سرویس خانه ملت پایگاه 598/
چگونگی تشکیل مجلس مقتدر، سالم و ولایتمدار و همچنین پایبندی کاندیداها به
شعارها و گفتان های حامی آنان پس از انتخاب شدن توسط ملت، آفت های و آسیب
های انتخابات و روش های تبلیغات کاندیداها از موضوعاتی بود که خبرنگار 598 با مشاور اسبق رئیس جمهور در امور روحانیت و عضو جبهه پایداری انقلاب اسلامی حجت الاسلام دکتر ناصر سقای بی ریا به گفت و گو نشسته است. این گفت و گوی تفصیلی را در ادامه می خوانید:دینداری و کار آمدی نیاز نمایندگان مجلس آیندهبرای
داشتن یک مجلس قوی، صحیح و سالم که از فرمایشات مقام معظم رهبری نیز هست،
چه نمایندگانی باید وارد مجلس شوند؟ و این نمایندگان چه شاخصه هایی را
باید داشته باشند؟ آیا نمایندگانی که به طرح حقوق مادام العمر،وقف دانشگاه
آزاد و تعلل در نظارت نمایندگان رای دادند می توانند در مجلس آتی حضور
داشته باشند؟آنهايي که تقوا ندارد ديندار نيستند، توجه به
حلال و حرام ندارند، توجه به تکاليف الهي ندارند نباید وارد مجلس شوند.
بنابراين يک شاخص عمده در انتخاب اصلح دينداري و تقوا است. مردم بايد
دنبال کساني بروند که چهرهي صالح و سالمي دارد و در گذشتهي آنها، در
پروندهي آنها دينداري و تقوا ديده ميشود البته يکي از ويژگيهاي ديگري که
مورد نياز مجلس شوراي اسلامي است تخصصهاي مختلف است بسته به کميسيونهاي
متفاوتي که در مجلس شوراي اسلامي است ما نياز به تخصصهاي مختلف داريم
افرادي اگر ديندار باشند اما کار بلد نباشد کارآمد نباشند، درست است نيت
صالح دارند درست است که اهل زد و بند نيستند اما ممکن است که کارآمدي هم
نداشته باشند بنابراين مردم بايد دو چيز را در نظر بگيرند يکي صلاح و سداد و
دينداري و تقوا يکي هم کارآمدي در يکي از رشتههاي مورد نياز در
کميسيونهاي مجلس.
حالا از چه راهي ما ميتوانيم اين افراد را
شناسايي بکنيم؟ يک راه مراجعه به پرونده و عملکرد آنها است افراد بزرگسال
داراي شخصيت تثبيت شدهاي هستند و وقتي که در يک مواقعي يک نحوهي عملکرد
داشته باشند انتظار ميرود که در موارد مشابه آينده هم عملکردشان مشابه
باشد، نميتواند انتظار داشت يک کسي که در کارنامه اش تخلف است، در کارنامه
اش پارتي بازي است روابط را به جاي ضوابط حاکم کردن هست در کارنامه اش
فرصت طلبي است، محافظه کاري است نميتوانيم انتظار داشته باشيم يک چنین
فردي در آينده داراي يک عملکرد کامل باشد؛ ولو ادعا هم بکند و بگويد که من
از گذشتهي خودم دست برداشتم.
فتنهي 88 محک برای انتخاب اصلح / مردم در تهران روي شناخت به افراد رأی می دهندما در مجلس هشتم شاهد بودیم که از لیست اصول گرایان، اصلاح طلب بیرون آمدند برای عدم تکرار این مشکل چه راه حلی پیشنهاد می دهید؟ممکن
است براي کساني هنوز موارد لغزش پيش نيامده باشد و به خاطر اين لغزشي
نداشته باشد. وقتي موارد لغزش پيش بيايد عملکرد این افراد مشخص می شود. لذا
آدمهايي که سابقهي حضور در مسئوليتها را دارند سوابق عملکردشان روشن
است مردم اينها را محک زدند و قضاوت ميتواند براي آنها صادق باشد.
چهرههاي
جديد که تا الان سابقهي يک چنين موقعيتهايي را نداشتند ولو اين که در
پرونده شان چيزي مشاهده نميشود مثل هنداونهي نشکسته است وقتي که وارد عمل
ميشود ممکن است اشتباهاتي آن جا حاصل بشود. به عبارت ديگر انسان يک
موجودي است که متغير است از صفر تا صد در حال تغيير است اگر عقلش را حاکم
بکند از ملک بالاتر ميرود اگر شهوتش را حاکم کند از حيوانات پايين تر
ميرود اين ماهيت انسان است چه بسا بودند انسانهايي که در اوج بودند بعد
سقوط کردند و چه بسا انسانهايي که پايين بودند در اثر رعايت تقوا بالا
رفتند که «خافضة رافعه» که در قرآن ميفرمايد روز قيامت يکي از ويژگي هايش
«خافضة رافعه» است يعني پايين اورده و بالا آورنده آن پايين و بالا رفتن و
آمدن به خاطر اين عملکرد اينها است و در روز قيامت خودش را متجلي ميکند و
روشن ميکند که اين آدم واقعاً پايين است يا بالا است.
تجربهها
هم «خافضة رافعه» است يعني ممکن است تجربههايي باعث بشود که ببينيم اين
فرد قابل اعتمادي است آدم با استقامت و پايداري است، در راه حق يا متوجه
شویم که اين آدم، آدمي است که دنبال منافع خودش است و سقوط ميکند .
ما
چندين محک داشتيم که الان در بعضي از جبههها اينها به عنوان محک شاخص
قرار گرفته مثلاً فتنهي 88 يک محک است، عملکرد افراد در فتنهي 88
ميتواند شاخص يک ملاک باشد که آن جايي که يک خطر پيش آمد و مثلاً يک کساني
ممکن بود آبرويشان يا موقعيت و پستشان در خطر بيتفد اينها چه طوري عمل
کردند محافظه کارانه عمل کردند يا نه آمدند در ميدان و سينه سپر کردند براي
انقلاب خودشان را حاضر شدند فدا کنند .
اين محک ميدان خوبي بود
براي تجربه و محک . آقا فرمودند يک عده از خواص رد شدند من يک جايي عرض
کردم اين خواص چه کساني بودند از آسمان آمده بودند که الان هيچ کدامشان
مصداق اين نيستند؟ بالاخره مصاديقي دارد اين سقوط و اين رد شدن ها و مردم
بايد مراجعه بکنند به حافظهي خودشان و به مدارک و به اسناد و ببيند چه کسي
چه طور عمل کرد چه کسي ساکت شد چه کسي بي تفاوت شد چه کسي آب به آسياب
دشمن ريخت چه کسي جهت گيري نابجايي داشت .
مردم البته آگاهند مردم
در سي و سه سال انقلاب تجربههاي خوبي پيدا کردند و افراد را خوب ميشناسند
لذا مردم بايد در يک جو آرامي به مطالعه بپردازند و اين افراد و گذشته شان
را مورد مطالعه قرار دهند و دینداریشان را درجه بندی کنند.
بعضي
از شاخصهايي است که ميتواند کمک بکند به اين مساله فرض کنيد موقعیت
خانوادگي از نظر دينداري، اين فرد را در جامعهي خودش در محل خودش در شهر
خودش، محل کار خودش يک آدم صادق و صالح و درست کاري ميشناسند يا نه افرادي
که مردم به آنها اعتماد دارند شهادت ميدهند که اينها آدمهاي خوبي هستند
يا نه.
اينها وسايل و ابزاري که دين هم به ما گفته «
وَاسْتَشْهِدُواْ شَهِيدَيْنِ من رِّجَالِكُمْ » اگر شما يک کسي را
نميشناسيد دو شاهد عادل شهادت بدهند که يعني دو نفر ديگر که شما آنها را
ميشناسيد و به آنها اعتماد داريد شهادت بدهند که فلاني خوب است .
به دور از هیاهوها در مورد کاندیداهای اصلح تامل بشوداين
جا از نظر شرعي ميشود اعتماد کرد لذا حضرت آقا هم همين را فرمودند که شما
بين خودتان و خدا بايد حجت داشته باشيد براي اصلح و اين را خودتان تشخيص
بدهيد يعني صاحب فکر باشيد بنشينيد تامل کنيد يا اگر وقتش را نداريد و
امکانش برايتان نيست به کساني که مورد اعتماد هستند مراجعه کنيد به شاهد
عدل مراجعه بکنيد و افراد را از اين طريق شناسايي کنيد. خوب است در اين
ايام انتخابات مخصوصاً در آن برههاي که تبليغات است مردم به دور از
هياهوها يک مقداري راجع به افراد و کيفيتهايي که در مورد افراد وجود دارد
تامل داشته باشند.
مردم به تبلیغات غربی و دختران اسکیت سوار رأی ندادندآفت های انتخابات را چه میدانید؟يکي
از آفتهايي که ممکن است وجود داشته باشد قوم و قبيله گرايي است مخصوصاً
در مناطق کوچک ممکن است اين مسئله تاثيرگذار باشد اين هم بايد با آن خود
مردم مقابله کنند البته من به شما عرض بکنم مردم ما در انتخاباتها هر چه
که تجربه شان در انتخاباتي که در جمهوري اسلامي بوده بيشتر ميشود رو به
اصطلاح اين ميآورند که به تبليغات غربي کمتر توجه بکنند ما چند تا
انتخابات داشتيم که آن کسي که بيشتر پول خرج کرد برنده نشد اين شاهد چه
است؟ شاهد اين است که مردم به پول راي ندادند مردم به تبليغات و دختران
اسکيت سوار و نميدانم اينها توجه نکردند مردم به ويژگيها توجه کردند به
آن شاخصههايي که امام خامنهاي حفظ الله دادند توجه کردند و راي هايشان
راي فکر بود، راي دل بود، راي اعتقاد بود اين بايد هر چه جلوتر ميرويم
مردم ما اين را در خودشان تقويت کنند.
نقش صدا و سیما در حقوق برابر تبلیغات کاندیداهابحث
تبلیغات شد، همان طور که اشاره فرمودید تبلیغات نباید به صورت غربی
باشد؛اما متاسفانه عموم تبلیغات به این صورت است. شما برای برون رفت از این
قضیه چه نظری دارید؟ برای جایگزینی این سبک از تبلیغ آیا مدلی را هم مد
نظر دارید؟
نقش صدا و سيما در اين زمينه ميتواند خيلي بارز
باشد. در انتخابات رياست جمهوري این اتفاق افتاد و مردم هم توجه کردند ،
البته نقصهايي داشت و بايد اين نقصها را برطرف کرد.
به نظر بنده
طي يک ضوابطي که احترام افراد حفظ بشود صدا و سيما موظف است که کانديداهاي
مختلف را بياورد و حرف هايشان را بزنند و مردم هم قضاوت کنند فرصت يکساني
که براي همه در نظر گرفته شده بيايند و حالا از آن جبههاي که در آن قرار
دارند جمعيتي که يک جمعي از کانديداها در آن هستند دفاع بکنند و يا
ميخواهند از شخص خودشان دفاع بکنند ويژگيهاي خودشان را بگويند،
برنامههاي خودشان را بگويند، طرز فکر خودشان را اعلام بکنند يک فرصتي پديد
بياورند .
اين مخارج زيادي براي مردم ندارد فرض کنيد يک کانديدايي
که دسترسي به ثروت و قدرت ندارد . آن هم ميتواند حاضر بشود و حرف هايش را
بزند و در يک سطح وسيعي با آن ارتباط برقرار بکنند و بيشتر تبليغات برود
روي تبليغاتي که در دسترس همه است همهي کانديداها هست و اکثريت مردم
ميتوانند با آن ارتباط برقرار بکنند يعني راديو و تلويزيون، صدا و سيماي
ما ميتواند در اين زمينه نقش صرفه جويانهاي را و تاثيرگذاري را ايفا بکند
در دسترس مردم قرار بدهد.
همچنين ميشود روزنامههاي ملي مخصوص
ايام انتخابات پديد بيايد که تقسيم بکند روزهايي که تبليغات ميکنند و
شمارگاني که اينها انتشار ميکنند حتي دولت هم پولش را بدهد نظام پولش را
بدهد يعني يک روزنامهاي در ايام انتخابات رياست جمهوري در ايام انتخابات
مجلس به طور مجاني چاپ بشود و يک امکاناتي را در اختيار کانديداها قرار
بدهند فرض کنيد به هر کسي يک چهارم صفحه را اختصاص بدهند تقسيم بکنند
روزهاي متعددي يک هفته چاپ بشود و اين يک هفته را تقسيم بکنند بين دويست و
خوردهاي حالا چند هزاري که هست و هر کدام اينها حالا ممکن است اين به
صورت يک دفترچه باشد به صورت يک مجله باشد هر روز چاپ بشود يا ويژه نامهاي
باشد که همه را شامل بشود همه بتوانند به همهي ويژگيهايي که از زبان
خودشان منتها يک کنترلي هم بايد بشود که راستي آزمايي بشود يعني آن چيزهايي
درج بشود که راستي آزمايي شده نه اين که يک کسي بيايد ادعاهاي واهي بکند
سوابقي که نداشته بيايد آنها را ادعا بکند و يک ضوابطي هم باز آن ميخواد .
آن
هم در دسترس عموم قرار بگيرد به جاي اين همه پوسترها و کاغذها و اين همه
چيز که مردم هم گيج بشوند یک چنین امکاناتی اگر پدید بیادید بسیار موثر
خواهد بود. صدا و سيما يک ابزاري که همه به آن دسترسي دارند در همهي
خانهها هست و آن ساعاتي که دربارهي کانديداها و اينها هست ميتواند ساعات
در يک کانال خاصي در يک ساعات خاصي باشد آنها که علاقه دارند دربارهي
کانديدها به این کانال مراجعه کنند و صحبت های کاندید ها را بشنوند.
در
حال حاضر ما صدا و سيماي استانها را داريم يعني در هر استاني ميتواند
صدا و سيماي آن استان برنامه ريزي کند کانديداي آن استان در يک جدول بندي
بيايند و با مردم صحبت کنند و برنامههاي خودشان را بگويند حتي مناظرههاي
سالمي ميشود ترتيب داد در مورد موضوعات خاص، موضوعاتي که تحت نظر مجلس
است و مرتبط با مجلس است افراد بيايند در يک جمعهايي در يک مناظرهي دسته
جمعي بيايند و حرفشان را بزنند با هم مناظره بکنند هر کسي به صورت سالم اين
هم باز برنامه ريزي ميخواهد ضوابط ميخواهد.
اينها راهکارهايي
است که ميتواند کمک کند هم به اين که انتخابات شور و شوق و اشتياق مردم را
به دنبال داشته باشد هم اين که کمک بکند که مردم در ميان افراد موجود
بتوانند افراد اصلح را تشخيص بدهند و به آنها راي بدهند.
حرکت و رشد مردم در انتخاب افراد صالح تر در طول انقلابآیا می شود تمامی این موارد را ضابطه مند کرد؟ البته
عرض کردم اين را چون مسائل تبليغاتي يک مقدار تا حدود زيادي کيفي است
نميشود همهي اينها را تحت ضابطه و قانون درآورد بالاخره هر کسي ممکن است
مثلاً صحبت مبالغه آميزي در مورد خودش بکند و بگويد يا يک چيزي را بگويد،
انگشت روي چيزي بگذارد که حالت تبليغاتي داشته باشد که معمولا در غرب،
مثلاً از مسئلهي جنسيت به عناوين مختلف استفاده ميشود.
از مسئلهي
گرايش زنان مثلاً به گروه خودشان استفاده ميشود؛ از گرايشات قومي استفاده
ميشود . بايد تلاش بشود اينها به حداقل کاهش پيدا بکند ما بايد برويم به
سمت اين که واقعاً برنامهها را يک مقدار منسجم تر بکنيم معقول تر بکنيم
مردم را توجه بدهيم که ماهيت مجلس اصلا چيست؟ وظايف نماينده اصلا چه چيزي
است؟ مردم را آشنا بکنند و بعد هم افراد بيايند ويژگي هايشان را بگويند
اينها آرام آرام حاصل ميشود يعني ما الحمدلله در اين سي و سه سال رشد
داشتيم مردم الحمدلله به سمت وسوي افراد صالح تر رفتند و ميروند.
وضعیت نام نویسی کاندیداها و تایید صلاحیتشان را چطور دیدید؟ جوسازی های موجود علیه تایید صلاحیت ها را چگونه ارزیابی می کنید؟در
ثبت نام ؛نظام هيچ شرط و شروطي نگذاشت هر چه آنها گفتند ما اين شرط را
ميگذاريم آن شرط را ميگذاريم ميآييم نميآييم نظام گفت اين شرايط عام
ثبت نام است و واقعاً هم افراد از همهي طيفها توانستند بروند آنهايي که
شرايط عام ثبت نام را داشتند ثبت نام کردند شما الان ميبينيد از همهي
طيفها و گروهها هم ثبت نام کردند و هم تاييد صلاحيت شدند يعني شما الان
نميتوانيد بگوييد که هيچ کس الان نميتواند اين ادعا را بکند که از بين
مثلاً فرض کنيد اصلاح طلبها هيچ کس نرفته يا تاييد نشده يا فلان جمعيتي که
بوده هيچ کس نيامده هم ثبت نام شده و هم تاييد شدند تعداد زيادي و واقعاً
يک رقابت و قضاوت مردمي است در اين جا مردم ما در مناطق مختلف بايد نسبت به
کانديداهايي که آمدند و در صحنه حضور پيدا کردند بايد قضاوت کنند و راي
بدهند.
مردم در تهران روي شناخت به افراد رأی می دهند
به صورت کلی وضعیت اصلاح
طلبان را چطور ارزیابی می کنید با توجه به اینکه گفته می شود در صورت
مشارکت حداکثری این جریان 50 درصد رای تهران را به همراه دارد، و با توجه
به عدم وحدت اصولگرایان شما نتیجه را چطور ارزیابی می کنید؟يک
نکته است و آن هم اين که در تهران مردم نوعاً به ليست راي ميدهند اما
اگر شما برگرديد به نتايج راي گيريهاي گذشته نگاه بکنيد فرض کنيد يک ليستي
است سي نفر، و بيست نفر اينها راي آوردند شما نگاه کنيد که تعداد رايي که
آن نفر اول ليست آورده يا نفر دوم و سوم يا همين طور تا آخر اينها تعداد
آرائشان يکسان نيست يعني يک کسي ممکن است که پانصد هزار راي آورده باشد در
يک ليستي يک کسي ممکن است سي هزار، چهل هزار راي آورده باشد اين چه چيزي را
ميشناسد؟
اين را ميرساند که مردم اين طوري نيستند که وقتي
ميخواهند راي بدهند اصل همه يا هيچ باشد يعني يا به اين ليست کامل راي
ميدهند يا اصلا به آن راي نميدهند. نه مردم ما واقعاً روي شناخت افراد
ميآيند جلو خودتان را بگذاريد جاي يک شهروند تهراني که ميخواهد راي بدهد و
ليستهاي متفاوتي هم هست ممکن است اين عده به همهي يک ليستي راي بدهند
يعني واقعا اطمينان داشته باشند يک عدهاي اين کار را ميکنند ولي اکثر
آنهايي که دنبال اين هستند که افراد اصلح را شناسايي بکنند يک گزينه اش اين
است که اين ليستها را ميگذارند جلويشان همه آن افرادي که در اين چند تا
ليست هستند نگاه ميکنند مطالعه ميکنند از اين چند تا ليست نگاه ميکنند و
راي ميدهند و اين اتفاق ميافتد که اين پديده را ما ميبينيم که در يک
ليستي که سي نفر هستند همه يک طور راي نميآورند يک کسي يک راي بسيار بالا
ميآورد يک کسي در حد افتادن رايش نزديک به افتادن هست و يا به دور دوم
کشيده ميشود در بعضي از بخشهايي از ليستها اين ميرساند که مسئله فقط
ليست نيست بلکه خود قوت ضعف افرادي که در ليستها قرار ميگيرند هم مورد
توجه مردم قرار ميگيرد بنابراين لزوماً اين نيست که اگر شما يک ليست داشته
باشيد همه به آن راي ميدهند اگر دو ليست داشته باشي حتماً نصف ميشود اين
استدلال کاملي نيست.
دلیل حضور شفاف و نقش هدایتی حضرت الله مصباح یزدی در این انتخابات را چه میدانید؟
جبهه پایداری انقلاب اسلامی کاری
کاملا سيستماتيک و تشکلي است و در ابتدای فعالیت ها برای خود ما هم سوال
بود که علامه مصباح چرا اين را تشخيص داد که وارد این عرصه شوند واقعاً
شرايط يک طوري است که ایشان ضرورت تشکیل این جبهه را به عنوان کاري که اگر
ايشان انجام ندهند فرد ديگري نميتواند انجام بدهد ورود پیدا کردند.
آن
ضرروت اين بود که يک عدهاي از بچههاي مخلص و حزب اللهي که نه متصل به
قدرت بودند و نه متصل به ثروت آمدند در صحنه. حزب اللهيهاي جوانی که در
صحنه انتخابات رياست جمهوري نهم و دهم به میدان امده بودند. يک حلقهي
انحرافي شکل گرفت در کنار دولت که حضرت آيت الله مصباح خودشان روشنگري
کردند و این روشنگری تا روستا ها رفت.
مردم
فهميدند که اين حلقهي انحرافي وجود دارد، خطر این انحراف را حضرت آيت
الله مصباح گوشزد کردند و کساني که ارتباط داشتند متوجه شدند که نبايد اين
افکار انحرافي ترويج بشود . لذا اگر يک جايگاهي نباشد که اين طيف عظيم از
نيروهای انقلابی يک ملجا و پناهگاهي براي خودشان داشته باشند یک آشفتگی به
وجود می امد و اين طیف کساني هستند که واقعاً در همان انتخابات نهم و دهم
هم دنبال ثروت و قدرت نبودند و الان هم نيستند يعني يک طرز فکر سالمي و
تقوای سیاسی دارند اگر يک همچنين جايگاهي تعريف نميشد اين احساس را ايشان
داشتند که ممکن است اين نيروها يکي از دو چيز برايشان پيش بيايد يا جذب آن
گروه انحرافي بشوند حالا با يک توجيهاتي با يک لطايف و حيلي و يا اين که
اصلا سرخورده و نااميد بشوند و اين هم به ضرر آن افراد بود و هم به ضرر
نظام بود لذا ايشان آمدند جبههي پايداري را تشکيل دادند.
شاخص های جبهه پایداری سه چيز است يکي
ولايت محوري ، مسئلهي قاطعيت در برخورد با فتنه و قاطعيت در برخورد با
انحراف اين را يک شاخص قرار دادند. جبهه ای دیگر در بین اصولگرایان به راه
افتاد به نام جبههي متحد اصولگرايي . ما نميتوانيم قبول کنيم در جمعي
باشیم که خواص مردود در آن باشند . البته توجيه آن بزرگواراني که آن جا
بودند اين بود که مصلحت نظام ايجاب ميکند که ما اين دايره را يک مقدار
وسيع تر بگيريم تا همه وارد بشوند و انتخابات گرم تر بشود. آنها به آن
جنبه اش توجه ميکردند ولي آيت الله مصباح روي جنبهي خلوصش توجه ميکند و
اين را همان روزي که اعلام موجوديت کرد جبههي پايداري را با سخنان حضرت
آيت الله مصباح ايشان تشبيه ماندگاري را کردند گفتند اتحاد مثل حلقههاي
دواير متحدالمرکز است شما يک پرگاري را نقطهي ابتدايي اش را بگذاريد وسط
بعد دواير کوچکي بعد بزرگتري بعد بزرگتري و بزرگتري را رسم ميکنيد. وحدت
به معاني موسعی تعريف ميشود و ما وحدتي که در بين جمعيت اصولگرايان داريم
با وحدتي که در تمام نيروهايي که حداقل نظام را قبول دارند اينها با هم
متفاوت است و هر دو وحدت هم بايد باشد يعني ما يک وحدت ملي در يک حداقلهاي
پذيرش نظام داريم يعني کسي ولايت فقيه را قبول داشته باشد که رکن نظام است
قانون اساسي را قبول داشته باشد که قانون اساسي نظام است و نظام را به
کليتش قبول داشته باشد حالا هر فکري داشته باشد حالا مهم نيست اين جزء
خانواده نظام است اين جزء افراد نظام و تمام حقوقي که يک شهروند جمهوري
اسلامي دارد اين فرد هم دارد اما ممکن است در اينها آدمهايي باشد که
عملکردهايشان اشتباه است ديدگاه انحرافي ممکن است داشته باشند جهت گيريهاي
ناصوابي ممکن است در پروندهي کاريشان باشد ولي از بیرون جمهوري اسلامي از
آنها تعریف نمی شود چون اگر يک کسي از بيرون جمهوري اسلامي تعريف شود که
اصلا نميتواند در انتخابات شرکت کند در هيچ نظامي نه فقط نظام جمهوري
اسلامي. در تمام کشورهاي غربي و کشورهاي اروپايي اين مسئله است اگر کسي
قانون اساسي آن کشور را قبول نداشته باشد نميتواند بيايد هيچ منصبي را
بگيرد اين جزء ادبيات و الفباي هر نظامي است ولي در درون نظام . همه بايد
با هم متحد باشند اختلافات را کنار بگذارند اما اين معنايش اين نيست که
حالا اصولگرايان مثلاً وحدت نکنند آنها در يک دايرهي کوچکتري با هم وحدت
ميکنند در ميان اصولگرايان هم ممکن است يک دواير کوچکتري باشد که خالصتر
باشد .
ايشان ميگويند آن جوانهاي پرشوري که
آمدند به ميدان و آن انتخابات را رقم زدند و ثروت و قدرت در آنها تاثير
نکرد اينها آدمهاي حساسي هستند و نميآيند طرف کساني که سوابق ناصوابی
دارند.
جبههي متحد هم بالاخره از
اصولگرايان تشکيل شده و ممکن است نقصهايي هم در آن باشد ولي بالاخره در
کليتش يک جبههي اصول گراست و هر دوي اينها ميآيند با هم رقابت ميکنند و
شما ادبياتي که در نوزده دي و چهارده بهمن از آقا ديديد از حضرت امام
خامنهاي حفظه الله ديديد ديگر ايشان صحبت از وحدت نميکند صحبت از رقابت
ميکند چون الان آن چيزي که ما به آن نياز داريم بيشتر روي آن صحبت و تکيه
کنيم مسئلهي رقابت است تا وحدت چون اگر ما بيش از حد روي وحدت تکيه کنيم
متهم خواهيم شد به آن چيزي که الان بیگانگان ميخواهند اتهام بزنند که
نمایندگان مهندسی شده اند.
به نظر حضرتعالی حد حمایت از دولت و همچنین انتقاد از دولت چه میزان می باشد؟
بستگي دارد که ما دولت را چه طوري تعريف
کنيم اگر دولت را اين طوري تعريف کنيم که آن حلقهي انحرافي در اين دولت در
تصميم سازيها مثلاً سازگار است در خيلي مسائل متنابهي ما کليت آن را
بخواهيم بپذيريم و اينها را بخواهيم بگوييم نه حامي دولت به اين معنا که در
آن حدي که مقام معظم رهبري قائلند تفکيک بين وجههي حقيقي و حقوقي رئيس
جمهور و هيئت دولت قائل باشیم.
ببينيد کسانی که اکنون در انتخابات
فعاليت ميکند چه کسي است؟ اين مهم است. اين هم مثلاً يعني آن حالا حلقه يا
آن جمعي که به صورت متشکل دارند در انتخابات ميآيند و چهرهها را معرفي
ميکنند يک جبههاي را تشکيل دادند اينها متصل است به همان حلقهي انحرافي
اند.
ببينيد آيا در موفقيتهاي دولت فقط آقاي
احمدي نژاد تاثيرگذار است؟ من شاهد بودم در آن مدتي پنج سالی که حضور داشتم
وزرا نقش بسیاری دارند، جاهايي بود که اگر يک وزيري لنگ ميزد رئيس جمهور
نميتوانست کاري کند و جاهايي هم بود که آن وزير اگر خوب کارش را انجام
ميداد رئيس جمهور کارش ساده بود يعني جایگاه وزير خيلي مهم است و من شاهد
بودم که بسياري از وزرايي که بودند اينها دل خوشي از آن به اصطلاح مسائل
حاشيهاي که پيش ميآمد نداشتند در چهره هايشان معلوم بود من با بعضي
هايشان هم صحبت ميکردم اينها دل خوشي نداشتند و خيلي از اينها هم کنار
گذاشته شدند. بالاخره ببينيد دولت یک فرد نيست و منتصب به نظام است منتصب
به خيلي ها است.
اخيراً هم ديديد يک چشمه اش را که بالاخره
توجيه يا تخيل اين که ما در موقعيت شعب ابي طالب هستيم . آقا اين را کاملا
پاسخ دادند مستدل هم با بعضي از افرادي که اينها را در اصل مطرح کرده
بودند مستدل کرده بودند و قانعشان کردند که حرف شما اشتباه است و هم در
صحنهي بين المللي پاسخ قاطع و محکم دادند به اين مسائل و مباحث را کاملا
پنبه اش را زدند و مسائل را براي همه روشن کردند حتي براي آحاد ملت مسئله
مواضع کاملا روشن شد و مسئولين هم در خط قرار گرفتند حالا گاهی این
تاثيرگذاريها از جاهايي نشئت ميگيرد که ما اين را بي ارتباط با آن حلقهي
بي اعتماديها نميدانيم .
به هر حال ببينيد مسئله اين است که همان
تشبيهي که کردم شما يک سنگي را اگر ديديد که زير پايتان شل شد يک بار ديگر
پايتان را نبايد بگذاريد روي آن و براي بالا رفتن اتکا کنيد انتخابات يک
چنين چيزي است يعني اگر شما دو تا گزينه داريد يک گزينه اش مطمئن تر است
بايد به آن گزينهي مطمئن تر مراجعه بکنيد گرچه ممکن است يک گزينهاي که
قبلاً به آن اطمينان داشتيد هم هست اما شبهه ناک شده و مشکلاتي پيش آمده
مسئلهي انتخابات هم اين طوراست البته باز هم تکرار ميکنم که ما به
مردممان اعتماد داريم. به فهم مردممان ايمان داريم و من ظنم بر اين است که
حرفي که حضرت آقا ميزنند و بدون پايه نيست که ميفرمايند من با شناختي که
از رفتار ملتم و مردمم دارم و با اعتمادي که به خداي متعال دارم ميبينم که
انتخاباتی دشمن شکني پديد خواهد آمد و يک مجلسي باب جمهوري اسلامي تشکيل
خواهد شد.
لایه های انحراف را فقط مختص یک گروه خاص می دانید؟
نه شما آنهايي که در فتنه فعال شدند و به
نوعي پشتيباني کردند آنها هم منحرف اند. اشخاصی که در فتنه 88 آب به آسياب
دشمن ريختند تعدادشان کم نبود و اينها حلقههاي به هم مرتبط است حلقههاي
اصطلاح طلبان و کارگزاران و آقاي هاشمي اينها را نميشود از هم جدا کرد.
اينها هرکدام در فتنه به نوعي نقش آفريني کردند . مردم بايد نسبت به
اينها متوجه باشند. يک طيف هم آنهايي هستند که در دولت به اصطلاح انحراف
ايجاد کردند البته افراد منحرف هم که ممکن است مستقل هم باشند آمده به
عنوان يک کانديداي مستقل ثبت نام کرده حالا لزوماً هم ممکن است مرتبط به يک
طيف نباشد اما در باطن آدم ناصالحي باشند.
علت هجمه تخریب ها به سمت جبهه پایداری و همچنین القاء عدم ارتباط جبهه پایداری با علامه مصباح چه علتی دارد؟
علت اين تخریب ها فقط مسئلهي انتخابات
نيست. انتخابات يک حلقه است يک حلقهي اوليه است. جبههي پايداري هم بنا
نيست که بعد از اين انتخابات برود در خانه بنشيند اين جبههي پايداري تاسيس
شده که پايدار بماند يک گفتماني است فعال و تشکيلاتي منتها تشکيلاتي که
حزبي نيست بيشتر تشيکلات فکري است، تشکيلات اجتماعي است و در انتخابات يکي
از کارهايي که ميکند فعال ميشود در جنبههاي ديگر کشور هم فعال ميشود
اظهار نظر ميکند به عنوان يک نيروي پا به رکاب به میدان ميآيد. حمله
کنندگان به جبهه پایداری حساب بعدها را ميکنند يعني افرادی را از همین
انتخابات مجلس ساماندهی می کنند برای انتخابات رياست جمهوري دو سال بعد،
آنها پایداری را مانع بزرگي براي خودشان ميدانند.
لذا شما ميبينيد اخيرا خوب پيشنهادهايي داشتیم که حالا بياييد صرف نظر از اختلافاتي که داريم آن منشور اصول گرايي را جلويمان
بگذاريم و دو نفر از ما دو نفر از جبههي متحد بنشينند به افراد نمره
بدهند . متحدی ها گفتند نه اين با قواعد بازي نميسازد. شما بياييد در آن
جبههي متحد آن دو نفر را بفرستيد آن وقت طبق آن چيزي که ما ميگوييم عمل
ميکنيم يعني همان پي گيري آب کردن و ذوب کردن که ديگر هويتي نداشته باشد .
در حالي که در ان جلسه ای که خود بنده هم
حضور داشتم آيت الله مصباح فرمودند حجت شرعي بين شما و خدا، اگر ديديد که
کسي در يک منطقهاي اصلح واقعي است برايتان مهم نباشد که در چه ليستي قرار
گرفته يعني اگر در ليست متحد هم بود و ديديد آدم صالحي است شما هم آن را در
لیست پایداری قرار بدهید.
سفارش بنده نیز به همهي مردم عزيز ایران
اين است که نگاه کنند به افراد حالا اين ليستها هست نگاه کنند به آن که
ميشناسند تشخيص ميدهند که اينها اصلحاند و همان را راي بدهند. رقابت،
رقابت سالم باشد همديگر را نکوبيم، اگر ويژگيهايي را ميخواهيم بگوييم از
آراء خودمان بگوييم از آراء جبههي خودمان بگوييم بگذاريد مردم قضاوت بکنند
تخريب نکنيم همديگر را اميدواريم که اين مسئله اتفاق بيفتد و بالاخره مردم
هم در يک جو سالم و دور از تشنجي بتوانند قضاوتهاي خودشان را داشته باشند
مطالعه کنند صدا و سيما انشاء الله بتواند يک برنامهي خوبي را داشته باشد
براي معرفي کانديداها بدون حب و بغض، با رعايت عدالت فرصتها را تقسيم
بکند بين همهي کانديدايي که هستند بتوانند بيايند حرفهاي خودشان را بزنند
و مردم را به سوي خودشان دعوت کنند اعلام کنند که ما آمديم ديگر با شماست
شما تصميم بگيريد هر چه شما بگوييد همان است و ما قضاوت شما را قبول داريم.
سنگر اصلي در انتخابات چيست؟ يعني هدف اصلی که از انتخابات مجلس داريم چیست؟
در انتخابات دو هدف بزرگ است يک هدف اصلي
است و آن تشکيل يک مجلس مقتدر و سالم است اين هدف اعلا است همهي هياهوها
براي اين است که مجلس تشکيل بشود و هدف بعدی حضور حداکثري است. حضور
حداکثري تاثير در کيفيت مجلس نميگذارد در اين شرايط ولي تاثير در تثبيت
نظامش شايد بيش از تاثير در کيفيت مجلس باشد يعني الان ديگر يک تاثير دو
جانبهاي اين انتخابات ميگذارد يکي اين که به دنيا ثابت ميکند که مردم ما
نظامشان را قبول دارند به نظامشان اعتماد دارند، به سيستم انتخاباتي
نظامشان اعتماد دارند و قبول دارند و پاي صندوقهاي راي ميآيند همه
ميآيند اين چيزي است که پيامي است که اين حضور حداکثري به دنيا مخابره
ميکند يک هدف خودش و هدفي است ناظر به اصل نظام و مجلس جزئي از آن هدف است
که اگر اين هدف کمرنگ بشود به تبع مجلس هم کمرنگ ميشود ضعف و قوتش دائر
مدار ضعف و قوت خود انقلاب و خود نظام است لذا حضور حداکثر يک هدف است و
تشکيل مجلس اصلح، مجلس مقتدر داراي نمايندگاني پايدار، پابرجا در راه خدا و
در راه خدمت به مردم اين هم هدف دوم است.