به گزارش پایگاه 598 به نقل از تسنیم، انقلاب نیم قرن اخیر در شاخههای مختلف بیوتکنولوژی ــ خصوصاً در حوزه کشاورزی و غذا ــ حیرتانگیز بوده است. این انقلاب بزرگ، وامدار ساختارسازی جهانی، توسط بنیادهای پیشتاز این علوم همچون «کارنگی»1 و «راکفلر»2 است و از این گذشته در این مسیر نمیتوان نقش بنیادهای بینالمللی همچون «فورد»3، «بیل و ملیندا گیتس»4، «جایزه جهانی غذا»5 و همچنین کنفرانسهایی همچون «بیلدربرگ»6، و نیز کمپانیهایی فرامنطقهای مانند «مونسانتو»7، «سینجنتا»8 و «دوپونت»9 و حکومتهایی همچون ایالات متحده، نروژ، و حتی آلمان و هلند را نادیده گرفت.
در این ابَرشبکه همگرای جهانی، از 1940 تاکنون نخبگان سیاسی و نیز فنی بسیاری از کشورها، در بستر حوزههای دانشی، مقننه، و سازمانهای مردمنهاد، زمینه حضور محسوس و نامحسوس این کمپانیها و بنیادها را در کشورشان فراهم کردهاند؛ حضوری که با بهانههایی همچون «کمکهای خیریه»، «غلبه بر گرسنگی و فقر»، «افزایش بهرهوری»، «کمکهای فرهنگی ــ اجتماعی» «آموزش و ارتقاء سطح علمی» و مواردی از این دست انجام شده است.
بیل و ملیندا گیتس در بازدید «بشردوستانه» از افریقا
در سلسله گزارشهای مستند «ایران؛ ایری؛ راکفلر» ذیل پرونده ویژه «مزرعه پدری» در خبرگزاری تسنیم، با تکیه بر اسناد خود این سازمانها، به تفصیل به این پرداخته شد که خط سیر تأثیرگذاری راکفلرها در جهان از اینجا آغاز شد که پس از اقدامات اولیه در داخل خاک ایالات متحده طی چهاردهه ابتدایی قرن بیستم، در سال 1944 با ورود بنیاد «خیریه» راکفلر به مکزیک، این اقدامات از مرزهای آمریکا فراتر رفت، سپس در خلال دهه 1960 دامنه این فعالیتها به کشورهایی مانند هند و پاکستان کشیده شد و یک دهه بعد با اجرای طرح انقلاب کشاورزی صنعتی موسوم به «انقلاب سبز»10 ــ با پرچمداری راکفلرها و بدست بیوتکنولوژیست تحت امرشان «نورمن بورلاگ»11 و با معاضدت سیاسی دولت ایالات متحده ــ این حرکت، ابعاد جهانی به خود گرفت؛ چنان که اکنون شبکه پیچیدهای بین نهادهای تحت سیطره این بنیادها شکل گرفته است. تصویر زیر از سایت یکی از مراکز ذیل بنیاد راکفلر استخراج شده است:
شماتیک شبکه جهانی متصل با نهاد دانشی «ایری»12؛ حداقل 154 ایرانی در «ایری» آموزش دیدهاند
اکنون این نهادهای فرامنطقهای، بسیاری از ساختارها را در جهان بدست گرفتهاند. توصیف مشروح این شرایط مستلزم مطالعه ویژه شمارههای متعدد منتشر شده از سلسله گزارشهای «ایران؛ ایری؛ راکفلر» است، اما اجمالاً باید دانست گستره شبکه سیاسی و دانشی این جریان به تمام کشورهای دنیا (ازجمله ایران) کشیده شده است.
* چرایی شبکهسازی از زبان مسئولان این بنیادها
دلیل حضور این جریان گسترده در کشورها، مسئله مهمی است. طبیعتاً خود این کمپانیها و بنیادها تلاش کردهاند با طراحی عملیات روانی پرحجم و حرفهای، حضورشان در سراسر دنیا را برای کمکهای بشردوستانه و رفع گرسنگی و فقر، و بهعنوان یک امر ضروری در اذهان عموم جوامع تثبیت کنند. در سلسله گزاشهای «ایران؛ ایری؛ راکفلر» به موارد متعددی از این عملیات روانی پیچیده و گسترده اشاره شد. در همین راستا گلوبال ریسرچ13 نوشت: دیوید راکفلر در خلال صحبتهایش در نشست بیلدربرگ سال 1991 میلادی درخصوص اهمیت حضور رسانهها در 4 دهه گذشته این کنفرانس گفت:
«واشنگتن پست، نیویورک تایمز، مجله تایم و دیگر نشریات بزرگ که مدیران آنها در تمام 40 سال گذشته در جلسات ما حضور داشتند و بخاطر وعدههای از روی بصیرتشان مورد احترام هستند. این برای ما غیرممکن مینمود که نقشه خود را برای جهان بدون روشنگری این مجلات پیش ببریم. اما اکنون جهان برای یک دولت جهانی آمادهتر است. حاکمیتی فراملی از نخبگان و بانکداران جهان قطعاً از حکومتهای ملی تجربه شده در قرنهای گذشته بهتر است.»14
در ادامه بهعنوان نمونه به یکی از توجیههای این نهادهای بینالمللی برای شبکهسازی و نفوذ در کشورهای دیگر اشاره میشود:
بنیاد صهیونیستی جایزه جهانی غذا، یک نهاد آمریکایی است که توسط بنیاد راکفلر در سال 1986 پایهگذاری شد. مسئول این نهاد از روز اول هزاره سوم تاکنون، فردی به نام «کنت مایکل کوئین»15 است. وی با اتکا به سوابق سیاسی و امنیتی 50ساله خود در شورایعالی امنیت ملی16 و وزارت خارجه آمریکا، و بهعنوان دستیار ارشد صهیونیستهای شناخته شدهای چون «هنری کیسینجر»17 فعالیت گسترده سیاسی و امنیتی برای تثبیت این نهاد و شبکهسازی در سراسر جهان (ازجمله ایران) انجام داده است.
گزیدهای از سوابق کنت مایکل کوئین
پشتیبانی مالی و سیاسی از این نهاد در بالاترین سطوح انجام میگیرد، چنان که دو رئیسجمهور گذشته آمریکا، بهعنوان مشاوران ارشد (بخوانید محلل سیاسی) در این نهاد بهکار گماشته شدهاند و مهمان ویژه همایشهای بزرگ این بنیاد ــ که هر ساله با حضور بیش از 1400 نفر از متخصصان کشورهای مختلف (ازجمله ایران) برگزار میشود ــ دبیران کل سازمان ملل هستند.
جیمی کارتر و جورج بوش پدر در میان مشاوران ارشد بنیاد صهیونیستی جایزه جهانی غذا
حضور کوفیعنان و بانکیمون ــ دبیران کل سازمان ملل متحد ــ در بنیاد جایزه جهانی غذا؛ فردی که جایزه در دست دارد «دانیل هیلل»18 اسرائیلی است
کنت مایکل کوئین در دیدار با «پاپ فرانسیس»19 در سال 2015، با یادآوری دعوت از پاپ برای حضور در محل بنیاد جایزه جهانی غذا، از «نورمن بورلاگ» بهعنوان مؤسس این بنیاد یاد میکند و از قول او میگوید: با توجه به جمعیت افزون بر 9 میلیاردی بشر در نیمه قرن 21، «گرسنگی» بهعنوان بحران و چالش بزرگ بشریت مطرح است.20
با مراجعه به سایت بنیاد جایزه جهانی غذا میبینیم این کلمات، ترجیعبند سخنرانیهای کنتامکوئین درخصوص دلیل فعالیتهای گسترده این بنیاد در شبکهسازی جهانی است و تقریباً در تمامی سخنرانیهای این فرد سیاسیــامنیتی تکرار میشود.
کنت مایکل کوئین در دیدار با پاپ فرانسیس؛ 27 می 2015
* بیان مخالفان؛ توهم توطئه یا فناوریگریزی؟
گسترش چتر بیوتکنولوژی و ورود متخصصان پیشتاز و آموزشدیده این حوزه به کشورهای مختلف با واکنشهای زیادی همراه بوده است. دامنه واکنشهای منفی به این رویدادها از کشورهای شرق دور مانند چین و تایوان تا هند و پاکستان (و ایران)، تا اروپا و افریقا و حتی امریکای لاتین و شمالی به جنبشی فراگیر تبدیل شده، چنانکه بسیاری از این ساختارهای جهانی برای فرار از این واکنشها ناچار به توقف یا تغییر ساختاری شدهاند.
پروفسور «واندانا شیوا»21 فعال هندی حوزه محیطزیست و یکی از تدوینکنندگان پروتکل بینالمللی «کارتاهنا»22 با انحصار تجارت بذرها و نهادههای کشاورزی شدیداً مخالف است. او تصریح میکند: «در سال 1905 آلبرت هاوارد ــ یکی از پیشتازان کشاورزی ارگانیک ــ به هندوستان آمد و دید که علیرغم انبوه حشرات، هیچ آفتی محصولات کشاورزی هند را تهدید نمیکرد. اما در خلال قرن بیستم شرکتهای تولیدکننده بذر به اسم «انقلاب سبز» وارد اراضی هند شدند و نوعی بردهداری جدید را رایج کردند. در نتیجه کلیه رودخانههای پنجاب به موادشیمیایی آلوده شد و منابع آبی زیرزمینی منطقه رو به نابودی رفتند؛ همچنین آمار سرطان بشدت رو به افزایش گذاشت و بسیاری از مردم و کشاورزان بر اثر مصرف سموم شیمیایی به سرطان مبتلا شدند.» وی افزود: «غذا از دانههای گیاهان بهوجود میآید؛ از بدو خلقت همه غذاها از بذر بهوجود آمدهاند. هرگونه تهدید، انحصار و تحریم بذرها حیات بشر را به خطر خواهد انداخت؛ نابودی بذرها یعنی پایان حیات بشر.»
این واکنشهای منفی در تمام دنیا شکل گرفت و به موجی فراگیر علیه این جریان بدل شد و روی این جریان اثرات عمیقی گذاشت. فروش کمپانی بزرگ «مونسانتو» (به مبلغ 66 میلیارد دلار)، توقف انقلاب سبز دوم به دستور اوباما، تغییرات عمیق ساختاری برای پوشش بنیادهای مذکور و اقدامات گسترده از این قبیل نشاندهنده واکنش منفی فراگیر مردم دنیا نسبت به حضور این «نهادهای فراملی خیریه» بوده است.
برای نمونه پروفسور حمید مولانا، استاد شهیر علوم ارتباطات با اشاره به مصاحبه باراک اوباما با یکی از رسانههای آفریقایی خاطرنشان کرد: «اخیراً باراک اوباما، رئیس جمهور (سابق) آمریکا در یک مصاحبه با یکی از خبرگزاریهای آفریقایی اظهار کرده: "ما انقلاب سبز را در دهه 1960 در هند معرفی کرده و توسعه دادیم ولی در 2009 این کار را در قاره آفریقا نکردهایم."»
نمایی از تظاهرات در روز جهانی نه به «مونسانتو»
دلایل مخالفت جهانی با این کمپانیهای سیاسیــتجاری بسیار متنوع و متعدد است. از همهگیری بیماری ناشی از حضور این کمپانیها در کشورهای فقیر افریقایی، تا توجه ویژه به عرصه سلامت یا دلایل زیستمحیطی در اروپای غربی یا در کشورهایی مانند هند، و همچنین دلایل امنیتی در برخی کشورهای دیگر (ازجمله ایران)، مهمترین عوامل بازدارنده نفوذ این کمپانیها در سطح جهان هستند.
در این میان اما هیچگاه دلیلی متقن بر «بدتر بودن قطعی کلیه تراریختهها نسبت به محصولات طبیعی» اقامه نشد، و اشکالات طرح شده از سوی مخالفان میتواند تنها برخی ارقام این محصولات فناورانه را زیر سؤال ببرد. بنابراین باید پرسید:
* مهمترین دلیل اقدامات گسترده این ابَرشبکه جهانی
هریک از احتمالات منفی فوقالذکر ممکن است درست یا نادرست باشد؛ و به این ترتیب بدون در اختیار داشتن سند قطعی نمیتوان انگشت اتهام را بسوی این شبکه پیچیده نشانه رفت؛ اما یک مورد قطعی و صائب وجود دارد:
اقدامات گسترده این نهادهای فراملیتی طی 120 سال گذشته، از جمله سرمایهگذاری و تشکیل شبکه سیاسی و اقتصادی نخبگانی در کشورها، در اختیار گرفتن سازمانها و ساختارهای بینالمللی، تشکیل خزانههای بذر، اقدامات در کشورهای محروم افریقایی و سایر اقدامات «بشردوستانه» این شبکه عظیم برای «کنترل غذا و محصولات کشاورزی ذیل یک نگاه تمدنی» است.
پس از دستیابی به «کنترل» هر اقدام مقتضی دیگر برای راکفلرها میسر و ممکن است؛ به این ترتیب خود «کنترل» برای این نهادها بیش از هر مسئله دیگری موضوعیت یافته و بهترین محمل برای دستیابی به این کنترل، «دانشهای پیشتاز»، از جمله بیوتکنولوژی است.
* اینک آخرالزمان
درخصوص نقش نگاه های آخرالزمانی راکفلرهای صهیونیست در تشکیل کنفرانسهای فرامنطقهای مانند «بیلدربرگ» ــ که به تصریح خود سایت این نهاد با هدف «کنترل ابَر روندهای جهان»23 تشکیل شده، در بخشهای گذشته گزارش «ایران؛ ایری؛ راکفلر» به تفصیل بحث شد. نقش دیوید راکفلر در تشکیل و هدایت بیلدربرگ طی 6 دهه گذشته بر کسی پوشیده نیست. «گلوبال ریسرچ» در تحقیقی در این زمینه نوشت:
«دیوید راکفلر جشن تولد 96 سالگی خود را در اجلاس بیلدربرگ برگزار کرد. او اگر تنها فرد نباشد یکی از بنیانگذاران اصلی گروه در سال 1954 است.»24
برادران راکفلر در یک قاب
ایده صهیونیزم، حکومت واحد جهانی، جهانیسازی، نظم نوین جهانی، حکومت جهانی نخبگان، برنامه برای جهان و این قبیل واژگان، مواردی هستند که راکفلرها ــ مانند صاحبان هر ایدئولوژی که داعیهدار سرپرستی و فتح جهان است ــ بر آن تأکید دارند. دیوید راکفلر در کتاب خاطرات خود در سال 2002 مینویسد:
«برای بیش از یک قرن افراطگرایان ایدئولوژیک از طیفهای مختلف سیاسی رویدادها را بهصورت علنی در دست گرفته بودند. برای این منظور میتوانم به مواجههام با فیدل کاسترو اشاره کنم. او با حمله به خانواده راکفلر ادعا کرد که ماورای مناسبات سیاسی و اقتصادی، بر امریکا نفوذ مفرطی داریم. برخی حتی بر این باورند که ما بخشی از توطئههای مخفی علیه منافع ایالات متحده هستیم.
توصیف من و خانوادهام این است که ما بهعنوان «انترناسیونالیست»، همداستان عدهای دیگر در جهان، برای ساخت یک جهان با ساختار یکپارچهتر سیاسی و اقتصادی هستیم. در صورتی که اتهام ما این است من ایستادهام و به آن افتخار میکنم.»25
شاید به همین دلیل است که مسئول «بنیاد جایزه جهانی غذا» که یک سازمان کشاورزی بهشمار میرود باید یک فرد سیاسی و امنیتی مانند کنت مایکل کوئین باشد. قطعاً مسافرت او در سال 1393 به ایران هم در همین پازل و برای تکمیل همین شبکهسازی تعریف میشود. گو اینکه پس از سفر او اتفاقات جالبی رخ داده است.
نمایی از حضور کنت کویین (در ایران)
گزارش در خصوص سرشبکههای داخلی این جریان، از بخشهای جذاب «ایران؛ ایری؛ راکفلر» خواهد بود...
+ از کل پرونده ویژه «مزرعه پدری» در خبرگزاری تسنیم، اینجا دیدن کنید
----------------------------------------
پی نوشت:
1. Carnegie Foundation
2. Rockefeller Foundation
3. Ford Foundation
4. Bill & Melinda Gates foundation
5. World Food Prize
6. Bilderberg
7. Monsanto
8. syngenta
9. DuPont
10. Green Revolution
11. Norman Borlaug
12. International Rice Research Institute (IRRI)
13. Global Research
14. We are grateful to the Washington Post, The New York Times, Time Magazine and other great publications whose directors have attended our meetings and respected their promises of discretion for almost 40 years. It would have been impossible for us to develop our plan for the world if we had been subjected to the lights of publicity during those years. But the world is more sophisticated and prepared to march towards a world government. The supranational sovereignty of an intellectual elite and world bankers is surely preferable to the national auto-determination practiced in past centuries.
Gordon Laxer, "Radical Transformative Nationalisms Confront the US Empire,” Current Sociology (Vol. 51, Issue 2: March 2003), page 141.
15. Kenneth M. Quinn
16. National Security Council
17. Henrey Kissinger
18. Daniel Hillel
19. Pope Francis
20. Noting the role of its founder, Dr. Norman Borlaug, in fighting hunger, the Ambassador next recalled for Pope Francis the invitation recently extended to him by the World Food Prize for His Holiness to come to Iowa and issue a similar Papal message that would be heard around the globe about the great challenge the world faces in feeding the more than nine billion people who will be on our planet by mid-century.
21. Vandana Shiva
22. cartagena
23. Megatrends
24. David Rockefeller celebrated his 96th birthday during last weekend’s Bilderberg meeting, and is one of if not the only remaining original founders of the group in 1954.
25. David Rockefeller has been even less humble (but perhaps more honest) in his assertion of his family’s and his own personal role in shaping the world. In his 2002 book, Memoirs, David Rockefeller wrote:
For more than a century ideological extremists at either end of the political spectrum have seized upon well-publicized incidents such as my encounter with Castro to attack the Rockefeller family for the inordinate influence they claim we wield over American political and economic institutions. Some even believe we are part of a secret cabal working against the best interests of the United States, characterizing my family and me as ‘internationalists’ and of conspiring with others around the world to build a more integrated global political and economic structure–one world, if you will. If that’s the charge, I stand guilty, and I am proud of it.
David Rockefeller, Memoirs (Random House, New York: 2002), pages 404 – 405.