کد خبر: ۴۳۵۵۴۸
زمان انتشار: ۰۹:۵۰     ۲۹ آذر ۱۳۹۶
توان عربستان در بحران آفرینی نباید دست کم گرفته شود. سعودی ها با از دست دادن مهره ای در یمن، ممکن است بازی به مراتب خطرناک تری را شروع کنند و هزینه های حضور منطقه ای ایران و متحدانش را بالاتر ببرند. کشوری که در جنایت تاریخی جان میلیون ها کودک یمنی را با گرسنگی و قطحی تهدید می کند، دست به مرابت بازتری در جنایت های بیشتر و بزرگتر دارد.
 به گزارش پایگاه 598، بار دیگر نیروهای انصارالله و ارتش یمن ثابت کردند که توان به لرزه انداختن تن سعودی ها را دارند و روز گذشته، دوشنبه 28 آذرماه، توانستند موشکی را به سوی ریاض، پایتخت عربستان شلیک کنند.

به گزارش جهان نيوز، دیروز نیروهای یمنی یک فروند موشک بالستیک «برکان ۲ اچ» را به سمت کاخ «الیمامه» در شلیک کردند. در مجموع این سومین موشک برکان 2 از نوع اچ است که دارای بردی 850 کیلومتری و قابلیت موفقیت بسیار بالا در مقابله با سامانه موشکی پاترویت عربستان است. در 31 تیرماه، تاسیسات نفتی آرامکو و در 13 آبان فرودگاه ملک خالد ریاض، هدف این موشک ها قرار گرفته بودند.

با این وجود عربستان و حامیان منطقه ای سعودی، ایران را مسئول اصلی این حملات ارزیابی می کنند که با ارسال تسهیلات نظامی به حوثی های یمن، آنها را در موقعیت حمله قرار داده اند. نمایش لاشه های موشکی برکان 2 توسط نیکی هیلی، نماینده آمریکا در سازمان ملل، بخشی از سناریو کلی ایجاد اجماع جهانی و بین المللی علیه توانمندی های دفاعی و موشکی ایران است که قطعات پازل این سناریو را باید نتیجه مکر دشمنی دانست که پس از شکست در سوریه و عراق، زمین بازی جدیدی علیه ایران در ابعاد وسیع تر گشوده است.

تغییر زمین بازی و متمرکز شدن دشمن بر ماجراجویی عربستان در یمن و پس از آن در فلسطین اشغالی، یادآور نکته ای است که رهبر معظم انقلاب حدود یک ماه قبل اعلام و نسبت به آن هشدار داده بودند.پس از اعلام پیروزی جبهه  مقاومت بر داعش از سوی فرمانده سپاه قدس پاسداران و ارسال نامه ای خدمت رهبر معظم انقلاب، ایشان ضمن تبریک این پیروزی و ارزشمند خواندن آن، تاکید کردند: «...با این حال تأکید میکنم که از کید دشمن غفلت نشود. آنهایی که با سرمایه‌گذاری سنگین، این توطئه‌ شوم را تدارک دیده بودند آرام نخواهند نشست، سعی خواهند کرد آن را در بخشی دیگر از این منطقه و یا به شکلی دیگر دوباره به جریان افکنند. حفظ انگیزه، حفظ هوشیاری، حفظ وحدت، زدودن هر پسماند خطرناک، کار فرهنگی بصیرت‌افزا و خلاصه، آمادگی‌های همه‌جانبه نباید فراموش شود.»

اهمیت راهبردی این بخش از پیام رهبری در پاسخ به نامه سردار سلیمانی، پر از نکات مهم و هشدار آمیز است که توجه به آنها بوده که باعث حصول پیروزی های مهم در منطقه بوده است. بدون شک ذهن استراتژیک و پیچیده سردار سلیمانی و تصمیم گیران جبهه مقاومت نیک به محذوریت ها و پتانسیل ها در منطقه و کشورهای منطقه ای و فرامنطقی آگاه اند و نیک می دانند که منطقه آشوب زده غرب آسیا و شمال آفریقا هر آن در انتظار بحران یا بحران های جدید کوچک و بزرگ است. اما در سوی دیگر می بایست همانگونه که رهبر معظم انقلاب عنوان کردند، از کید دشمن غافل نبود و با وجود پیروزی در یک جبهه، متوجه جبهه های دیگری بود ک دشمن در حال تدارک آنهاست.

قدس شریف و یمن در حال حاضر به کانون مناقشات منطقه ای تبدیل شده اند. نیکی هیلی به گفته وزیر خارجه کشورمان، همان شوی را اجرا کرد که در سال 2003، کالین پاول، وزیرخارجه جورج بوش پسر در سازمان ملل علیه عراق بعثی اجراء کرده بود و نتایج و پیامدهای آن برای کل منطقه تا به امروز باقی مانده است. چنین برنامه هایی همواره از سوی غرب و متحدان منطقه ای اش علیه کشورهای منطقه و از جمله ایران در حال اجرا بوده و خواهد بود و این امری است که هوشیاری بیشتر مسئولان و مقامات کشور را می طلبد.

درست است که پیروزی بر تروریست های تکفیری در عراق و سوریه به راحتی به دست نیامد ولی پیروزی بزرگ تر زمانی شکل می گیرد که ریشه بانیان اصلی آن در منظقه و جهان خشکانده شود تا بستری برای رشد افراط گیری مذهبی و قومی از سوی آنها فراهم نشود.

در حال حاضر یمن و لبنان به اهداف بعدی برای پیاده سازی نقشه های جدید تبدیل شده اند، حال آنکه نباید فراموش کرد هر آن امکان دارد بحران بزرگتری در راه باشد. با مرگ علی عبدالله صالح در یمن، ورق تحولات تا حدودی به سود انصارالله برگشته است با این وجود مشاهده می شود دربرخی از تحلیل های رسانه ای، این تحول به عنوان شکست سعودی ها در نظر گرفته می شود یا قدرت و ذهنیت سعودی ها در پیشبرد اهداف خود دست کم گرفته می شود.

هرچند جاه طلبی های پادشاه و ولیعهد جوان عربستان باعث صرف میلیاردها بودجه و قتل و کشته شدن هزاران نفر در یمن شده، اما باید توجه داشت که ایران با بازیگران کم هوش یا احمقی طرف نیست و آنها نیز بر خلاف منافع منطقه ای ایران و همپیمانانش در تلاش برای دستیابی به اهداف خود  هستند.

توان عربستان در بحران آفرینی نباید دست کم گرفته شود. سعودی ها با از دست دادن مهره ای در یمن، ممکن است بازی به مراتب خطرناک تری را شروع کنند و هزینه های حضور منطقه ای ایران و متحدانش را بالاتر ببرند. کشوری که در جنایت تاریخی جان میلیون ها کودک یمنی را با گرسنگی و قطحی تهدید می کند، دست به مرابت بازتری در جنایت های بیشتر و بزرگتر دارد.

همانگونه که صدام حسین نیز در جنگ تحمیلی علیه ایران، برای جبران شکست ها، دست به حملات شیمایی و بیولوژیکی علیه شهروندان ایران می زد، سعودی و قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای متحد با آن هزینه های بازی را می توانند بسیار بالا ببرند.

توطئه شکل گرفته توسط علی عبدالله صالح با کشتن او تا حدودی خنثی شده و باید در نظر گرفت که عربستان تمام تخم مرغ هایش را در سبد صالح نچیده بود که با مرگ وی صحنه تحولات، دچار تغییرات راهبردی شود.

 اینک آمریکا دقیقا همان سیاست هایی را پیش می برد تا به بهانه عربستان و موشک هایی که انصارالله در دفاع از یمن به سوی عربستان شلیک می کند، ایران را تحت فشار قرار دهد و شرایط را برای فشار بر کشور و مسئولان برای قبول پیش شرط های مذاکره موشکی و دفاعی آغاز کنند و از سوی دیگر، اجماع جهانی را بار دیگر در زمینه موشکی برای تحریم های ظالمانه فعال سازند.

به نظر می رسد پس از شکست مذاکرات سال های گذشته میان هیات های یمنی و سعودی در وین، مسقط و کویت، نیروی مقاومت در یمن راه مقابله را در مقابل تجاوزات عربستان برگزیده و موشک هایی که بر فراز آسمان سعودی به پرواز در می آیند را می توان دیپلماسی واقعی جنگی نامید تا دشمن را متوجه عواقب تجاوزاتش کند. این  تنها یک روی سکه است و روی دیگر سکه توطئه دشمنان است که نباید از آن غافل یا اسیر نمایش های آنها شد.

در لبنان نیز باید هوشمندانه به پیش رفت. بازگشت سعد حریری به بیروت و به دست گرفتن مجدد قدرت می تواند در یک پازل بزرگتر نیز تفسیر شود. هرچند حزب الله لبنان بدون افتادن در دام نقشه سعودی ها، توانست به عنوان نیروی مشروع و مقبول بیش از گذشته جایگاه خود را در جامعه لبنان مستحکم تر کند، با این وجود، حضور حریری به عنوان مهره سعودی ها در لبنان بسیار خطرناک است.

عقب نشینی موقت محمدبن سلمان از زیاده خواهی اش در لبنان، می تواند شروع بازی جدیدی باشد. یک گام یا چند گام به عقب برای برداشتن گام بزرگتر. این سناریو مطرح است که حریری در ماههای آینده با آرام شدن اوضاع، هدف ترور قرار گیرد و بدین وسیله صفحه تحولات لبنان با بحران جدی تری برای تحت فشار و خلع سلاح حزب الله روبه رو شود.

به هرحال از آغاز قرن بیست و یکم میلادی، غرب آسیا با جنگ نظامی آمریکا در افعانستان و عراق که بستر بسیاری از بحران های کنونی است، ناامن تر و بی ثبات شده است. با  شکل گیری جبهه مقاومت و منسجم تر شدن آن در تحولات اخیر در سوریه و عراق، تقابل های منطقه ای سر و شکل مشخص تری به خود گرفته و دشمنان با راهبرد کلان نابودی این جبهه در کنار پیشبرد نقشه تجزیه غرب آسیا، دارای دستور کار تعریف شده ای هستند. پیروزی در یکی از قطعات پازل منطقه، تنها پیشران هدف بزگتر برای پیروزی نهایی در کل این پازل است که در این میان دشمنان سعی می کنند مجددا پازل را برهم بریزند و مانع از توفق بزرگ شوند.

در نتیجه آنچه امروز بسیار مهم است، عدم غفلت و تکبر پس از پیروزی هاست. تحلیل های ساده انگارانه و سطحی و دست کم گرفتن دشمنان و رقبا، سم مهلکی است که می تواند ثمره پیروزی ها را از بین ببرد. به همان مقدار که جبهه مقاومت خود را قوی تر ساخته، دشمنان نیز خود را مجهزتر می کنند تا هزینه هرگونه پیروزی را بسیار بالا ببرند.
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها