چه کسانی با حشدالشعبی مخالفند؟

مقتدی صدر، در بازگشت از سفر به عربستان، در جمع طرفدارانش خواستار انحلال «حشدالشعبی» و ادغام آن در ارتش و سایر نیروهای مسلح این کشور شد. تقریباً بلافاصله «حیدرالعبادی» نخست‌وزیر عراق رسماً اعلام کرد که تشکیل «حسدالشعبی» روند قانونی خود را طی کرده و مورد حمایت مرجعیت و دولت عراق است و هرگز منحل نخواهد شد.

طبعاً تشکیل حشدالشعبی و روند تکاملی آن و هرگونه تصمیمی درباره آینده این نیروی مردمی موضوعی در قلمرو مسائل داخلی عراق است و هیچ قدرت، کشور یا طرف خارجی نباید به خودش اگرچه مقتدی صدر در بازگشت از عربستان، به صراحت اعلام نکرده است که آنه می‌گوید، بازتاب و تکرار خواسته‌های دربار سعودی است لکن به وضوح آشکار است که اظهارات وی دقیقاً همین ویژگی را دارد چرا که پیش از این، چنین خواسته‌ای از جانب وی مطرح نبوده و در نتیجه باید این درخواست را جزو نتایج سفر وی به دعوت دربار سعودی به عربستان و اقامت و پذیرائی چند روزه در کاخهای سعودی دانست.

صرفنظر از این مسائل، کاملاً آشکار است که اگر بدون پیشداوری به ارزیابی اوضاع عراق و نقش بی‌بدیل «حشدالشعبی» بپردازیم، قطعاً دلایل اتخاذ موضع روشن دولت عراق و حمایت مرجعیت از این تشکل مردمی، به خوبی قابل درک خواهد بود.

برای درک بهتر از این فرآیند، لازم است به این نکته حیاتی بپردازیم که با خیانت برخی از فرماندهان ارتش عراق و تسلیم شدن کامل استان موصل به تروریست‌های داعش، چه فاجعه‌ای برای عراق و منطقه به وجود آمد. این نکته از آن جهت اهمیت دارد که بدانیم ارتش عراق در استان موصل بیش از ۱۵۰ هزار نفر نیرو در اختیار داشت ولی برخی فرماندهان خائن، تمامی پادگان‌ها و نیروهای ارتش را به داعش تسلیم کردند و پاداش خود را نیز از محل غارت منابع بانکی موصل نقداً دریافت داشتند. لکن پیامدهای فاجعه بار آن خیانت بزرگ هنوز هم گریبانگیر ملت و دولت عراق و حتی همسایگان است.

تروریست‌های داعش بلافاصله هزاران تن از نظامیان شیعه را قتل عام کردند و سپس با فجایعی که حتی یادآوری آنهم ملال آور است، جنایاتی را مرتکب شدند که حامیان داعش هم فریبکارانه چنین فجایعی را محکوم کردند و از آن تبرئه جستند. داعش با همین خیانت برخی ارتشیان عراق، به جائی رسید که برای اشغال سایر استان‌ها و حتی اشغال بغداد وسوسه شد و با قتل عام مردان و تجاوز به زنان، فضای رعب انگیزی را ایجاد کرد که در تاریخ عراق بی‌سابقه بوده است.

در اینجا بود که مرجعیت هوشیار با صدور یک فتوا به تمامی کسانی که توان مقابله با این فاجعه را داشتند، اعلام تکلیف شرعی نمود که به یاری مردم مظلوم و دولت عراق بشتابند و تروریست‌ها را ناکام سازند. استقبال پرشور مردم عراق از این دعوت عام مرجعیت آنچنان تاثیری در جامعه ایجاد کرد که حرکت خودجوش و صادقانه مردم عراق را به یک معجزه عظیم برای درهم شکستن توطئه مشترک محور شرارت غربی – عبری – عربی تبدیل نمود و نام پرآوازه «حشدالشعبی» را برای همیشه در صفحات تاریخ معاصر و در ذهن ملت غیرتمند عراق جاودانه ساخت.

هنوز هم حامیان شرور تروریست‌ها که از رشادت‌های حشدالشعبی در صحنه‌های نبرد نفس گیر علیه تروریست‌های داعش احساس ناکامی و سرخوردگی می‌کنند، سعی دارند که چهره‌ای مخدوش و منفی از عملکرد حشدالشعبی را به تصویر بکشند و کارنامه روشن و درخشان حشدالشعبی در راه نجات عراق و شکست داعش را تعمداً وارونه و غیرقابل دفاع معرفی نمایند.

دقیقاً لازم است برای درک بهتر قضایا، به این واقعیت‌های نآعینی و به ثبت رسیده توجه خاصی داشته باشیم که آمریکا و متحدانش در منطقه و فرامنطقه در عین حمایت از تروریست‌های داعش و کمک رسانی به تروریست‌ها از زمین و هوا و حتی هلی برد سران داعش، مدعی بودند که پرچمدار مبارزه علیه داعش هستند ولی در میدان عمل به جای بمباران مواضع داعش،‌ بارها به بمباران و قتل عام نیروهای حشدالشعبی در صفحات شمالی عراق و در خطوط مقدم جبهه مبارزه ضد تروریستی پرداختند درحالی که تروریست‌ها در محاصره کامل قرار داشتند و چاره‌ای جز تسلیم یا استقبال از مرگ خفت بار نداشتند.

دولت عراق، اسناد و مدارک اطمینان بخشی را درخصوص نقش خائنانه آمریکا و سایر نیروهای ائتلاف در حمایت از داعش و مقابله با «حشدالشعبی» بارها در اختیار قرار داده است لکن فرماندهان ارتش آمریکا عموماً در این باره سکوت کرده‌اند و در شرایط اضطراری که چاره‌ای جز موضع گیری نداشته اند، به دروغ اعلام کرده‌اند که «اطلاعات نادرست» باعث اشتباه در تصمیم گیری آنها شده است!

موضوع مهم‌تری که عظمت کار جهادی نیروهای مردمی عراق را برای دنیای معاصر بازگو کند، این است که آمریکا و متحدانش، فقط برای «مهار داعش» و نه «نابودی داعش»، یک برنامه ۱۰ ساله تدوین کرده بودند و تصریح می‌کردند که مهار داعش زودتر از ۱۰ سال آینده امکان پذیر نیست. لکن به برکت رشادت نیروهای مردمی حرکت پرخروش حشدالشعبی در جبهه‌ها و حمایت یکپارچه مرجعیت، مردم و دولت عراق آنچنان شرایطی به وجود آمد که طومار حاکمیت داعش درهم پیچیده شد و آرزوهای خیانت آمیز آمریکا و محور شرارت غربی – عبری – عربی برای همیشه برباد رفت.

اما آیا مقتدی صدر و همفکرانش از این واقعیت‌ها بی‌اطلاعند و آیا نمی‌دانند که حشدالشعبی و رشادتهایش ضامن امنیت بازیافته عراق است؟ البته معنی این عبارت، نادیده گرفتن جانفشانی ارتش و سایر نیروهای مسلح عراق نیست ولی نقش معجزه آسای حشدالشعبی در همراهی و حمایت از نیروهای مسلح در بالاترین سطوح فرماندهی شجاع ارتش عراق مورد تصریح و ستایش است.

قاعدتاً کسانی که با مرجعیت، مردم و دولت عراق در ضرورت حفظ یکپارچگی، تمامیت ارضی و امنیت عراق همرای و همصدا هستند، برای استمرار روند دلگرم‌کننده کنونی و ریشه کنی کامل تروریست‌ها در سایر نقاط عراق تردیدی به خود راه نمی‌دهند. به ویژه آنکه جایگاه قانونی حشدالشعبی علاوه بر پایگاه مردمی آن، ضامن بقای این نیروی جان برکف و مردمی بوده و هست.

قطعاً مقتدی صدر و همفکرانش از توطئه‌ها و نقش‌هائی که باری حال و آینده عراق ترسیم شده، آگاهند و اگر خناسان بگذارند، آنها نیز به این ضرورت عینی گواهی می‌دهند که این اراده نیروهای مردمی و حشدالشعبی بود که پوزه تروریست‌های داعش را به خاک مالید و توطئه‌های محور شرارت غربی – عبری – عربی را خنثی کرد.

ویرانه‌های شمال عراق و به ویژه موصل، درس‌های زیادی را به دلسوزان در عراق و منطقه گوشزد می‌کند و از جمله آنکه نباید به دشمن اعتماد کرد و لازم است در انتخاب دوستان و دشمنان ملت عراق، بیش از این دقت کرد. چرا که انحلال حشدالشعبی، قطعاً خواسته دوستان ملت عراق نیست.