به گزارش پایگاه 598 به نقل از فارس، "احمد ناطق نوری یا همان پدر
پارلمان ایران سرانجام پس از 27 سال ریاست در فدراسیون بوکس استعفا کرد"،
شاید این خبر برای خانواده بوکس باورش یک مقدار سخت باشد، چرا که بوکس
ایران را همه با نام احمد ناطق نوری میشناسند، مردی که به راستی موهای
خود را در عرصه سیاست و ورزش سفید کرد و سرانجام در کمتر از 10 ماه مانده
به آغاز مجمع انتخابات فدراسیون بوکس استعفای خود را وزیر ورزش و جوانان
ارائه کرد.
به هر حال با تمام فراز و نشیبها در مدیریت فدراسیون بوکس ناطق نوری
استعفا داد و رفت و باید واقعیت را قبول کنیم که با تمام نقدی که در طول
این مدت بر وزیر ورزش و جوانان وارد بود، اما موافقت با تصمیم استعفای ناطق
نوری تصمیم کاملا منطقی بود و این تصمیم وزیر ورزش و جوانان مورد تایید
است. موافقت وزیر ورزش با استعفا رئیس فدراسیون نشان میدهد که سلطانی فر
نگاه ریز بینانهای به ورزشهای غیر فوتبال دارد و پذیرفتن استعفا پدر بوکس
ایران یعنی وزیر ورزش و جوانان مصر است که اثر مثبتی از خود در ورزش ایران
به یادگار بگذارد. امیدواریم که این روند در برخی از فدراسیون های دیگر که
نیز رخ دهد تا پایانی باشد برای مدیریتهای طولانی و شروعی باشد برای
تزریق شدن خون تازه در رگهای برخی از فدراسیونها رزمی که در طول چند سال
اخیر مدام در حاشیه غوطه ور هستند.
* سرنوشت بوکس با هواداران بیشمارش در ایران
از چند منظر باید کارشناسانه به این موضوع پرداخت؛ اینکه بوکس از جمله
ورزشهایی است که در کشورمان طرفداران بسیار زیادی دارد و پتانسیل برای کسب
مدال در المپیک و رویدادهای جهانی هم در این رشته وجود دارد، اما به شرط
اینکه از این به بعد با برنامه ریزی دقیق تری پیش برویم تا در آیندهای نه
چندان دور به مدالهایی که نرسیدهایم برسیم. اینکه بخواهیم مدیریت ناطق
نوری در سه دهه گذشته را زیر سوال ببریم کاملا ناجوانمردانه است، شاید دهه
سوم مدیریت وی با رکود روبرو بود، اما مدیریت دهه اول و تقریبا دهه دوم او
قابل دفاع است. به هر حال بوکس با تمام محدودیتهایی که در طول این سه دهه
داشته چراغ خاموش و با سختی و مشقت فراوان در 27 ساله گذشته توانسته در
کوران مسابقات بزرگ دنیا همچون المپیک و رقابتهای جهانی حضور داشته باشد،
آن هم بدون حمایت مسئولان ورزش، هر چند مدال المپیک و جهانی در کارنامه
احمد ناطق نوری دیده نمیشود، اما نباید فراموش کنیم که به لطف قدرت سیاسی
او بوده که بوکس تا کنون سرپا است. بوکس ایران بارها و بارها تا منحل شدن
پیش رفت، اما احمد در واقع ناطق بوکس ایران بود. او با تمام لابیهای سیاسی
و ورزشی کاری کرد که این رشته تا به امروز سر پا زنده بماند و مورد پذیرش
مخالفان قرار بگیرد.
به هر حال هر مدیری در دوران مدیریت خود فراز و نشیبهای فراوانی دارد و
ناطق نوری نیز از این قاعده مستثنی نیست، اما در دروان دهه سوم مدیریت
علاوه بر اینکه ذائقه مخاطبان تغییر کرد، بوکس نیز شکل حرفهای تری به خود
گرفته و نیاز همسو بودن با بوکس روز دنیا نیاز به نیروی جوان و تازه نفس
بود، ناطق که در دهه سوم مدیریت خود پا به سن گذاشت بود، دیگر مثل گذشته نه
انگیزه فعالیت داشت و نه توان حضور در مجامع بین المللی دنیا، در واقع این
طور نبوده که با یک سهمیه حضور در المپیک بتوان مثل گذشته خانواده بوکس را
راضی نگه داشت. روزها یکی پس از دیگری سپری شد و بوکس ایران هر روز لاغر
تر از رو قبل شد، نحیف و نحیف تر، به قدری نحیف شد که دیگر توان رفتن به
روی رینگ مسابقات جهانی را نداشت. این اتفاقات باعث دلزدگی در جامعه بوکس
شد و گلایهها و انتقادها هر روز بیشتر از دیروز شد تا اینکه مرد مو سفید
بوکس ایران رسما اعلام کرد که دیگر از بوکس خسته شده است و عطایش را به
لقایش بخشید و رفت. حالا جامعه بوکس انتظار دارند وزیر وزیر ورزش با خانه
تکانی در مدیریت این فدراسیون ناکارآمد باعث شود تا روح تازهای در کالبد
این رشته دمیده شود.
* مدیر جدید برای فدراسیون چه برنامهای باید داشته باشد
در این فدراسیون مسن پوست اندازی نیاز مبرم است. برای این که خون تازهای
در رگهای این رشته جاری شود باید چند اصول قانونی رعایت شود. جوانگرایی،
استفاده از دانش روز دنیا در بحث مربیگری، داوری و...، خانه تکانی در تیم
مدیریت فعلی فدراسیون بوکس، خروج فدراسیون از کرختی و گوشه گیری، دمیدن
روح و جان تازه در بدنه فدراسیون، جذب اسپانسر، برقراری تعامل با رسانههای
تصویری برای پوشش مسابقات، ارائه برنامههای کوتاه مدت تا بازیهای آسیایی
اندونزی و المپیک 2020 و ارائه برنامههای بلند مدت، هموار کردن مسیر
فعالیت شرکتهای اقتصادی در لیگهای بوکس و...
*وزیر ورزش، بوکس را از چاله به چاه نیندازد
این روزها تحرکاتی در فدراسیون بوکس دیده میدهد که نشان میدهد با هماهنگی
رئیس فدراسیون برخی از افراد حاضر در فدراسیون برای آینده بوکس نقشههایی
در سر دارند. حالا اینکه وزیر ورزش تصمیم گرفته تاثیر تاریخی در این رشته
بگذارد، نباید اجازه دهد که افراد حاضر در فدراسیون سکان هدایت این
فدراسیون را برعهده بگیرند. چرا که در طول دو سال گذشته شاهد بودیم که بوکس
با مدیریت همین افراد هیچ گونه رشدی نداشته و در واقع این فدراسیون به
صورت ایستا بوده است. حال اینکه چه کسی قرار است طی چند ماه آینده سکان
هدایت این فدراسیون را برعهده بگیرد بسیار حائز اهمیت است. وزیر ورزش و
جوانان که تصمیمات طلایی گرفته حالا باید برای ادامه راه تصمیمات هوشمندانه
تری را بگیرد. نکته اول اینکه وزارت ورزش و جوانان برای سپردن سکان هدایت
به رئیس آینده، باید تمام کاندیدها را از فیلترهای مخصوص عبور دهد، اینکه
یک نفر در دوران قهرمانی مدال آور بوده و تجربه مدیریت کوتاه و پر از غلط
داشته، دلیل بر این نمیشود که فدراسیون المپیکی و پر مدال و اتفاقا پر
حاشیه را بتواند مدیریت کند.
مخلص کلام اینکه بوکس را هاله ای از مدیریت ناکام در برگرفته که تنها وزیر
ورزش میتواند کشتی به گل نشسته این رشته را نجات دهد. بوکس ایران نیاز به
پوست اندازی نوین دارد و نباید این طور باشد که یک نفر از نزدیکان ناطق
نوری با حمایت رئیس سابق دوباره در مسند کار قرار بگیرید و همان شود که
بود. اینکه گفته میشود ناطق نوری با یک چمدان وارد مجموعه ورزشی افراسیابی
شده و آنجا یک فدراسیون ساخته و حالا دوست دارد برای همیشه آنجا یک دفتر
کاری داشته باشد، کاملا تفکرات اشتباهی است. البته بدون شک با سپردن سکان
هدایت فدراسیون بوکس در دست مدیران فعلی این طور به نظر میرسد که مسئولان
ورزش بوکس را از چالهای بیرون آوردهاند و به چاه عمیقی انداختهاند. حالا
باید منتظر باشیم تا زمان مجمع انتخاب ریاست فدراسیون بوکس برسد تا به قول
شعر معروف احمد ناطق نوری ببینیم "تا یار که را خواهد و میلش به که باشد".