به گزارش پایگاه 598، علاوه بر اینکه ظرفیت بالای پیاده روی اربعین مورد سانسور بنگاه های بزرگ خبرپراکنی قرار می گیرد در این سو نیز کسانی به هر نحوی قصد تحقیر، تمسخر و شبهه افکنی در آن را دارند.
به گزارش جهان نيوز، هزینه های اربعین از جیب بیت المال برای کسانی صرف می شود که قصد دارند به اربعین بروند و میلیون ها ایرانی باید هزینه های آن را متقبل شوند. این یکی از اولین گزاره هایی است که در شبهه افکنی برای پیاده روی اربعین از سوی برخی از فعالین سیاسی اصلاح طلب و تجدیدنظر طلب عنوان می شود.
شاید به اظهارنظر حمیدرضا جلایی پور و صادق زیباکلام درباره پیاده روی اربعین از جنبه های مختلفی پرداخته شده و پاسخی به آنها داده شده اما چرا روشنفکرانی که خود را نماینده جامعه مدنی می دانند تا کنون نتوانسته اند خود را با زیست ایرانی – اسلامی تطبیق دهند و تحلیل هایشان را نه با جامعه غربی بلکه با قاطبه جامعه ایران منسجم سازند.
اینکه روشنفکری آرزوها و امیال خود را به کل جامعه تعمیم دهد و نمونه آرمانی زیست بشری را تمدن غربی قرار دهد، بدون شک تحلیل هایی از این دست ارائه می دهد: " جمهوری اسلامی به مناسبت مراسم اربعین این فرصت را پیدا میکند که خدمات حمل و نقل و تغذیهای خود را در اختیار اقشار ضعیف جامعه قرار دهد و اقشار ضعیف هم به عشق امام حسین از این امکانات استفاده میکنند و چند روز خاطرهانگیز را در عراق سپری میکنند.
بهعنوان مثال اینجانب سه روز قبل از اربعین شاهد بودم هشتاد در صد امکانات فرودگاه امام خمینی در خدمت زائران امام حسین (ع) قرار گرفته بود. در صورتیکه معمولا امکانات این فرودگاه اصلی ایران در طول سال در اختیار طبقه متوسط (روبهبالا) و طبقه بالا است. اقشاری را پیش از پروازشان در فرودگاه دیدم که بهترین امکان مدرنی را که ممکن است در طول زندگی از آن استفاده کنند همان ماشین مدرن بنز حمل جنازه بهشت زهرا است. ولی حالا با بهترین هواپیما یا اتوبوس وی آی پی به کربلا میروند."
مشکلات و معضلات اقتصادی و اجتماعی کشوربا وجود چنین کارشناسان جامعه شناسی مورد تحلیل در چند دهه اخیر قرار گرفته که نتیجه آن عدم وجود راه حل های اساسی و دورنمای واقع بینانه از آثار آنهاست. اما در کنار این موضوع چرا یک پدیده ای که در هر جامعه حتی غربی می تواند به عنوان پتانسیل و ظرفیت مناسب در جهت بهبود فضای روانی و انسجام اجتماعی جامعه به کار گرفته شود، در ایران اینچنین منکوب می شود. حضور صدها هزار نفر از مردم ایران در میان میلیون ها زائر از کشورهای مختلف، یک فرصت بی نظیر برای تعالی روح و تصفیه معنوی است. کدام دولت و نظام در جهان چنین ظرفیتی را برای سلامت جامعه چه از نظر روحی و چه از نظر اخلاقی و مذهبی از دست می دهد. حال تمامی جوانب در سال های اخیر دست به دست هم داده اند تا پیاده روی اربعین که قدمتی به اندازه تاریخ عاشورا دارد، پرشورتر از همیشه شود و ظرفیت های بی نظیری در کنار آن آزاد شوند.
در این بین روشنفکرانی که در گوشه ای عافیت به قلم فرسایی می پردازند، هرگز ذهنیت خود را از فضای تمدن غربی رها نمی سازند و در زیستی بیگانه اذهان را برای یافتن تحلیل های ماورای زیست ایرانی – اسلامی هدایت می کنند.
اما ورای این مبحث، فعالین سیاسی و اجتماعی اصلاح طلب و تجدیدنظر طلب، به این فکر کرده اند که هر نظامی در جهان برای گرده همایی یا تجمع میلیونی شهروندان کشورش، موظف به مهیا کردن شرایط و امکانات اولیه و زیرساختی است. آیا نظام جمهوری اسلامی می بایست در مقابل موج میلیونی مردم ایران برای حضور در اربعین مقاومت می کرد و دست رو دست می گذاشت؟ چرا این روشنکفران فکری به حال میلیون ها دلار ارز خروجی به خاطر حضور تفریحی و سیاحتی هزاران ایران در ترکیه، تایلند و دوبی و ... نمی کنند تا با روشنگری از خروج این ارزها جلوگیری کنند و پیشنهاد حضور در امکان تفریحی ایران را بدهند.
نگرانی از هزینه ها و خروج ارز چرا به واردات میلیاردها دلار کالای لوکس و مصرفی که بیشتر آنها نیز صرف اقشار پردرآمد می شود، اعتراضی ندارند. در همین 5 سال دولت متبوع اصلاح طلبان و اعتدالی ها، هزاران میلیارد تومان اختلاس و تخلف مالی صورت گرفته و از هم کیشان آنها در کشورهای انگلیس و آمریکا و کانادا و ... در حال زندگی دو زیستی ایرانی – خارجی هستند، چرا صدایی از آنها و تحلیلی در رابطه با این زالوصفت بازی ها ارائه نمی شود!
مشکل جای دیگری است، فضای تحلیلی و گفتمانی روشنفکرنما چنان تقلیل یافته و منجمد شده که منافع شخصی، حزبی و هر نوع منفعتی را در راستای تحقیر و تمسخر اقشاری می بینند که تنها زمان انتخابات و رای به نفع هم قطاران آنها ارزش وجودی پیدا می کنند و در زمان های دیگر مانند بحران های اقتصادی و تنگناهای معیشتی، لبوفروش و راننده تاکسی و ... می شوند که ارزش اظهارنظر درباره مسائل کلان و روزمره را حتی ندارند.