به گزارش پایگاه 598 به نقل از بصیرت، فیلم «پا تو کفش من نکن»
ارزش چندانی برای نقد ندارد؛ همان طور که از اسم فیلم بر می آید، ما با
اثری زیر صفر مواجه هستیم که حتی نمی توان آن را یک فیلم دانست. چون نه
تنها ارزش های هنری و تکنیکی در آن وجود ندارد، بلکه سرگرمی و کمدی هم به
معنای واقعی در آن نیست. طوری که در طول فیلم، کمتر موقعیتی برای خندیدن
پیش می آید. همین عوامل هم سبب شده که به رغم جنجالی بودن و فضاسازی های
خاص تبلیغاتی، از این فیلم استقبال نشده و فروش چندانی نداشته است.
فیلم «پا تو کفش من نکن» تا حدودی شبیه فیلم «50 کیلو آلبالو» است؛ فیلمی
است که در آن هیچ منطق و عقلانیتی وجود ندارد، فقط چند مسئله وقیحانه در آن
مطرح می شود. مشکل اصلی چنین فیلم هایی این است که مخاطب خود را موجودی
بیمار و حریص درباره مسائل جنسی می پندارند! طوری که محور داستان این فیلم،
مسائلی است که از شدت وقاحت و شرم آور بودن، امکان مطرح شدن ندارند.
به همین دلیل، زمینه و عوامل به وجود آمدن چنین فیلم
هایی در ساحت سینمای حرفه ای ایران، مهم تر از ساختار و محتوای آنهاست. به
ویژه اینکه طی دو- سه سال اخیر، تعداد این گونه فیلم ها بسیار زیاد شده
است و در سال 96 به اوج رسیده است. به طوری که از ابتدای سال 96 تاکنون 9
فیلم کمدی روی پرده سینماها رفته است که آماری کم نظیر و یک رکورد محسوب
میشود. این وضعیت به گونهای است که حتی میتوان از آن به عنوان «تورم
کمدی» یاد کرد. اولین زمینه ای که سبب ساخته شدن آثار پیش پا افتاده ای چون
«پا تو کفش من نکن»، «نهنگ عنبر»، «اکسیدان» و ... این است که در سینمای
سال های اخیر ما، هر کس حرف یا هنری ندارد و هدفش صرفا کار تجاری در
سینماست، سراغ تولید فیلم کمدی میرود.
آنچه نگرانکننده است، نزول و افت کیفی روز افزون اینگونه فیلم ها در
سینمای ایران است. چون از نظر ساختاری و تکنیکی هم بسیار ضعیف هستند و پیام
های محتوایی خوبی هم ندارند. سازندگان اغلب فیلم های کمدی بیشتر از
اینکه به خلاقیت و نوآوری و ایجاد طنز هنرمندانه فکر کنند، شوخی های شبکه
های اجتماعی را به کار می برند. برخی از فیلم های کمدی سینمای ما از این
هم بدتر هستند و برای جلب توجه بینندگان، الفاظ زشت و غیراخلاقی را بکار
می برند. «پا تو کفش من نکن» از این هم بدتر است.
در نتیجه چنین آثاری، تعریف و جایگاه کمدی در سینمای
ایران تغییر کرده است. به این معنی که اگر در گذشته، فیلم های طنز و کمدی
محل بیان حرف های عمیق و اندیشه های ظریف در قالب هنرمندانه و زیبا بود،
امروز این نوع فیلم ها محل لودگی و سخافت شده اند. اگر مخاطب اصلی کمدی در
سال های گذشته خانواده ها بودند، امروز این گونه فیلم ها محل خانواده ستیزی
هستند. طوری که فیلم هایی چون «پا تو کفش من نکن» و «50 کیلو آلبالو» به
صراحت و آشکارا علیه نهاد خانواده هستند.،چون سوژه اصلی آن ها، هجو امر
مقدس ازدواج است.
عدم توازن در تولید فیلم ها و تبدیل نوع بسیار نازل از فیلم های کمدی به
جریان غالب بر تولیدات سینما، بیش از هر چیز نشان دهنده مشکلات ساختاری در
مدیریت فرهنگی و سینمایی است. به این معنی که هم در تولید، ساخت چنین فیلم
هایی به سادگی امکان پذیر است و هم در اکران با استقبال پخش کننده ها و
سینماداران مواجه می شوند. اگر یک کارگردان یا تهیه کننده فیلمی خوش ساخت و
استاندارد بسازند که دارای مولفه های محتوایی متعالی باشد، قطعا موقع
اکران فیلم خود با مشکلات فراوانی مواجه می شود. احتمالا تعداد سالن های
سینما و سانس هایی که برای فیلم او اختصاص می یابد، بسیار محدود خواهد بود،
اما همان فیلم ساز اگر فیلمی سطح پایین و بی مایه اما کمدی و پر از نشانه
های مبتذل داشته باشد، ده ها سالن سینما و در سانس های زیاد به او تعلق می
گیرد. هم از این روست که فیلم سازها در این شرایط به تولید کمدی های سخیف
تشویق می شوند.
نتیجه این روال در فرهنگ عمومی جامعه نیز گسترش سطحی گرایی است. شاید عده ای بگویند مگر نمایش چند فیلم مبتذل چقدر می تواند بر مردم تأثیر بگذارد؟! اما واقعیت این است که چنین فیلم هایی در دراز مدت و به خاطر تکرار و حضور دائمی و پرحجم بر پرده سینما، می توانند رفته رفته باعث فرسایش اخلاق و فرهنگ مردم شوند. اساسا خاصیت فرایندهای فرهنگی همین است که به صورت نامرئی و بدون اینکه خود افراد بفهمند، موضوعاتی وارد روح و ذهنشان می شوند و وقتی این موضوعات بر هم انباشته می گردند، باعث اعتلا یا انحطاط فرد می شوند.
اما اتفاق دیگری که در پی نمایش فیلم «پا تو کفش من
نکن» افتاده، ناامن شدن فضای سینما برای خانواده ها و فرزندان آن هاست. این
مسئله از آنچه نشانه خطر است که یکی از موفقیت ها و ارزش های منحصر بفرد
سینمای ایران در سال های پس از انقلاب این بوده که محلی مناسب برای تفریح و
سرگرمی خانواده ها باشد. جایی که برخلاف سینمای قبل از انقلاب و همچنین
فیلم های خارجی، مردم همراه فرزندان خود به راحتی و بدون ترس از تأثیر منفی
و تخریب فرهنگ و اخلاق خانواده می توانستند به سینما بروند یا فیلم ها را
در خانه تماشا کنند. اما فیلم هایی چون «پا تو کفش من نکن»، «اکسیدان»،
«نهنگ عنبر» و ...وضعی دارند که نمی توان همراه خانواده به تماشای آنها
رفت. فیلم هایی که بطور وقیحانه به طرح مسائل جنسی می پردازند و حتی با
همجنس گرایی هم شوخی می کنند و پر از سخنان و عبارات بی شرمانه و روایت
هایی درباره مسائل غیراخلاقی هستند. تنها راه حل مسئولان هم برای کاهش
تأثیر منفی این فیلم ها این است که برای آن ها محدودیت سنی تعیین کرده اند.
یعنی ورود کودکان و نوجوانان به سینماهای نمایش دهنده آن ها ممنوع است!
این درحالی است که اگر پس از پیروزی انقلاب اسلامی، سینمای کمدی در کشور ما
شکوفا شد، به این دلیل بود که این فیلم ها هم پیام های اخلاقی و اجتماعی
خوبی داشتند و هم موجب سرگرمی و خوشحالی تماشاگران می شدند. برخلاف فیلم
های طنزآمیز قبل از انقلاب و سینمای بسیاری از کشورها، فیلم های کمدی بعد
از انقلاب برای بچه ها و خانواده ها نیز مناسب و مفید بودند. اما این روند
تغییر یافته و اکنون با فیلم هایی همچون «پا تو کفش من نکن» مواجهیم که نه
ارزش دیدن دارند و نه ارزش خندیدن./