به گزارش پایگاه 598، روزنامه جوان در شماره امروز خود به موضوع دلایل کم کاری سینما در پرداختن
به موضوعات مهمی همچون آقازادگی در کشور پرداخت. موضوعی که به نظر میرسد
با توجه به اهمیت و جایگاه آن در سلامت روانی جامعه باید بیش از اینها
مورد بررسی و کنکاش قرار میگرفت.
در بخشی از گزارش این
روزنامه آمده است: «با وجود اينكه هر روز خبرهاي تازهاي از نفوذ
آقازادهها در دستگاههاي اجرايي به ميان ميآيد و «ژن خوب» به عنوان
كليدواژهاي براي تقبيح پديده آقازادههاي رانتخوار به كار ميرود، هنوز
مردم نميتوانند ردپاي آقازادگي را آن طور كه در جامعه با آن روبهرو
هستند، در فيلمهاي سينمايي ببينند. چرا سينماي اجتماعي جز در موارد معدود
بهسراغ موضوع آقازادههاي مدعي «ژن خوب» نرفته است؟ در عوض اما ميبينيم
كه آقازادهها توانستهاند در بدنه سينما رسوخ و نفوذ كرده و به دنبال بسط
تسلط خود در سينمايي هستند كه مدعي مردمي بودن است.
ژنهاي
خوب، آقازادههاي رانتخوار، افرادي كه به واسطه روابط فاميلي به پستهاي
اجرايي رسيدهاند و صلاحيتشان در تصدي آن پستها محل شك و شبهه است. اگر
اين پديده اجتماعي در جايي غير از ايران رخ ميداد، سينمايشان چه واكنشي
نسبت به آن داشت؟!»
در ادامه نویسنده این گزارش
با اشاره به نقد موضوعات سیاسی در تولیدات سینمایی سایر کشورهای صاحب نام
در این حوزه نوشت: «وقتي در سينماي باليوود، غول آسيايي سينما، پليس
فيلمسازان را تحت فشار قرار ميدهد كه تصويري مثبت از پليس را به تصوير
بكشند، فيلمسازان هندي در مقابل اين فشار مقاومت ميكنند. آنها حتي در قالب
فيلمهاي كمدي هم كه شده، پليس رشوهبگير، فاسد و همكار با باندهاي تبهكار
را به تصوير ميكشند. فيلمسازان امريكايي معتقدند والاستريت پر است از
آدمهايي كه ثروتشان را از راه نامشروع و از طريق رانت به دست آوردهاند.
آنها در طول سال فيلمهاي متعددي درباره والاستريت نماد سرمايهداري
امريكايي ميسازند. از نظر فيلمسازان اين كشور، «گرگ وال استريت» نماد آن
چيزي است كه در پشت پرده معاملات بورسي و وامهاي بانكي ميگذرد؛ نظام مالي
فاسدي كه افراد باهوش ميتوانند با ايجاد رابطه و سوءاستفاده از شرايط به
سود باد آوردهاي برسند.
فيلمسازان امريكاي جنوبي
كه سبك خود را در فيلمسازي دارند، نگاه اجتماعيشان به باندهاي تبهكار
قاچاق مواد مخدر را ميتوان در فيلمي مانند «شهر خدا» ديد. آنها علت فقر و
بدبختيشان را در ميان درگيري ميان كارتلهاي مواد مخدر و دولتهاي فاسد
جستوجو ميكنند.»
در بخش دیگری از این گزارش به
برخی از نمونهها تولید شده در ارتباط با موضوع آقازادگی در سینمای ایران
اشاره شده است: «در اين بين در سينماي ايران كه داعيهدار حضور در ميان چند
كشور صاحب سبك سينما است، و بيشترين توجه را به سينماي اجتماعي دارد، با
وجود اين ميبينيم بسياري از مواردي كه جامعه به آن مبتلا است، در فيلمهاي
سينماي ايران كمتر ديده شده يا حتي بايكوت ميشود.
بحث
نفوذ آقازادهها در دستگاههاي اجرايي و بخش مديريت دولتي، موضوعي است كه
در چند سال اخير توجه مردم و رسانهها به آن زياد شده است، بهخصوص امسال
كه استفاده از اصطلاح «ژن خوب» به كليدواژهاي براي تقبيح حضور آقازادهها و
منفعت طلبيهاي آنها تبديل شد. اما چقدر آقازادگي در سينماي ايران بروز و
ظهور داشته است؟ ميشود گفت بسيار كم و حتي انگشتشمار فيلمهايي بودهاند
كه به نحوي به مبحث آقازادهها پرداختهاند.
مصطفي
كيايي در فيلم «خط ويژه» يكي از پررنگترين پرداختها را به آقازادگي در
سينماي ايران داشته است. سعيد سهيلي نيز در فيلم «گشت2» به آقازادههاي
فاسد پرداخته است. اما چقدر ميتوان با اين تعداد معدود، ادعا كرد كه
سينماي اجتماعي در ايران توانسته همپاي خواستههاي مردمي باشد؟!»
قسمت
پایان گزارش نیز به فیلم سینمایی «فراری» که یکی از تازهترین موارد ورود
سینمای ایران به موضوع آقازادگی و اشاره غیرمستقیم به این موضوع است؛
اختصاص پیدا کرده است. در این بخش از گزارش آمده است: «اين فيلم رگههاي
پررنگي از پرداخت به آقازادگي را در خود داشت. داستان «فراري» و حتي ارجاع
به تصاوير دوربينهاي مداربسته از يك حادثه واقعي كه براي يك آقازاده رخ
داد، براي كساني كه اخبار سياسي و اجتماعي را دنبال كردهاند، اتفاق
ناگواري را يادآور ميشود كه در آن يك پسر منتسب به خانوادهاي سرشناس به
همراه دختر همراهش كشته ميشوند.
اين فيلم هنوز
به دليل اختلافهايي كه وجود دارد، امكان اكران عمومي پيدا نكرده است.
داودنژاد، كارگردان «فراري» در گفتوگو با «جوان» زمان احتمالي اكران فيلم
را به بعد از حل اختلاف فعلي موكول ميكند. اين كارگردان در پاسخ به اين
سؤال كه چرا سينماي ايران نتوانسته به پديده آقازادگي بپردازد، ميگويد:
آقازادگي مشكل بزرگ امروز زندگي اجتماعي و سياسي ما است كه وابستگي مبناي
كار آن است.
داودنژاد درباره اينكه چه كساني باعث
ميشوند سينما نتواند به پديده آقازادگي بپردازد، پاسخ ميدهد: خود همين
آقازادهها در سينما نفوذ كردهاند و مانع اين شدهاند كه ارتباط ميان
زندگي مردم و سينما برقرار شود و همين باعث شده سينما از جامعه خارج شود.»