به گزارش پایگاه 598، گزارش
صد روزه عملکرد دولت اقدامی بوده است که حسن روحانی آن را باب کرد. اما
همین کار برای رئیس جمهور بیدردسر نبود. در طی چهار سال دولت یازدهم
مخالفان سیاسی روحانی به او پیام می دادند که آقای روحانی شما قول داده
اید در طی 100 روز همه مشکلات کشور را حل کنید. رقبای انتخاباتی روحانی هم
در روند انتخابات این موضوع را بارها بیان کردند. اما روحانی پاسخ داد در
همه جای دنیا رسم است که وقتی دولتی بر سر کار میآید از وضعیت موجود و
اقداماتی که انجام داده گزارشی میدهد. روحانی دیشب هم برای دومین بار
جلوی دوربین صدا و سیما در برابر مردم نشست و از عملکرد صد روزه دولت جدید
خود گزارش داد. بخشی از گزارش او مربوط به عالم اقتصاد بود.راغفر نگاه
مثبتی به سخنان روحانی ندارد و از همان جملات اول موضع خود را نشان
میدهد.
راغفر در ارتباط با سخنان سهشنبه شب حسن روحانی میگوید: من به حدی از
گزارش اقتصادی آقای روحانی عصبانی شدم که تلویزیون را خاموش کردم. گزارش
سیاسی آقای روحانی را گوش نکردم و بعدا بخشهایی از آن را خواندم. به
اعتقاد او، شیوه بیان روحانی و گزارش او به مردم حکایت از این دارد که
مسئولین هر روز با واقعیتهای زندگی مردم فاصله میگیرند. این فاصله،
فاصله زیادی شده است. مثلا آقای روحانی در بخشی از گزارش خود از خصوصی
سازی حرف زد و گفت صندوق های بازنشستگی باید خصوصی شوند اما او از طرفی می
گوید ما بخش خصوصی نداریم.
خصوصی سازی در شرایط فساد یعنی تشدید فساد
این اقتصاددان میگوید: خصوصی سازی در شرایط فساد و رانت، غیر از این نیست
که شدت و حدت فساد بیشتر شود. در 30 سال گذشته خصوصیسازی به معنای توزیع
منافع بین یک سری دوستان، رفقا و قوم و خویشان بوده است. اتفاقی که
افتاده این است که کارتلهای بزرگ اقتصادی مثل پتروشیمیها، فولادها و
خودروسازیها به اسم خصوصیسازی از انواع رانت برخوردار شدند. پارادوکسی
که وجود دارد این است که مدیران این کارتل ها منتصب دولت هستند و توسط
مقامات نصب می شوند اما وقتی کسی از آنها میخواهد که پاسخگو باشند
میگویند ما خصوصی هستیم. این استاد دانشگاه ادامه می دهد: این افراد آنقدر
دست بازی دارند که در قیمت گذاری هرکاری میخواهند انجام میدهند. دستشان
در جیب مردم است و بعد دولت مدعی است که باید بقیه منابع دولتی را به این
شکل به بخش خصوصی واگذار کند.
خصوصیسازی به شدت تضعیف شده است
حسین راغفر میگوید: آقای روحانی به این اشاره کرده اند که ما بخش خصوصی
نداریم. حالا سوالی که باید از آقای روحانی پرسید این است که پس با کدام
بخش خصوصی میخواهید خصوصیسازی کنید؟ آقای روحانی می گوید اقتصاد را باید
به دست مردم سپرد. اما کدام مردم؟ سوال دیگر این است که مردم چه نقشی در
این اقتصاد دارند؟ و چه ظرفیت هایی برای حضور مردم در اقتصاد وجود دارد؟
این اقتصاددان با بیان اینکه بخش خصوصی در چهار سال دولت یازدهم به شدت
تضعیف شده است، ادامه میدهد: سلطه بخش دولتی و شبه دولتی مثل خودروسازی،
فولاد و پتروشیمی بر اقتصاد کشور بیشتر شد. هیچ قدرتی در برابر قیمتگذاری
آنها وجود ندارد. هرگونه که بخواهند قیمت ها را افزایش می دهند. هیچ کس
هم در برابر تعدی اینها به مال و درآمد مردم توجهی نمیکند. پیامد این ها
هم پیامدهای نامیمونی است که ما در حوزه اجتماعی شاهد آن هستیم.
روحانی از تحریم فولاد ایران در اروپا خبر ندارد؟
راغفر میگوید: آقای روحانی میگویند ما فولاد را به اروپا صادر می کنیم.
اگر ایشان نمی دانند که چه فاجعهای بر فولاد کشور رفته، تاسف بسیار بزرگی
است. یک سال اندی است که فولاد ایران از سوی اتحادیه اروپا تحریم شده
است. او میگوید: در حالی که فولاد کالایی اساسی برای کشور به حساب میآید
ما تعرفه واردات آن را چهار برابر کردهایم. این باعث شد که کارتلهای
فولاد، مثل فولاد مبارکه (که به ظاهر خصوصی اما مدیرش دولتی است) قیمت
محصول خود را 60 درصد افزایش دهند. در عین حال هم قیمت فولاد در پایین
ترین نرخ ممکن به ایتالیاییهایی صادر شد که خود آنها در حقه بازی در بین
کشورهای اروپایی بینظیرند. این قیمت پایین زیر قیمت منطقی بوده است و
باعث شده فولاد ایران با عنوان ضددامپینگ برای هرتن فولاد 60 یورو
بپردازد. به این ترتیب ایران از یک سال قبل در فولاد ممنوعالصادرات به
اروپاست و ترکیه، هند و مصر جای بازار ایران را در فولاد گرفتهاند.
اسناد این موضوع وجود دارد و ما آن را به یکی از نمایندگان مجلس هم ارائه
کردهایم. اما آیا رئیس جمهور این موضوع را نمیداند و با افتخار اعلام
میکند ما صادر کننده فولاد به اتحادیه اروپا هستیم؟
این استاد دانشگاه ادامه میدهد: اگر واقعا به دنبال خصوصیسازی هستید و
میخواهید دولت باتفنگ وارد نشود، دولت باید اول از همه خود را کنار بکشد.
کارتلهای فولاد از انرژی و رانتهای رایگانی بهرهمند هستند اما فولاد
به تولیدکننده داخلی به قیمت بسیار بالاتری نسبت به صادرات آن به کشورهای
اروپایی فروخته میشود. در چنین شرایطی معلوم است که تولید کننده داخلی
ورشکست میشود چون بخش خصوصی هر روز تضعیف شده است. اگر واقعا می خواهند
گزارش دهند بیایند بگویند با شرکتهای بزرگی مثل ایدرو، ایمیدرو و شستا چه
کار کرده اند. ما از کدام بخش خصوصی صحبت می کنیم؟ چرا پتروشیمیهایی که
اسما خصوصی هستند، مدیر دولتی دارند؟
راغفر با بیان اینکه یکی از مشکلات اساسی کشور بانک های خصوصی است
میپرسد: منظورتان از خصوصیسازی چیست؟ اگر منظورتان از آن چیزی است که به
اسم خصوصیسازی جیب مردم خالی شده است، شیوه عمل دولت دعوت مردم به شورش
است. اگر آقای روحانی فکر می کند مثل رئیس جمهور قبل می تواند مشکلات خود
را بر دوش دولت بعد بیندازد، سخت در اشتباه است چرا که دولت دارد در همین
چهار سال مردم را ناامید می کند.
معدن فروشی افتخار نیست
این اقتصاددان میگوید: آقای روحانی از طرف دیگر مدعی صادرات معادن است.
معدن فروشی و خام فروشی کشور که افتخار نیست که رئیس جمهور کشور با افتخار
آن را بیان میکند. آقای روحانی باید گزارش دهد که در چهار سال گذشته
چقدر کار مولد ایجاد کرده است. آیا بیان این همه آمار غیرواقع و دادن
اطلاعات کج و ماوج به مردم کمکی به حل مسائل میکند؟
راغفر با اشاره به این جمله روحانی که «مشکلات ۹۸ درصد سپردهگذاران
موسسات مالی در ماهها و هفتههای اخیر یا حل شده یا در حال حل شدن است»
می گوید: این ادعا با واقعیت کیلومترها فاصله دارد. او ادامه می دهد:
عدهای با حمایت بانک مرکزی عملا از جیب مردم دزدی کرده اند. حالا هم بانک
مرکزی و هم دولت خود را کنار کشیده اند. ما در شبکه های اجتماعی مشاهده
می کنیم فردی چون کودکی با بیماری صعبالعلاج خانهاش را فروخته و مبلغ آن
را داخل بانک گذاشته تا بتواند هزینه درمان آن دهد.
افزایش قیمت ارز به خاطر تامین بودجه است
او با اشاره به افزایش قیمت ارز میگوید: آنچه ما می فهمیم افزایش قیمت
ارز در کشور با هدف تامین کسری بودجه دولت صورت می گیرد. بعد از برجام که
قیمت ارز در حال کاهش بود آقای سیف گفت قیمت دلار سه هزار تومان است و ما
نمیگذاریم قیمت از سه هزار تومان پایین تر بیاید. الان قیمت دلار 4140
تومان است. اکنون ارز بیشتر 30 درصد افزایش قیمت داشته و عوارض این افزایش
نرخ ارز بر گروه های میانی و پایین جامعه به شدت تکان دهنده است. ارز
پیاز و سیب زمینی نیست که آقای روحانی نسبت به افزایش قیمت آن حساس نیست.
چطور 600 هزار شغل ایجاد شده اما ثبت نام برای بیمه تامین اجتماعی کاهش داشته؟
راغفر با اشاره به آمار بیان شده در ارتباط با ایجاد اشتغال نیز میگوید:
کسانی که مشغول به کار می شوند باید بیمه تامین اجتماعی شوند اما تعداد
افرادی که سال گذشته برای بیمه تامین اجتماعی ثبت نام کرده اند 5 درصد
کاهش داشته است. چگونه می توان ادعا میشود که سالی 600 هزار شغل ایجاد
شده است؟ این همه شغل کجا ایجاده شده که ما از آن اطلاع نداریم؟ نه آمار
این مسائل را نشان می دهد و نه زندگی مردم.