سرویس سیاسی پایگاه 598؛ «همه ما در انتخابات شرکت میکنیم آخر انتخابات همه باید تشویق شوند، هر کس
در انتخابات تلاش داشته از این جناح و آن جناح باید جایزه بگیرند، این
میشود انتخابات، این میشود مشارکت عمومی، این میشود سرمایه عمومی حالا
البته شاید بعضی از دستگاهها بیکارند و باید شغلی داشته باشند ناچار هستند
عدهای را احضار کنند یک جناحی از اول دیوارش کوتاه ساخته شده است، اگر
کسی تأثیرگذاری زیادی هم داشته باشد، مثلا برای تشویق جامعه مردم را تکرار
کند که پای صندوق بیایند خب آنها نباید تشویق شوند یک عده باید تشویق شوند
یک عده تنبیه شوند تشویق و تنبیه برای همین است یک جناح تشویق و یک جناح
تنبیه.»
آنچه خواندید بخشی از سخنان رئیسجمهور روحانی بود در مراسم آغاز سال تحصیلی دانشگاهها که صبح دیروز در دانشگاه تهران بیان شد.
یکبار
دیگر متن را بخوانید.چه کسی این روزها تنبیه شده!؟ آن هم بخاطر پیروزی در
انتخابات! همه میدانیم که در 29 اردیبهشت ماه سال جاری انتخابات ریاست
جمهوری با حضور پرشکوه مردم برگزار شد و علیرغم قانون شکنیهای وسیع دولت
مردان، هیچ مشکلی هم پیش نیامد و بازندگان انتخابات برخلاف سال 88 پیروزی
برنده را تبریک گفتند.
از آن روز هم دولت بدون هیچ مانع و رادعی،هرکار
دلش خواسته کرده، هرکس را خواسته به وزارت برگزیده، هرکس را خواسته معاون و
استاندار و فرماندار کرده و خلاصه بدون کوچکترین مشکلی، همه امور را طبق
سلیقه و خواست خودش پیش برده است. خب ! حالا تشویق و تنبیه چیست!؟
یک تجربه
اما
به نظر میرسد اینحرفها هیچ محلی از اعراب نداشته باشد و در عالم واقع
کمترین مصداقی نداشته باشد. تجربه نشان داده که هرگاه در کار دولت و امور
مهم کشور، مشکلات جدیتر از قبل میشود و دولت هم راه به جایی ندارد، شخص
رئیسجمهور وارد میدان میشود و با طرح یکی دو حاشیه مهم و جنجالی، موجی در
کشور و در رسانههای حامی خود و بالتبع در بخشی از افکار عمومی راه
میاندازد تا حواسها از مسائل اصلی دور بماند!
این راهی است که رئیسجمهور
محترم، شخصا بارها پیمودهاند و کم کم اهل فن را به این یقین رساندهاند
که اوجگیری سرو صداها و حاشیه ها، دلیلی بر بنبست و بحرانی جدی در برخی
حوزههاست. تجربههایی مثل تقابل آشکار و معمولا بلافاصله با برخی فرمایشات
رهبری، بحث عجیب و بیمبنای درس مذاکره گرفتن از عاشورای حسینی، بحث خلاف
مبانی به زور نبردن مردم به بهشت و چندین و چند نمونه دیگر، همگی در
زمانهایی خاص و در روزگاری که مردم به شدت نیاز به فهمیدن حقایق و آگاهی
از امور داشتند بیان شد و الحق هم تیم رسانهای و عملیات روانی دولت با
موفقیت، هیچ را به جای همه چیز نشاند و حاشیه را بر متن غلبه داد و شد آنچه
که نباید میشد!
حالا دیگر همه، حتی نوجوانان دبیرستانی هم میدانند که
هروقت روحانی از این حرفها میزند، خبری در راه است، افتضاحی به بار آمده
یا خواهد آمد و خلاصه باید منتظر چیزی باشیم! اینکه در یک جلسه، هم منطق
امام حسین علیهالسلام تحریف شود، هم سنت و سیره پیامبر عزیز اسلام
علیهالسلام و هم قرآن تقطیع و گزیدهخوانی شود، گویای آن است که خبرهای
مهمی در راه است، اتفاقات مهمی افتاده و خلاصه که یک چیز جواب نمیداده!
کسی
چه میداند، شاید دستگیری مهدی جهانگیری، شاید محکومیت هفته قبل 5 چهره
ارشد حزب منحله مشارکت، شاید بررسی و تعقیب پرونده حسین فریدون، شاید صدور
اولین حکم برای جاسوس تیم هستهای و احتمال رسیدگی به پرونده سایر
جاسوسها، شاید اوضاع آشفته برجام و رجزخوانی هرروزه ترامپ و خلع سلاح تیم
مذاکرهکننده که به جز رجزخوانیهای پوچ و توخالی، همه ابزارها را به دشمن
واگذار کردهاند و خلاصه چندین و چند علت دیگر، زمینه تولید و ادای
تازهترین حاشیههای سیاسی از سوی رئیسجمهور محترم باشد!
به نظر میرسد
این بار نیاز به آتش تهیه بیشتری هم باشد و موضوع یکی دوتا نباشد، چون از
چند روز قبل، با دروغی که محمدرضا تابش، خواهرزاده سید محمد خاتمی درباره
تشدید محدودیتهای دایی خود گفت ماجرا آغاز شد و دیروز هم روحانی در
سخنرانی خود، به همان شخص پرداخت تا تکمیل کننده پازل جنجال و هیاهو بر سر
هیچ و خبر دروغی باشد که ظاهرا در اتاق فکرهای اصلاحطلبان ساخته شده است.
سایه شوم جاسوسها و دلالها بر سر دولت دوازدهم
مروری بر
اخبار آشکار و اعلام شده، حکایتهای بدی از دولت را به ما نشان میدهد.
اینها تازه اخبار آشکار و عمومی است و معلوم نیست در پس پرده چه خبر است.
به این نمونهها توجه کنید یک عضو ارشد و تعیینکننده تیم مذاکرهکننده
هستهای، به جرم جاسوسی دستگیر شد! مدتی بعد یک نماینده مجلس در سخنانی
اعلام کرد جاسوسهای تیم مذاکرهکننده یک نفر نبوده و 4 نفر بوده است!
برادر اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیسجمهور و رئیسستاد اقتصاد مقاومتی هم
دستگیر شد. درباره مهدی جهانگیری، مدتها بود حرفهای عجیب و غریب و ناشی از
تخلفات وسیع به گوش میرسید و شاید برخی حمایتها مانع رسیدگی و دستگیری
وی بود، به هر حال مهدی جهانگیری، که برخلاف ادعاهای این روزها، از حمایت
همهجانبه دولت برخوردار بود و حتی حکم معین ستاد اقتصاد مقاومتی در منطقه 4
کشور را هم داشت، بازداشت شد. چندی قبل اسم دختر وزیر آموزش و پرورش سابق
به دلیل آنچه واردات، قاچاق یا هرچیز دیگر پوشاک به کشور بود، رسانهای شد!
مدتی قبلتر، خبر رسید که وزیر سابق صنعت و بستگان و فامیلش، در دهها شرکت
سهامدار و عضو هیئت رئیسه و هیئتمدیره هستند! مدتی قبلتر، خبر رسید
برخی وابستگان به مقامات ارشد دولتی، اراضی منطقه اینچهبرون را به
ثمنبخس خریدهاند و حالا در تلاش هستند که آن منطقه را بهعنوان منطقه
آزاد ثبت کنند! خلاصه دهها وصدها نمونه دیگراز این دست را میتوان در میان
اخبار کاملا آشکارو غیر محرمانه کشف کرد و به این نتیجه رسید که سایه
جاسوسها و رانت خوارها و دلالها بر سر دولت سنگینی میکند و هر گونه
اقدام –هرچند دیر هنگام و ضعیف قوه قضائیه- میتواند موجی از حواشی را
بدنبال داشته باشد.
اقتصاد در رکود
افزون بر همه این اوضاع عجیب و
ایناشباح سیاهی که بر سر دولت سایه انداخته، نمی توان انکار کرد که اوضاع
اقتصادی به شدت تیره و تار است. همین دوروز پیش بود که یک مقام مسئول در
جامعه تولید کنندگان نساجی صراحتا گفته بود ما فقط میکوشیم تعطیل شدن
واحدهای تولیدی را به تاخیر بیندازیم! این یک نمونه از اوضاع اقتصادی کشور
است. آن هم در حالی که دختر وزیر به واردات پوشاک اشتغال داشت و معاون اول
رئیسجمهور آن را توجیه میکرد! نگاهی به همه اصناف و تولیدیهای دیگر،
چیزی جز این وضع رقت بار و خطرناک را روایت نمیکند. گشتوگذاری ساده در
شهرکهای صنعتی، ما را با انبوهی از واحدهای تعطیل، ورشکسته، بدهکار و
خلاصه نابود شده مواجه میکند. صنایع عظیم و بزرگی مثل آذر آب و هپکو،حتی
توان پرداخت حقوق کارگران خود را هم ندارند و هر روز شاهد اعتراضات کارگران
رنج کشیده و مظلوم آن کارخانههاییم. و البته دولت تا کار رسانهای نشد و
جنجال به پا نکرد، هیچ قدمی برنداشت!
مادر تحریمها در راه!
اما
درحالیکه دولت بعد از 4 سال وعده دادن، هنوز نتوانسته گرهی از کار فرو بسته
اقتصاد باز کند و تنها و تنها در حوزه حرف موفقیتهای چشمگیری بهدست
آورده، میوه تلخ برجام میرسد و به زودی آمریکاییها جواب اعتماد یکطرفه و
غیر منطقی تیم مذاکرهکننده و البته با هدایت جاسوسها را میدهد و با مادر
تحریمها، اندک راههای موجود را هم میبندد! در چنین شرایطی منطق و عقل
حکم میکند که دولتمردان شب و روز نشناسند و برای آن روز، دهها برنامه و
نقشه داشته باشند. تنها راه هم همین است، یعنی تدبیر واقعی و جدی برای
مقابله با تهدید دشمن. با این حال خبری نیست! دولتمردان در نهایت سادگی، خبر
از ادامه برجام بدون آمریکا میدهند و یادشان رفته که روحانی گفته بود:
اروپاییها آقااجازه هستند، ما مستقیم با خود کدخدا مذاکره میکنیم!!
حالا کدخدا تحریمهای تازه را وضع کرده و روز اجرای آن نزدیک است، اما دولتمردان درگیر بازی با کلمات هستند!
بهترین پاسخ مطالبه مردم
در
چنین شرایطی و وقتی که مردم منتظر اقدامی در جهت پالایش فساد ریشه دوانده
در دولت هستند، منتظر برخورد قاطع با زیادهخواهی آمریکا هستند، منتظر
جبران کلاه گشاد برجام هستند، دولت توان و عرضه و شاید ارادهای برای حل
مشکلات ندارد و به جای همه کارها، حاشیهسازی را دستمایه میکند!
اینگونه میشود که رئیسجمهور بازهم در یک سخنرانی عمومی، قوه قضائیه را متهم به بیکاری و احضار افراد از سر بیکاری میکند!
از
کربلا هم درس مذاکره میگیرد و به دیگران طعنه میزند و میگوید: «امام
حسین(ع) قبل از آغاز قیام ابتدا با حاکم مدینه صحبت کرد و استدلال آورد
حالا نمیگوییم مذاکره چون عدهای بدشان میآید میگوییم حرف زد، سخن گفت.
امام حسین(ع) به او گفت که چرا من بدعت نمیکنم و دلایل خودش را برشمرد
حاکم مدینه نپذیرفت. همان جا میتوانست جنگ شروع شود اما امام حسین(ع)
نگذاشت این جنگ شروع شود حالا به چه دلیل بحث سر جای خودش است امامحسین
مهلت خواست تا بیندیشد و در نهایت پاسخ دهد و در این فرصت از مدینه خارج
شد. حالا اگر توضیح دهیم امام حسین(ع) مخفیانه از مدینه خارج شد عدهای
ممکن است بدشان بیاید و بگویند امام حسین(ع) مرد شجاعت است و پنهانی خارج
نمیشود و حتی ممکن است در آیه قرآن خدشه وارد کنند.»
واقعا فایده این
همه نیش و کنایه و طعنه از کسی که خود را مروج اخلاق میداند و از شکسته
شدن حرمتها گلایه میکند چیست!؟ آیا شان رئیسجمهور این است!؟ آیا از نظر
رئیسجمهور، فقط سران فتنه انسانند و حرمتشان بالاتر از کعبه است!؟ دزدها،
جاسوسها، دلالان و کارچاقکنها حرمت دارند و کارگران و منتقدان و مردم
عادی هیچ حرمتی ندارند!؟
کاش رئیسجمهور به جای این حرفها، از مردم به خاطر حضور موثر یک جاسوس تمام عیار در تیم مذاکرهکننده هستهای عذرخواهی میکرد.
کاش به مردم میگفت که نتیجه تاثیر جاسوسی آن شخص خائن چه بود.
کاش
میگفت وقتی ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی به جهانگیری سپرده شده و او هم
برادرش را معین منطقه 4 کشوری کرده، چه بر سر فرمان رهبری آمده است!؟
کاش به جای تمسخر منتقدان، در روزی که آن همه دانشجو حضور داشتند، اجازه میداد آنها هم نیم ساعت حرف بزنند!
کاش
به جای حمایت از سران فتنه، به یاد میآورد که فتنهگران با ایران و
انقلاب چه کردند و خلاصه کاش یادش میآمد از آن همه وعدهای که به مردم
داد.
* کیهان