به گزارش سرویس سیاسی پایگاه 598، از همان ابتدای دولت یازدهم که حسن روحانی سکان هدایت قوه مجریه را در اختیار گرفت بسیاری از منتقدان برایشان مبرهن و آشکار بود که اتحاد دولت و اصلاحطلبان اتحادی استراتژیکی و درعینحال به دلیل تناقضات اساسی گفتمانی و میدانی این دو دیدگاه به سرانجام خوشی نخواهد انجامید. شاید این وحدت بتواند تا مدتی خود را از تندبادهای سیاسی و منافع جناحی محفوظ نگه دارد اما گذشت زمان و فقدان استراتژی مشخص سیاسی و اقتصادی دولت از یکسو و اصرار و بیتابی اصلاحطلبان برای بازگشت هر چه زودتر به عرصه قدرت و صدالبته با پرچم و تفکرات مختص اصلاحطلبی از دیگر سو این وحدت را بشدت لرزان و غیرقابلاعتماد کرده بود. رصد فضای سیاسی کشور در حال حاضر مؤید نکات زیر است:
1- با آغاز دوره دوم ریاست جمهوری حسن روحانی و اتفاقاتی که در جریان رأی اعتماد به وزرای کابینه پیشنهادی در مجلس دهم شورای اسلامی رخ نشان داد گویای این مطلب بود که اتحاد موصوف دیگر قادر به ادامه نیست و هرلحظه احتمال دارد که یکی از دو طرف تیر خلاص را بر این موجود نحیف شلیک کند و خاتمه وحدت را اعلام کند.
2- تکروی دولت و تعریف هویتی مستقل از اصلاحطلبان برای خود چنان بر اصلاحطلبان گران آمد که (م. خ) را هم به گلایه و سخن درآورد و از بیمهری روحانی در پاسخ دادن به تلفنهای وی نیز سخن به میان آورد.
3- دیدارهای روحانی و علی لاریجانی رئیس مجلس دهم و همراهی کامل با دولت حسن روحانی در موضوع برجام و رأی اعتماد کامل به وزرای پیشنهادی نشان داد که دیگر اصلاحطلبان نباید روی گزینه روحانی بهعنوان پلی برای ارتباط با نظام و حضور در اهرمهای اجرایی قدرت امیدی داشته باشند. بهترین چشمانداز سیاسی، حداقل در چهار سال آینده و تا انتخابات 1400 وحدت نه با اصلاحطلبان که بین اصولگرایان اعتدالی! حامی لاریجانی و اصلاحطلبان اعتدالی حامی حسن روحانی خواهد بود.
4- اصلاحطلبان افراطی در انتخابات دهم مجلس بسیار امیدوار بودند تا بتوانند به این وسیله اولین گام را برای بازیابی و باز ساخت هویت سیاسی خود در ساختار سیاسی کشور را بردارند به همین خاطر کاندیداهای خود در استانها خصوصاً تهران را به سر لیستی محمدرضا عارف و تحت عنوان لیست امید معرفی کردند خصوصاً اینکه با توجه به اختلافی که درباره میزان و عمق اختیارات و وظایف جبهه هماهنگی و شورای سیاست گزاری اصلاحات اختلافات شدیدی بروز کرده و کار این اختلافات حتی به فضای رسانههای مجازی و مکتوب هم کشیده شد. حضور عارف که در شورای سیاست گزاری و همراه با (م.خ) قصد ورود به خانه ملت را داشت میتوانست طلیعه انسجام هرچند کم و کوچک را در فضای سیاسی کشور تزریق و افراطیون را که عارف را فردی قابلکنترل و برنامهریزی تشخیص داده بودند را به آرامش برساند لیکن وقایعی مانند انتخابات رئیس مجلس و سکون و بیتحرکی و همراهی عارف با علی لاریجانی فضای سرتاسر ناامیدی را میان اصلاحطلبان تزریق کرد و باعث شد تا استارت جدا شدن و پیاده کردن روحانی از قطار اصلاحات کلید بخورد زیرا اگر به دو ضلع لاریجانی و عارف ضلع روحانی نیز بهطور کامل الحاق صورت بگیرد اصلاحطلبان باید در فاتحه بازگشت خود در انتخابات بعدی را بخوانند.
5- بنا به گزارشهای برخی سایتهای معتبر خبری گام نیوز، خبرنامه دانشجویان ایران، خبر فارسی و ... دیداری بین تاجزاده و حجاریان و موسوی لاری و تنی چند از فعالان سیاسی با م. خ صورت گرفته است که بیان محوری آن میتواند تأییدی باشد بر نوشتارهای صدر الاشاره در بندهای فوقالذکر. به این موارد توجه فرمایید:
. در مورد حصر دولت حسابشده با ما بازی میکند و نیروهای امنیتی آنها کاملاً وارد یک پروسه امنیتی شدهاند (تاجزاده).
. اصلاً من به آشنا مشکوکم؛ امام صادقی بوده و الآن دوباره دارد به لایههای امنیتی حاکمیت نزدیک میشود برای اینکه خودش را تبرئه کند و بعد از 4 سال پروندهای نماند و همچنان بتواند در حاکمیت باشد (تاجزاده).
. روحانی خطش را جدا کرده و خودش را به حاکمیت نزدیک کرده و حتی شنیدم قرار است باجهایی به اصولگرایان بدهد که آنها را آرام کند. (م. خ).
باوجود قول و قراری که با ما داشت (روحانی)، هیچ استفادهای از اصلاحطلبها نکرده و نخواهد هم کرد. یکسری افراد بیخاصیت اصلاحطلب درجه دوم و سوم را میبرد میگذارد در جاهای غیر مهم فقط هم برای آمار و ارقام که فردا اعلام کند چقدر اصلاحطلب هست و چقدر گروههای دیگر هستند، اما افرادی که مدنظر جریان اصلاحات هستند و ما معرفی کردیم را استفاده نمیکند. (م.خ).
. الآن وضعیت در اصلاحات طوری شده که کارگزاران شده بچه خوب اصلاحات (نشانههای اختلافات بین اصلاحطلبان که در این بخش وی گلایه میکند گه چرا فلانی را بچههای خوب و ما را بچه بد میدانند) و ما شدیم بچه بد چون فقط داریم نق میزنیم و دنبال قدرت و پست و مقام و اینها هستیم و اینطور میگویند که چون ما را بازی ندادند، داریم نق میزنیم. (م. خ)
. من هم با نظر دوستان موافق هستم باید آماده بشویم تدریجاً و مرزبندیمان را با دولت شروع کنیم اما از لایههای پایین شروع شود، ایام انتخابات مجلس باید شفافتر بشود. من هم به مجلس آینده با این روندی که با دولت داریم هیچ امیدی ندارم. باید استارت بزنیم و جریان اصلاحات مستقل در انتخابات مجلس شرکت کند.(این بخش تأییدی بر تلاش اصلاحات برای هویتیابی مستقل از روحانی یا اشخاص غیر اصلاحطلب / همچنین ناامیدی از جریان لیست امید و عارف برای بسترسازی ورود اصلاحطلبان افراطی به ساختار سیاسی کشور) (م. خ)
اما موانع مهمی هم پیش روداریم. (اما در درون این سخن نیز میشود مسائلی مهمی را درباره اصلاحطلبان و شرایط آنان استنباط نمود؛ مانند اختلافات شورای سیاست گزاری و جبهه هماهنگی اصلاحات / بیتحرکی و سکون و خنثی بودن و یا حرکت جریان لیست امید مجلس دهم به سمت اصولگرایان اعتدالی و تشکیل یک جبهه جدید که نه هویت اصولگرایی دارد و نه هویت اصلاحطلبی / جریانی که خود را اعتدال مینامند.) (م. خ)
درمجموع همانگونه که اشاره شد در آیندهای نهچندان دور به نظر میآید که جریانات سیاسی جدیدی در کشور شکل خواهد گرفت که هم میتواند نوعی اصرار و ابرام بر ارزشهای انقلاب اسلامی و روشنفکری و غربگرایی افراطی و همچنین التقاطی از این دو جریان را در پی داشته باشد که به نظر نگارنده تنها بازنده این شرایط افراطیون برانداز خواهند بود که تمام تلاش خود را در طی دولتهای یازدهم و دوازدهم برای بازسازی هویت سیاسی خود به عملآورده و میآورند.
* رضا احمدزاده