به گزارش پایگاه 598 ، فائزه هاشمی، فرزند آیت الله هاشمی و از چهره های شاخص اصلاح طلب گفت و گویی با روزنامه شهروند انجام داده است که بخش هایی از آن را در ادامه می خوانید:
*زمانی که مسأله شهردارشدن آقای محسنهاشمی پیش آمد، شما دوست داشتید که او شهردار شود؟ نظر خانواده چه بود؟
مامان دوست نداشت که محسن شهردار شود. مامان البته دوست نداشت بابا هم رئیسجمهوری شود. ولی من فکر میکنم بین کاندیداها، محسن گزینه مناسبی برای شهرداری بود و فکر میکنم مردم به شهردارشدن محسن رأی دادند. این موضوعی است که اینروزها زیاد میشنوم.
* یعنی از آقای نجفی هم محسن هاشمی را مناسبتر میدانید؟
فکر میکنم سوابق اجرایی و کاری محسن در این حوزه بسیار متفاوت است؛ امیدوارم فکر نکنید چون برادرم است اینطور میگویم. درنهایت این اعضای شورای شهر هستند که باید خودشان تصمیم بگیرند که گرفتند.
* خانم هاشمی میخواهم بدانم آقای هاشمی درباره مسأله حجاب در برخورد با زنان خانوادهاش چه بود؟ مثلا دختران آقای بهشتی همین اخیرا گفتند که به دخترانش میگفته من حتی به شما نمیگویم که روسری سرتان کنید یا چادر سرتان کنید آقای هاشمی اگر شما انتخاب دیگری برای حجاب داشتید، با شما مخالفت میکردند؟
بعید میدانم، هیچوقت یادم نمیآید که بابا برای ما اجبار اینجوری گذاشته باشد، ما هم بچههایی نبودیم که راه دیگری برویم، شاید اگر میرفتیم، اجبار میشد.
*مثلا برای شما پیش نیامد که با حجاب مخالفتی کنید و بگویید که به حجاب اعتقادی ندارید؟
نه، من حجاب را به صورت سنتی و بدون هیچ تحقیقی انتخاب کردم و با حجاب برای خودم مشکلی نداشتم و ندارم.
* به طور سینه به سینه به شما منتقل شده.
بله، در خانوادهای بزرگ شدیم که اسلام و حجاب برای ما قابل قبول بوده و از آن هم راضی هستیم و دلم نمیخواست طور دیگری میبودیم. چادر را هم سنتی سرم میکنم و اعتقاد ندارم که چادر حجاب برتر است، چادر حجابی است مثل حجابهای دیگر. یادم نمیآید که اجباری در این قضایا داشته باشیم. شاید هم شرایطی پیش نیامد که اجبار باشد.
* تا به حال شده مادرتان شما را در اینباره(حجاب) نصیحت کند؟
بله، فراوان. هر وقت من را میبیند، میگوید چرا جوراب پایت نیست، چرا دستهایت بیرون است، چرا با مردها حرف میزنی (خنده)، فراوان و هزار چرای دیگر. من جوابم این است که اینها هیچکدام خلاف دین نیست.
* یعنی با این سن و سال، هنوز هم از این نوع تذکرات به شما میدهند؟
بله، تازه این رفتار مامان شدیدتر هم شده، شاید فکر میکند در نبود بابا مسئولیت سنگینتری دارد. هنوزم که هنوز است این تذکرات را به ما میدهد. به هر حال برای پدر و مادر، همیشه شما بچه هستی. ما همین حالت را به بچههایمان داریم. من به مادرم میگویم من الان ٥٥ سالم است، یعنی نمیدانم چطوری رویم را بگیرم.
* به فاطمه خانم هم از این تذکرات میدهند؟
بله، به او هم میگوید. البته با این نوع حجاب با روسری مشکلی ندارد ولی کلا وقتی کنارش بنشینی مدام میگوید چرا خندیدی؟ چرا ماتیک زدی؟ و....
* عفت خانم هنوز خاطراتشان را مینویسند و قرار نیست دوباره منتشر شود؟
بله، هر روز مینویسد و جلد دوم آن قرار است، منتشر شود.
*شما هم هر روز مینویسید؟
بله، از زمانی که نماینده مجلس شدم، خاطراتم را مینویسم.
* این عادتی است که از پدرتان به شما رسیده، درست است؟
بله، همه اعضای خانواده ما خاطرات مینویسند. من ٢١سال است خاطراتم را مینویسم؛ ولی به انتشارش نمیتوانم فکر کنم، چون خیلی از آنها حتما برای چاپکردن ممنوع است.
* از خاطرات آقای هاشمی، خاطره منتشرنشدهای نیست که شما بخواهید منتشرش کنید؟
خاطرات تا سال ٧٣ قبل از فوت ایشان چاپ شده، بعد از این هم همین روند ادامه پیدا میکند. از آنجا که محسن مسئول انتشار این خاطرات از ابتدا بود، او نظرات بابا را بهتر میداند که چگونه این روند ادامه یابد که با سیاستهای بابا هماهنگ باشد.
به هر حال هر کسی اشتباهاتی دارد. نمیتوانم بگویم همیشه درست عمل کردهام ولی از عملکرد کلان و کلیام نه پشیمان نیستم.
* حرف از فضای مجازی شد، شما گفتید اینقدر فضای مجازی پر از رسانه است که احساس نمیکنید نبود روزنامه زن خللی را ایجاد کند. چرا در فضای مجازی نیستید؟
چون من موبایل ندارم.
* چرا ندارید؟
چون وقتی موبایل داشته باشی، باید پاسخگو باشی و زمان زیادی از روز را از دست میدهی. همیشه پیدایت میکنند. معتقدم موبایل ١٠درصدش خدمت است و ٩٠درصدش آزار.
* هیچوقت تلفنهمراه نداشتهاید؟
وقتی نماینده مجلس بودم و بعد که به انگلیس رفتم، داشتم ولی بعدش نه.
* احمدی نژاد وزیر زنی را انتخاب کرد که موفق بود.
به نظرم موفق بود و مثل همه وزرایی که آورد، او را هم کنار گذاشت. خانم دستجردی روی یکسری از مواضع خود ماند و آقای احمدینژاد هم او را برکنار کرد. به نظر من انتصاب وزیر زن از جانب آقای احمدینژاد خوب بود، چون تابوشکنی برای مدیریت زنان بود که دیگران آثار این کار را ببینند و تواناییهای آنان را باور کنند.
* زمانی من داشتم مواضع آقای هاشمی را میخواندم و ایشان بحث صیغه یا ازدواج موقت را در آن زمان یک راهحل منحصربهفرد دنیای اسلام میدانست.
من هم میدانم.
* یعنی شما با ازدواج موقت موافق هستید؟
من موافقم البته به شرطی که قانون آن درست باشد و حقوق زنان ضایع نشود و باید فرهنگ آن نیز ایجاد شود، چون چیزی است که ممکن است برای خیلی از افراد جانیفتاده باشد.
*به چه دلایلی با ازدواج موقت، موافق هستید؟
دلیلش آن است که بهگونهای ساماندهی همین رابطه دوستدختر و پسری است. یعنی دوستدختر و پسری که ما الان میبینیم و آن را مناسب نمیدانیم و ازدواج موقت در واقع همان است. شاید یکی از دلایل آمارهای بالای طلاق در شرایط کنونی، این است که دختر و پسرها بدون شناخت دقیقی با هم ازدواج میکنند. ازدواج موقت زمینهای است که همدیگر را بیشتر بشناسند و یکجوری جایگزین این روابط دختر و پسری خارج از قاعده و قانون است. حالا ما چون مسلمان هستیم، با صیغه مشکل ندارم.
*ولی ازدواج موقت فقط درباره دختر، پسرها نیست.
من با ازدواج موقت برای مجردها موافقم و نه ازدواج مجدد.
*ولی در بسیاری موارد صیغه برای افراد متأهل است و مردان متأهل از آن استفاده میکنند.
نه، نه. من آن را رد میکنم. این سوءاستفادهای است که این مردان میکنند و غیراخلاقی است و به نوعی فسادآفرین. جامعه را ناامن میکند و باعث اختلال در خانواده است. به نظرم ظلم به زن است.
* وقتی قانونی باشد، این موارد هم بخشی از آن هستند.
نه، قانون باید موارد را مشخص کند. قانون که ما الان بحث چهارزنی را هم داریم. کدام زن رفته شکایت کرده که همسر من رفته بدون اجازه من زن دوم گرفته و قاضی به ابطال آن ازدواج دوم رأی داده باشد. آخر هم گفتند که کار خلاف شرع نکرده، زن گرفته است.
* اگر بخواهد ازدواج دوم را در شناسنامه ثبت کند، باید اجازه زن خود را داشته باشد.
منظور من از ازدواج موقت برای همسر دوم به صورت همزمان نیست، بلکه برای مردان مجرد است. به نظر من قانون را میتوان طوری نوشت که شامل این نشود.
* سوال همین است که جاهایی که قرار است کوتاه بیایند، همین موضوع زنان است؛ مثلا شنیده شده که آقای روحانی گفته حاضر نیست به واسطه مسأله زنان این همه سختی و درگیری داشته باشد.
این جمله را من از آقای خاتمی شنیدم نه آقای روحانی. آقای خاتمی گفته بود که ما اینقدر مشکل داریم که دیگر حاضر نیستیم برای مسائل زنان هم خودمان را درگیر کنیم.
* این روزها شنیدههایی هست که آقای روحانی هم چنین چیزی گفته است.
به نظر من مثلا میگویند زن معرفی کنیم مجلس رأی نمیدهد؛ عیب ندارد شما معرفی کن. آقای روحانی مگر همه وزرای قبلی شما را مجلس تأیید کرد؟ برای وزارت ورزش چهار بار گزینه معرفی کردید؛ سه نفر ردی نیاوردند، خب اشکال داشت که یکی از آنها زن باشد؟ شما معرفی میکردید. بنابراین به نظر من قابل قبول نیست که آقای روحانی، دولت و وزرا کوتاهی کنند. آقای اوسط هاشمی (استاندار سیستانوبلوچستان) با شجاعت و به درستی این همه مدیر و فرماندار زن منصوب کرد، شنیدیم که در استان دیگری فرماندار زن معرفی کردند ولی دولت حاضر نشد حکمی برای اینها صادر کند و گفته علما مشکل دارند. بالاخره باید ایستاد و اگر لازم است برای آن درگیر هم شد؛ چون حقوق نیمی از جامعه مطرح است که به شما رأی دادهاند.
* این اتفاق بسیاری از زنان فعال را ناامید میکند.
بله، ناامید و سرخورده میکند.
* شما خودتان را فمینیست میدانید؟
من خودم را فمینیست به معنی برابری حقوق زنان و مردان میدانم.
* خب مگر معنای فمینیسم، موضوعی غیر از این است؟
خب خیلیها آن را زنسالاری معنا میکنند. فمینیسم مثل هر مکتب دیگری رادیکال و میانهرو و محافظهکار دارد. بنابراین اگر فمینیسم را مکتبی برای برابری حقوق زنان و مردان بدانیم، بله من یک فمینیست هستم.