اما جانشینی او به جای پدر چه اکنون و چه چندین سال بعد تفاوت چندانی در مهمترین موضوع منطقه نخواهد داشت: تنش میان اعراب و دشمن منطقهای آنها، ایران!
پدر بن سلمان تنها پادشاه عربستان به شمار نمیرود. او مسئول یکی از دو مکان مقدس اسلام است و کودتا در ریاض میتواند تبعاتی فراتر از مرزهای پادشاهی عربستان داشته باشد. بن سلمان در کشور اکثرا سنی عربستان خواستار برعهده گرفتن هدایت جنگ ائتلاف علیه ایران شد.
در داخل عربستان اکنون به نظر نمیرسد چیزی جز سلامتی پدر بن سلمان مانع از رسیدن وی به قدرت شود. بازداشتهای اخیر مقامات دولتی و پرنفوذ عربستان به غیر از آمریکا نگرانیهایی را به همراه داشته است. بسیاری در منطقه نگران جاه طلبی، هیجان و تا اندازهای جنون احتمالی وی هستند. آنها نگران هستند که اقدامات بن سلمان باعث سقوط یکی از باثبات ترین سلسلههای پادشاهی دنیا شده و از طرفی اقتصاد جهانی را نیز دچار تنشهایی جدی کند.
بازی تاج و تخت در سرزمین عربستان مدتهاست که ادامه دارد و هرچند اقدامات به ظاهرسریع بن سلمان مدتهاست مورد ارزیابی قرار گرفته اما میزان دقیق بودن محاسبات چندان نمیتوان اطمینان داشت. سند چشم انداز 2030، آزادی رانندگی زنان، آزادیهای اجتماعی و مبارزه با فساد هرچند در ظاهر امتیاز مثبتی برای وی در داخل به شمار می رود اما از سوی دیگر میتواند به پاشنه آشیل وی نیز تبدیل شود: عکسالعمل سیاسی محافظهکاران میتواند خونین باشد. اما او روی جوانان آتی حساب کرده است.
هرچند این جوانان در دوره جدید رشد کردهاند اما همچنان به خانواده و ارزشهای سرزمین خود وفادارند. ادبیات ضدایرانی بن سلمان، برنامه او برای اصلاحات و شعارهای ملی گرایانهاش شاید در نهایت به یکدیگر ارتباط داشته باشند.
اگر او قادر به مرمت اقتصاد و ایجاد شغلهای بیشتر در این کشور نباشد دستکم میتوان ایران را برای وضعیت خطرناکشان مقصر اعلام کند. این کار شاید برای او زمان بخرد.
او مسلما به بازی با افکار عمومی آشناست اما اگر قمار او چیزی بیشتر از یک پیرامید فرهنگی باشد که با اولین لرزش از سوی مخالفان نابود شود او باید برخی از رویاهایی که وعدهاش را داده بود رها کند.
در غیر اینصورت خطر رویارویی نظامی ایران و عربستان بدون توجه به اینکه او جانشین پدر شده باشد یا نه، بسیار نزدیک خواهد بود.