ساعت ۹:۳۰ دقیقه صبح دیروز، رهگذرانی که از خیابان شرقیانی غربی، کوچه گلها واقع در بلوار فرودس درغرب تهران عبور میکردند با صحنه دلخراشی روبهرو شدند.
آنها مردی را دیدند که با پیکرخونین روی زمین افتاده و درحالی که از ناحیه شکم بشدت خونریزی داشت بریده بریده میگفت: «به زن و بچهام کمک کنید».اهالی محل صاحبخانه را بخوبی میشناختند. او و خانواده اش، ۳۱ سال ساکن آخرین خانه کوچه گلها بودند.
اهل محل که با دیدن این صحنه پی برده بودند داخل خانه اتفاق هولناکی رخ داده باشد خیلی سریع با پلیس و اورژانس تماس گرفتند وتقاضای کمک کردند.
دقایقی بعد هم مأموران پلیس و امدادگران خود را به آنجا رساندند و با پیکرهای خونـــــــــــــــــــین وبی جان زن جوان و مادرش درخانه روبهروشدند.
بدینترتیب موضوع جنایت خانوادگی به بازپرس دشتبان، از شعبه دهم دادسرای امور جنایی تهران و تیم جنایی هم اعلام شد وآنها نیزخود را به آنجا رساندند. این درحالی بود که داماد خانواده با لباسهای خونین درخانه منتظر پلیس بود.
دو قتل در طبقه همکف
خبرنگار جنایی ما که دیروزدرمحل جنایت حاضرشده بود مینویسد: «با آنکه
ساعتی از قتل مادر و دختر گذشته است و خون قربانیان روی زمین و در و دیوار
بخوبی دیده میشود، چهار مرد جوان در حال شست و شوی خونها به چشم
میخوردند.به محض ورود به داخل خانه پشت در خروجی خانه سه طبقه، خون زیادی
روی زمین دیده میشود.
به گفته شاهدان قتل، مهسا-همسرعامل جنایت- خود را به آنجا کشانده بود تا راه را برای نجات پدرومادرش باز کند اما در آخرین لحظات و بهدلیل خونریزی شدید؛ موفق به باز کردن در نشده بود. رد خون مهسا به آپارتمان طبقه اول میرسید. داخل پذیرایی، درست در مقابل ورودی آپارتمان دو خوابه، خون زیادی ریخته بود و داخل آشپزخانه هم جسد متعلق به گوهر- مادر مهسا-افتاده بود.
ابهام در جنایات
کسی نمیداند در آن زمان بهطور دقیق چه اتفاقی افتاده بود که
اسماعیل-داماد ۴۰ ساله-چنین جنایتی را رقم زد. با این حال یکی از بستگان
قربانیان گفت: «حدود ۱۰ سال قبل مهسا و اسماعیل ازدواج کردند. اما از آنجا
که اخلاق اسماعیل خیلی خاص بود و حس میکنم اعتیاد به مواد مخدر هم داشت،
با آنها رفت و آمد نداشتیم. شب حادثه مهسا به همراه پدر و مادرش وپسر ۵
سالهاش ازیک جشن عروسی در شهرستان بازگشته بودند.
حدود ساعت ۷ و نیم صبح شنبه، اسماعیل که شب قبل در خانهاش -حوالی استادیوم آزادی- تنها بود به خانه پدرزنش آمد تا با خانوادهاش صبحانه بخورد. اما گویا سر میز صبحانه باهم جرو بحثشان شده و او پسرش را برداشته و به خانهشان برمی گردد.ولی ساعتی بعد، چاقو به دست به خانه پدرزنش بازگشته و این جنایت را رقم میزند.» یکی از همسایههای متهم پرونده نیز به خبرنگار ما گفت: «نمی دانم اسماعیل چه کاره بوده اما فقط میدانم که در شیفت شب کار میکرد.
اخلاق خاصی داشت و همیشه با همسرش اختلاف ودرگیری داشتند. میگفت پدرزن و مادرزنش در زندگیشان دخالت میکنند. اما اصلاً باورم نمیشود که اومرتکب چنین جنایتی شده باشد.»
اعتراف قاتل
عامل جنایت خانوادگی نیز دیروز در نخستین بازجوییها گفت: «همسرم همراه
اعضای خانوادهاش به عروسی یکی از بستگانشان رفته بود. اما من به عروسی
نرفتم. پس از پایان عروسی منتظر بازگشت همسروفرزندم به خانه بودم اما او
نیامد وتلفنی گفت که شب در منزل پدرش میماند. به همین خاطر دیشب تنها در
خانه ماندم تا اینکه امروز صبح به خانه پدرزنم رفتم.
در آنجا باهم جروبحثمان شد و من برای اینکه بچهام شاهد ماجرا نباشد، پسر ۵ سالهام را به خانه بردم. بعد هم از خانه چاقویی برداشته و به خانه پدرزنم برگشتم. پس از ورود و درگیری، همسرم، مادر زنم و پدرزنم را با چاقو زدم.»درحال حاضرتحقیقات بازپرس و کارآگاهان جنایی برای افشای زوایای پنهان این جنایت تکاندهنده ادامه دارد.
جنایت مشابه در شیراز
درجنایتی دیگر، داماد خشمگین وقتی پی برد نمی تواند مشکلاتش را با همسر
جـــــــوان و خانواده اش حل کند، با چاقو به آنها حمله کرد و زن و مادرزنش
را کشت و پدر همسرش را نیز مجروح کرد. وقوع این جنایت صبح دیروز در تماسی
به کلانتری ۲۳ گلدشت شیراز اعلام شد. مأموران با حضور در محل جنایت با
اجساد دو زن و پیکر مجروح وخونین مرد میانسالی روبه رو شدند که با ضربات
چاقو بشدت زخمی شده بود.