حتی در برخی موارد هم داستان شویم .
به نظر برخی از اندیشمندان اسلامی رابطه دین و این معنا از تساهل و تسامح نه تنها مساعد نیست بلکه در تضاد بوده و دین اسلام چنین تساهل و تسامحی را در هندسه معرفتی خود صحیح نمی شمارد و عملا در اجرای فرامین و تبلیغ اموزه های خود خلاف انرا به منصه ظهور رسانیده .
الزَّانِیَةُ وَالزَّانِی فَاجْلِدُوا کُلَّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا مِائَةَ جَلْدَةٍ وَلَا تَأْخُذْکُم بِهِمَا رَأْفَةٌ فِی دِینِ اللَّهِ إِن کُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ وَلْیَشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَائِفَةٌ مِّنَ الْمُؤْمِنِینَ [٢٤:٢]
هر یک از زن و مرد زناکار را صد تازیانه بزنید؛ و نباید رأفت (و محبّت کاذب) نسبت به آن دو شما را از اجرای حکم الهی مانع شود، اگر به خدا و روز جزا ایمان دارید! و باید گروهی از مؤمنان مجازاتشان را مشاهده کنند!
رافت در ایه مزبور نه رافت عاقلانه و انسانی بلکه تسامح و تساهل و کوتاهی در اجرای فرامین الهی است . چنین کوتاهی وسهل انگاری در اسلام نه تنها مدح نشده بلکه مورد ذم قرار گرفته شده .
برخی از صاحب نظران آودهاند : اگر تسامح و تساهل به معنای سهل انگاری در اجرای احکام دینی است یا کوتاه امدن ومدارا کردن در برابر سست کردن و شکستن حرمت قوانین و ارزشهای اسلامی ... باشد هرگز در دین پذیرفته نیست واسلام سخت با ان به مبارزه بر میخیزد . ( مصباح یزدی، پرسش ها و پاسخ ها جلد3 ص 31).
در برخی موارد تساهل و تسامح به معنای ان است که دین در مرحله تشریع و قانونگزاری بر مردم اسان بگیرد و ایشان را به اجرای واجبات و محرمات سخت و طاقت فرسا فرا نخوانید . مثلا اگر دینی مومنین را به وضو گرفتن فراخواند در تمامی شرایط و هیچ استثنایی قائل نشود میتوان مدعی شد در چنین دینی تساهل و تسامح وجود ندارد بلمه تَعَاسَر و عسر بر مکلفین است. زیرا در شرایطی که فردی بیمار توان وضو ندارد باید اقدام به اجرای فرمانی کند که فراتر از توان وی است و سختی بر مکلف تحمیل شده .
چنین معنایی از تساهل وتسامح بر دین مبین اسلام قابل تطبیق است و اسلام عسر و تَعَاسَر را در دین مردود دانسته . در دین اسلام هر حکمی که موجب عسر و حرج باشد برداشته شده.
اصل حَرَج و حَرَاج، در لغت یعنی انباشته شدن و گرد آمدن چیزى است و لذا معنى تنگى و سختى و فشار میان اجزاء آن چیز که متراکم است تصوّر مىشود سپس هر سختى را نیز- حرج- گفتهاند(ترجمه مفردات، ذیل واژه حرج).
لَّیْسَ عَلَى الْأَعْمَى حَرَجٌ وَلَا عَلَى الْأَعْرَجِ حَرَجٌ وَلَا عَلَى الْمَرِیضِ حَرَجٌ وَمَن یُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ یُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَمَن یَتَوَلَّ یُعَذِّبْهُ عَذَابًا أَلِیمًا [٤٨:١٧]
بر نابینا و لنگ و بیمار گناهی نیست (اگر در میدان جهاد شرکت نکنند)؛ و هر کس خدا و رسولش را اطاعت نماید، او را در باغهای (از بهشت) وارد میکند که نهرها از زیر (درختانش) جاری است؛ و آن کس که سرپیچی کند، او را به عذاب دردناکی گرفتار میسازد!
لَّیْسَ عَلَى الْأَعْمَى حَرَجٌ وَلَا عَلَى الْأَعْرَجِ حَرَجٌ وَلَا عَلَى الْمَرِیضِ حَرَجٌ وَلَا عَلَى أَنفُسِکُمْ أَن تَأْکُلُوا مِن بُیُوتِکُمْ أَوْ بُیُوتِ آبَائِکُمْ أَوْ بُیُوتِ أُمَّهَاتِکُمْ أَوْ بُیُوتِ إِخْوَانِکُمْ أَوْ بُیُوتِ أَخَوَاتِکُمْ أَوْ بُیُوتِ أَعْمَامِکُمْ أَوْ بُیُوتِ عَمَّاتِکُمْ أَوْ بُیُوتِ أَخْوَالِکُمْ أَوْ بُیُوتِ خَالَاتِکُمْ أَوْ مَا مَلَکْتُم مَّفَاتِحَهُ أَوْ صَدِیقِکُمْ لَیْسَ عَلَیْکُمْ جُنَاحٌ أَن تَأْکُلُوا جَمِیعًا أَوْ أَشْتَاتًا فَإِذَا دَخَلْتُم بُیُوتًا فَسَلِّمُوا عَلَى أَنفُسِکُمْ تَحِیَّةً مِّنْ عِندِ اللَّهِ مُبَارَکَةً طَیِّبَةً کَذَلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمُ الْآیَاتِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ [٢٤:٦١]
بر نابینا و افراد لنگ و بیمار گناهی نیست (که با شما هم غذا شوند)، و بر شما نیز گناهی نیست که از خانههای خودتان [=خانههای فرزندان یا همسرانتان که خانه خود شما محسوب میشود بدون اجازه خاصّی] غذا بخورید؛ و همچنین خانههای پدرانتان، یا خانههای مادرانتان، یا خانههای برادرانتان، یا خانههای خواهرانتان، یا خانههای عموهایتان، یا خانههای عمّههایتان، یا خانههای داییهایتان، یا خانههای خالههایتان، یا خانهای که کلیدش در اختیار شماست، یا خانههای دوستانتان، بر شما گناهی نیست که بطور دستهجمعی یا جداگانه غذا بخورید؛ و هنگامی که داخل خانهای شدید، بر خویشتن سلام کنید، سلام و تحیّتی از سوی خداوند، سلامی پربرکت و پاکیزه! این گونه خداوند آیات را برای شما روشن میکند، باشد که بیندیشید!
لَّیْسَ عَلَى الضُّعَفَاءِ وَلَا عَلَى الْمَرْضَى وَلَا عَلَى الَّذِینَ لَا یَجِدُونَ مَا یُنفِقُونَ حَرَجٌ إِذَا نَصَحُوا لِلَّهِ وَرَسُولِهِ مَا عَلَى الْمُحْسِنِینَ مِن سَبِیلٍ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ [٩:٩١]
بر ضعیفان و بیماران و آنها که وسیلهای برای انفاق (در راه جهاد) ندارند، ایرادی نیست (که در میدان جنگ شرکت نجویند،) هرگاه برای خدا و رسولش خیرخواهی کنند (؛ و از آنچه در توان دارند، مضایقه ننمایند). بر نیکوکاران راه مؤاخذه نیست؛ و خداوند آمرزنده و مهربان است!
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَکُمْ وَأَیْدِیَکُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ وَامْسَحُوا بِرُءُوسِکُمْ وَأَرْجُلَکُمْ إِلَى الْکَعْبَیْنِ وَإِن کُنتُمْ جُنُبًا فَاطَّهَّرُوا وَإِن کُنتُم مَّرْضَى أَوْ عَلَى سَفَرٍ أَوْ جَاءَ أَحَدٌ مِّنکُم مِّنَ الْغَائِطِ أَوْ لَامَسْتُمُ النِّسَاءَ فَلَمْ تَجِدُوا مَاءً فَتَیَمَّمُوا صَعِیدًا طَیِّبًا فَامْسَحُوا بِوُجُوهِکُمْ وَأَیْدِیکُم مِّنْهُ مَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیَجْعَلَ عَلَیْکُم مِّنْ حَرَجٍ وَلَکِن یُرِیدُ لِیُطَهِّرَکُمْ وَلِیُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَیْکُمْ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ [٥:٦]
ای کسانی که ایمان آوردهاید! هنگامی که به نماز میایستید، صورت و دستها را تا آرنج بشویید! و سر و پاها را تا مفصل [= برآمدگی پشت پا] مسح کنید! و اگر جنب باشید، خود را بشویید (و غسل کنید)! و اگر بیمار یا مسافر باشید، یا یکی از شما از محل پستی آمده [= قضای حاجت کرده]، یا با زنان تماس گرفته (و آمیزش جنسی کردهاید)، و آب (برای غسل یا وضو) نیابید، با خاک پاکی تیمم کنید! و از آن، بر صورت [= پیشانی] و دستها بکشید! خداوند نمیخواهد مشکلی برای شما ایجاد کند؛ بلکه میخواهد شما را پاک سازد و نعمتش را بر شما تمام نماید؛ شاید شکر او را بجا آورید!
وَجَاهِدُوا فِی اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ هُوَ اجْتَبَاکُمْ وَمَا جَعَلَ عَلَیْکُمْ فِی الدِّینِ مِنْ حَرَجٍ مِّلَّةَ أَبِیکُمْ إِبْرَاهِیمَ هُوَ سَمَّاکُمُ الْمُسْلِمِینَ مِن قَبْلُ وَفِی هَذَا لِیَکُونَ الرَّسُولُ شَهِیدًا عَلَیْکُمْ وَتَکُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ فَأَقِیمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّکَاةَ وَاعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلَاکُمْ فَنِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِیرُ [٢٢:٧٨]
و در راه خدا جهاد کنید، و حقّ جهادش را ادا نمایید! او شما را برگزید، و در دین (اسلام) کار سنگین و سختی بر شما قرار ندارد؛ از آیین پدرتان ابراهیم پیروی کنید؛ خداوند شما را در کتابهای پیشین و در این کتاب آسمانی «مسلمان» نامید، تا پیامبر گواه بر شما باشد، و شما گواهان بر مردم! پس نماز را برپا دارید، و زکات را بدهید، و به خدا تمسّک جویید، که او مولا و سرپرست شماست! چه مولای خوب، و چه یاور شایستهای!
نتیجه انکه تساهل و تسامح یعنی سهل انگاری در اجرای فرامین دینی در اندیشه دینی مردود است اما تساهل و تسامح یعنی سهل و اسان بودن خود فرامین الهی در اندیشه دینی مورد تایید است.
بطور کلی مجموعه احکام اسلام سهل واسان است و دین اسلام سختی و حرجی را متوجه مسلمین نکرده است .
با این نگرش معنای حدیث نیز روشن میشود که امده است:
«بعثت بالحنفیه السمحه و السهله».( بحار الانوار جلد 67 ص 166).
احادیث دیگر نیز که از « سمحه » سخن گفته اند نیز معنای حقیقی خود را برای ما نشان خواهند داد.
لازم به ذکر است تساهل و تسامح به معانی دیگر نیز به کار میرود .