1- اولین محور و استراتژی این دولت مستعجل بنظر می آید مظلوم نمایی خواهد بود . ایشان و همراهانشان رسانه دارند ، قدرت را در مجلس و دولت در چنگ خود گرفته اند شورای شهر تهران نیز در انتخاباتی پر حاشیه به کف با کفایت ایشان افتاد! البته این شرایط برای ناظران فضای سیاسی بیگانه و غریب نیست زیرا در اواخر دهه هفتاد و نیمه اول دهه هشتاد شرایط مشابهی همانند امروز شاهد آن هستیم وجود داشت و مراکز قدرت یکی پس از دیگری در اختیار اصلاح طلبان قرار گرفت لاکن شرایط را چنان چالش افزا و پر حاشیه ساختند که یا خود ، مراکز تصمیم گیری را منحل و اعلام انتخابات مجدد کردند همانند اتفاقی که برای شورای شهر اول تهران افتاد و یا اینکه در یک پروسه انتخاباتی از گردونه رقابت ها خارج و بمدت تقریبا دوازدهم سال منزوی گردیدند. مظلوم نمایی معمولا در شرایطی مورد بهره برداری قرار می گیرد که جریان سیاسی مستقر در هرم قدرت کشور از فقدان استراتژی و تفکرات اجرایی مناسب و منطبق با وضعیت جامعه در ابعاد مختلف رنج می برد .دوران دولت یازدهم بخوبی این ادعا را به اثبات رسانید که حسن روحانی هیچ برنامه ای برای کشور نداشت و برجام شاه ستون خیمه ای بود که برکات و نعمات درون آن وابسته به نعامل و تغییر رفتار در سیاست های خارجی جمهوری اسلامی بود که در یک سیستم خودکار می توانست درهای کالا و سرمایه را به روی کشور باز کند اما گذر زمان نشان داد که این چشمه جوشان سرابی بیش نبود است لذا دولت دوازدهم هم همچون دولت یازدهم قطعا از این حربه بهره خواهد برد همچنانکه رسانه های زنجیره ای حامی دولت از هم اکنون به نوعی تیتر می زنند که انگار در یک اقلیت محض قرار گرفته اند و هر همه طرف به او حمله می شود. مظلومان اول و آخر هستند و هیچچیزی هم برای مظلوم شدنشان وجود ندارد. درحالیکه از بزدل تا حرف مفت را بهطرف مقابل میگویند و هیچ جایی هم جوابگو نیستند. حرکت روبهجلو بخشی از سناریو اجراشده دولت هستند. مردم را از رقیب میترسانند اما نمیشود به آنها انتقاد کرد، دلیل آن را باید در جریان انقلابی جستجو کرد.لذا مظلوم نمایی در عین حال سرکوب رسانه ای و تربیونی منتقدان و معترضان به وادادگی دولت در برابر مشکلات از اهم سیاستهای دولت دوازدهم خواهد بود.
2- سیاست دولت روحانی احتمالا و همچنان بر این اصل استوار است که عنصر خارجی و مطلوبیت های آن و مزیت های گسترش ارتباطات با دنیای خارج را آن قدر در افکار عمومی داخل برجسته کند، تا به صورت غیرمستقیم، نوعی فشار داخلی علیه نهادها و مراکز قدرتی که روحانی پیش روی خود تعریف می کند، فراهم شود. به عبارت دیگر، شاید بتوان گفت دولت روحانی توانمندسازی بخش هایی از داخل کشور با کمک عنصر خارجی را جهت ناتوان سازی بخش های دیگری از داخل کشور دنبال خواهد کرد. تیری با چند نشان که در آن جامعه هدف جامعه خودی است و شور بختانه شاید داشتن زبانی مشترک بخش هایی از داخل با مجموع شاکله غرب در یک هدف و آنهم ایجاد تغییر در رفتارهای منطقه ای و جهانی انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی ایران.
3- سومین استراتژیی که دولت حسن روحانی به زعم خویش نسبت به آن اقدام خواهد کرد "مالخود" کردن و القای این موضوع خواهد بوذد که تمام برنامه ها و خدمات و توانمند سازیهای اقتصادی ، تولیدی، صنعتی و اجتماعی همگی حاصل تولیت و مدیریت دولت بوده و سرچشمه تمام خدمات رسانی ها و پیشرفتها دولت بوده است . و شاید بتوان ادعا کرد که به طور مشخص نگاهی به سخنان وی در در جشنواره چندی پیش عمران سلامت طلیعه آغاز این استراتژی در داخل بود و از این ببعد هر ادعایی که در زمینه های مختلف بشود ریشه اش دولتی ها هستند و تلاش خواهند کرد تا به این استراتژی عمق و گسترش بیشتری داده و شمولیت آنرا به تمام بخش ها سرایت دهند . از جمله وی در جشنواره یاد شده تصریح کرد: وقتی می گوییم کمک به ملت عراق، برخی فکر می کنند، فقط کسانی که با جانشان فداکاری می کنند، کمک کرده اند. البته باید قدردان این فداکاری ها باشیم، اما توجه داشته باشید که حقوق و سلاح همین افراد را چه کسی تامین می کند؟ تمام سلاحی که عراق برای مبارزه با داعش نیاز داشت و پول آن را چه کسی در شرایط تحریم تامین کرد؟ در مورد سوریه نیز همین طور. موشکی از خاک کشور شلیک شده و مرکز تروریست ها را هدف قرار داده است، این درست است . آنهایی که این موشک را پرتاپ کردند، تلاش و فداکاری نمودند اما چه کسی این موشک را طراحی و ساخته است؟ سازنده موشک دولت است، وزارت دفاع این موشک را ساخته، پولش را چه کسی تأمین کرده، بخش اقتصادی کشور آن را تأمین می کند، همه اینها باید مورد توجه باشد.
4- درآخرین مورد باید اشاره نمود که
اگر سه مورد صدر الاشاره، برنامه
واستراتژی خط مشی دولت یازدهم و با شدت بیشتری با عنایت به شکست و کم فروغ شدن
خورشید تابان برجام! در دوره دوازدهم حسن روحانی
باشد ، تاکتیک اجرایی و میدانی
استراتژهای یاد شده اصل "حاشیه سازی و تلاش برای به حاشیه بردن مسائل اصلی
" خواهد بود. دستورالعمل
امسال مشخص است.اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل. همانطور که دستورالعمل سال
گذشته مشخص بود و سال پیش از آن و قبل تر... براساس همین دستور العمل رهبر
انقلاب اسلامی مدت مدیدی است که دولت را به خدمتگذاریِ مردم دعوت می
کنند. ایشان همچنین دولت را از فروافتادن در حاشیه ها یا حاشیه سازی هایی
که مانع خدمت می شود، منع کرده و به جد دعوت کرده اند که دولت
«اقدام و عمل» کند تا نتیجه آن در بازه زمانی کوتاهی عاید ملت شده و مردم
نتایج ملموس آن را در پایان سال مشاهده کنند.
در این شرایط دولت به جای آنکه تلاش خود را معطوف به حل مشکلات
اساسی مردم کند هراز گاهی با طرح موضوعات حاشیهای مانند ابطال آرای خانم
خالقی ، بحث آموزش زبان انگلیسی ، موضوع اسلام انقلابی ، دیدار برادر رئیس
جمهور با فتنه گران و موضوعاتی از این قبیل سعی در حاشیه سازی کرده است که دولت
یازدهم و حسن روحانی هستند که مشغول پس دادن آزمونِ خدمت هستند. در سال
اقدام و عمل ، نگاهی گذرا به وزارت خانه ها و سازمان های زیر مجموعه دولت ،
القاء کننده این شائبه است که کارکرد حاشیه ، غفلت مخاطب از روندِ اقدام و
عمل بوده و خواهد بود بطور مثال می توان به 18 وزیری اشاره کرد که در طول دوران
حیات دولت یازدهم در حاشیه های قانونی و بعضا کارت زرد مجلس روبرو بوده و همچنان
برخی از معاونان و مشاوران روحانی نیز نامشان با حاشیه سازی قرین است و بنظر می
آید این روند همچنان همانطور که در سطور بالا به آن اشاره کردیم احتمالا ادامه
خواهد یافت.
5- پروژه "مقصر سازی" نه یکباره که بصورت پلکانی وارد میدان عمل شد به این معنی که اگر یکباره ارکان اصلی نظام نشانه گیری می شدند شاید مقاومت های شدیدی در سطح جامعه نسبت به آن بوجود می آمد لذا برای گرفتن حداکثر تاثیرات ابتدا حمله به مرزها و شاخ و برگ های ولایت در دستور کار قرار گرفت. یادمان نمی رود که چندی پیش یکی از آقازاده هایی که مطرود پدر شد و پدر از او برائت جست نیز تا به آنجا پیش رفت که پیدایش داعش را به گردن"سردار قاسم سلیمانی فرمانده شجاع کشور انداخت! . جریان تغییر خواه و تحول خواه و غرب گرای کشور به بکار بستن تاکتیک مقصر سازی برای شکستهای خود راه فرار روبهجلو را انتخاب کرد و تلاش کرد سردار سلیمانی را مقصر جلوه دهد و این گام از گام های اولیه نفاق بود که با یک بحث نادرست و القا کردن آن به اذهان عمومی در پی بستر سازی برای "ژن حمل کننده مقصر سازی در دولت دوازدهم و بدبین کردن مردم نسبت به ارکان نظام است که شاید "رهبری " نقطه اوج این پروژه تا انتخابات سال 1400 و دوره سیزدهم ریاست جمهوری باشد زیرا حرکت خودروی اعتدالیون در جاده بی تحرکی و بی برنامگی فعلی و باری به هر جهت جلو رفتن این خودرو را به دره شکست های پی درپی انتخاباتی چهار سال آینده خواهد افکند و مسافران اصلاح طلب آن نیز در این میان قربانی خواهند شد پس " مظلوم نمایی در کنار مقصر سازی " در چهار سال آینده می تواند راه کار میدانی و رسانه ای جریان اعتدال و اصلاحات قلمداد گردد.
* در مجموع می توان گقت که چهار اصل:
.مظلوم نمایی و مقصر سازی
. محوریت و مطلوبیت با خارج برای مقابله با داخل و رفع موانع اقتصادی شکوفایی کشور
. مالخود کردن و خود را ریشه و اساس تمام وفقیت ها قلمداد کردن
. و بالاخره حاشیه سازی با هدف منحرف کردن افکار عمومی از درخواست انجام وعده های داده شده در انتخابات
چهار محور اصلی در دولت یازدهم خواهد بود و بنظر می آید سکوت و آرامش نیروهای ارزشی و نیافتادن در دام حاشیه سازی دولت بهترین استراتژی خواهد بود که می تواند دولت یازدهم عموما و بخصوص دولت دوازدهم را با تمام داشته هایش به نمایش نگاه همگانی بگذارد. والسلام.