به گزارش پایگاه 598 ، امیرابراهیم رسولی کارشناس مسائل سیاسی در شماره جدید هفتهنامه مثلث نوشت: این روزها و پس از گذشت چندین ماه از انتخابات ریاست جمهوری و همچنین اتفاقات مربوط به برجام و عهدشکنی آمریکا، تحلیلهای متفاوتی از نوع عملکرد و سخنان حسن روحانی توسط افراد موثر در جریانهای سیاسی کشور مطرح میشود.
درستی یا نادرستی تحلیلها در باب سیاست ورزی رییس
دولت دوازدهم با بررسی رفتار او از گذشته تا امروز تا حد بسیار زیادی
میتواند فضا را نسبت به قضاوت درباره آن تحلیلها روشن کند.
1. حسن روحانی پیش از ریاست جمهوری
2. حسن روحانی در هنگامهی انتخابات 92
3. حسن روحانی در دولت یازدهم
4. حسن روحانی در ایام تبلیغات انتخابات 96
5. حسن روحانی پس از پیروزی در انتخابات 96
6. حسن روحانی هم اکنون...
بررسی مواضع، سخنان و عملکرد حسن روحانی در 6 مقطع فوق میتواند نشان دهد
تحلیلگران این روزها در چه مسیری حرکت میکنند. آیا او را شناخته اند؟
درست تحلیل میکنند یا اشتباه فکر میکنند.
سخنرانیهای روحانی از قبل انقلاب، دهه 60، مواضعش در فتنه 78 و یامدیریتش در شورای امنیت ملی نشان میدهد او اساساً در سیاست ورزی همچون اصلاح طلبان در امروز یا جناح چپ در دیروز نبوده است. گرچه سعی میکرده درمسیر مرحوم هاشمی سیاست را طی کند اما به دلیل برخی روحیات شخصی در مقاطعی از او هم فاصله گرفته است.
امروز که اصلاح طلبان فضای نقد او را در پیش گرفته اند و هر روز بر آتش آن میافزایند، باید دید علت واقعی کدام است. آیا روحانی سال 92 با شعار اعتدالی که هیچ وقت معنی عملی آن اتفاق نیفتاد و توانست اصلاحات را با خود همراه کند، عوض شده است؟ یا اصلاح طلبان اشتباه فکر میکردند و امروز به خطای خود پی برده اند.
به نظر میرسد اصلاح طلبان اشتباه نکرده اند و البته روحانی هم عوض نشده است. روحانی همان روحانی است و اصلاح طلبان هم میدانند در چه مسیری حرکت میکنند.
روحانی در92 با استفاده از فضای تلخ پس از احمدی نژاد، مشکلات اقتصادی مردم و مناقشات بین المللی و اختلافات اصولگرایان بر موج سوار شد و اصلاح طلبان که گزینه مقتدری نداشتند با ترفند کنار کشیدن اجباری نیروی ضعیف خود سعی کردند شریک پیروزی شوند.
در دولت یازدهم روحانی به دنبال برجام بود و برای توافق نهایی و مخالفانش در مجلس آن روز به اصلاح طلبان نیاز داشت و لذا به آنان امتیازاتی داد.
در مقطع 96 هم باز اصلاح طلبان بی گزینه مجبور به قرار گرفتن کنار روحانی شدند و او هم درفضای انتخاباتی و رأی، سخنانی ساختارشکنانه را درباره مسایل اجتماعی یا سپاه مطرح کرد تا با جلب نظر آنان پیروزشود.
و اما امروز که ماهها از ایام انتخابات گذشته، شاهد
سخنان محکم روحانی در موضوعات مختلف هستیم. سخنانی که پس از اوضاع آشفته
برجام گفته میشود و آمریکا نتیجه خوشبینی به خود را با بدترین شکل ممکن
داده است.
اصلاح طلبان تحمل سخنان اصولی این روزهای روحانی را ندارند، روحانی هم دیگر
دلیلی به امتیازدهی به آنان نمیبیند. داستان کشدار انتخاب و معرفی وزیر
علوم به مجلس گواه این نکته است. اصلاح طلبان از بزرگ و کوچک به روحانی
فشار آوردند تا گزینههای مطلوب خود را تحمیل کنند اما زیر بار نرفت و در
نهایت گزینهای چون غلامی معرفی شد که فراکسیون ولایی مجلس حامی او بود و
اعضای اصولگرای مجلس برای او نطق کردند و فراکسیون امید بازندهی میدان شد.
لبه تیز اصلاحات علیه دولت روز به روز بیشتر نمایان میشود. اصلاح طلبان از او نا امید شده اند و روحانی هم تاریخ مصرف آنان را تمام شده میداند لذا آنان به فکر دور بعد ریاست جمهوری روز به روز منتقد دولت فعلی میشوند و روحانی هم به فکر ایام پس ازدولت دوازدهم است لذا تحلیلهای این روزها بدین گونه رقم میخورد اما واقعیت آن است که نه روحانی عوض شده و نه اصلاح طلبان اشتباه کرده اند بلکه هر دو درمسیر سیاست ورزی خود حرکت میکنند.
اصلاح طلبان برای رقابت آتی باید بگویند نسبت به دولت منتقدند تا گزینه خود را حلال مشکلات معرفی کنند. پس چه راهی بهتر از این که ژست نارضایتی بگیرند و روز به روز از دولت فاصله گیرند.
روحانی هم چون حاضر نیست آینده سیاسی خود در نظام را با تندروی اصلاح طلبان گره بزند، به عنوان مثال نه تنها سخنان خود درباره سپاه در ایام انتخابات را فراموش کرده بلکه 180درجه مخالف آن سخنان را بر صفحه تلویزیون میگوید و پس از لق شدن برجام، انقلابی سخن میگوید و حاضر نیست نظر فراکسیون امید یا عارف را درباره یک وزیر بپذیرد.
اصلاح طلبان هم سیاست همیشگی خود را دارند. پس از رسیدن به مقصود از آن عبور میکنند. امروز روز عبور از روحانی برای آنان است. نارضایتی مردم را میبینند،منفعتی هم در کنار روحانی ندارند پس از او عبور و منتقدش شده اند.
آنچه مغفول است و تحلیلگران به آن توجه نمیکنند حق مردم است. مردمی که بر اساس شعارها و وعدهها به کسی و حامیان او رأی میدهند اما هیچگاه پاسخ اعتماد خود را نمییابند.
امروز مشکلات اقتصادی مردم کمتر نشده،که بیشتر شده،
پایههای برجام لق شده و امیدی به آن نیست، تهدید جنگی اسرائیل برقرار است
و... پس دولت تدبیر و امید چه کرده است؟ حامیان اصلاح طلب و غیراصلاح طلب
چه پاسخی دارند؟ چگونه است امروز که باید پاسخ حمایت همه جانبه خود از دولت
و رییس جمهور را بدهند،منتقد میشوند و معترض؟
اینها سوالاتی است که هیچگاه پاسخ نخواهند داد.
مسیر سیاست ورزی مشخص است؛ نه روحانی عوض شده و نه حامیانش، سیاست اقتضا
میکند جنس حرف ها،حمایتها و نقدها عوض شود و این مردمند که باید با بینشی
عمیق این شرایط را درک کنند و عبرت گیرند.