امیر حسین یزدان پناه طی یادداشتی در روزنامه خراسان نوشت: فکر
می کنید اولین عملیات موشکی ایران به خارج از مرزها چه زمانی و چگونه انجام
شده است؟ اگر کسی بگوید که اولین عملیات موشکی برون مرزی ایران با تعدادی
گلوله منور و با کمک یک برنامه رادیویی شکل گرفته است، باور می کنید؟ شهید
تهرانی مقدم این ماجرا را این گونه روایت کرده است: « یک روز من در قرارگاه
بودم، به عنوان فرمانده توپخانه سپاه. به من اعلام شد که آماده باش که
گلوله های هشدار دهنده منور روی بصره بزنی و با عملیات هماهنگی که ما با
صدای برون مرزی جمهوری اسلامی که در منطقه اهواز بود، انجام می دادیم، به
عراق اعلام می کنیم که این گلوله های هشداره و این گلوله های هشدار تبدیل
به گلوله های جنگی خواهد شد و عراق باید به حملات، بر روی شهرهای ما پایان
بدهد. این فکر می کنم درواقع 18 بهمن 62 ، اتفاق افتاد و من آمدم روی کالک
امکان تیر را روی نقشه دیدم که توپخانه ما هم حتی بردش به بصره نمی رسه.
مجبور شدم توپخانه را بیارم به خط اول در منطقه شمال شلمچه، توپخانه را
مستقر کردیم. بخشی از گلوله های منور عراق هم که غنیمت گرفته بودیم را در
اختیار داشتیم. رادیوی برون مرزی عربی ما شروع کرد به پخش مارش و پیام دادن
به مردم عراق و ما هم شروع کردیم به زدن گلوله منور روی بصره و نشوه. این
اقدام، اقدام هشدار دهنده جدی نبود که عموم عراق را تهدید کند. بصره، شهر
مرزی جنگی بود مثل اهواز ما و اگر هم چهار تا گلوله توش می افتاد خیلی به
سیستم حکومتی بعث عراق فشار وارد نمی کرد...».
این شاید روایت اولین عملیات برون مرزی ما بود. در بحبوحه حملات
موشکی صدام به شهرها و مناطق مسکونی و به خصوص پایتخت که کم کم در برخی
مناطق مرزی طعم گازهای اعصاب و خردل نیز گرفته بود، ایران باید کاری می کرد
تا بتواند جلوی قتل عام مردم بیگناه در شهرها توسط صدام را بگیرد. در آن
سال های مظلومیت و تنهایی ایران، یک جمع 10-12 نفره به فرماندهی یک جوان به
نام حسن تهرانی مقدم کار بر روی ساخت موشک های کوتاه برد و میان برد را
آغاز کرده بود. حسن وقتی فرمانده یگان توپخانه شد هیچ توپی نداشت! تاجایی
که برخی به شوخی به او می گفتند: این چه توپخانه ای است که تو داری! اما
پاسخ تهرانی مقدم، غرور آمیز بود: توپ های ما در خاک دشمن است! او از همان
توپ های غنیمتی نخستین اقدامات برای تجهیز جبهه خودی به توپ و موشک های
میان برد و دوربرد را آغاز کرد. موشک هایی که چند ماه بعد توانست معادلات
جنگ را عوض کند و حملات موشکی صدام به شهرها و مناطق مسکونی را پایان دهد.
این البته پایان راه «دوربرد»های ایران و فرمانده دوراندیش شان نبود.
نظام اسلامی می خواست با تسلطی که بر ساخت موشک پیدا کرده است، از این مزیت
برای دور نگه داشتن خطر از مرزهای کشور استفاده کند. سلاح هایی کاملا
پیشرفته دارای پیچیده ترین تکنولوژی و قطعاتی که به راحتی نمی شود از
بازارهای جهانی، حتی بازارهای سیاه آن را تهیه کرد. با این حال تمرکز بر
حوزه دانش ساخت این سلاح های پیچیده و استفاده از دانشگاه ها و دانشمندان
ایران که با خواست ملی و انقلابی مردم ایران نیز همراه شد، دکترین دفاعی
ایران را تکمیل کرد. تا کمتر از یک دهه پس از یک جنگ خانمان سوز که در برهه
ای سخت، لطمات بعضا جبران ناپذیری به زیرساخت های کشورمان زد، ایران وارد
باشگاه دارندگان تکنولوژی طراحی و ساخت سلاحی راهبردی مانند موشک های
دوربرد شود. البته در این مسیر از کمک ها و مشاورت های برخی کشورهای نزدیک
به ایران نیز نباید گذشت اما واقعیت این است که حتی اگر یک موشک آماده
شلیک داشته باشی و تمام قطعات را مانند یک پازل جدا کنی و بخواهی مشابه آن
طراحی و تولید کنی، خود به یک دانش پیشرفته و صنایعی پیچیده نیاز دارد. به
معنای دیگر ایران با تکیه بر توان داخلی خود توانست موشک ها را به عنوان یک
«ابزار قدرتمند» برای «مقابله فعال» با تهدیدات دشمن در یک برنامه
راهبردی و دوراندیشانه به کار گیرد. به این ترتیب درحالی که تا حدود 3 سال
اول جنگ تحمیلی هیچ کشوری به ایران مهمات نمی فروخت اما ایران در اواسط
دهه 70 قدم های نخست برای تبدیل شدن به یک قدرت موشکی را برداشت و پس از
تسلط بر دانش ساخت موشک، با تغییراتی در نوع راهبرد خود بر طراحی و ساخت
موشک های نقطه زن متمرکز شد.
کمتر از یک دهه زمان لازم بود تا نتیجه این تلاش ها به موشک های نقطه
زن ایران منتهی شود. موشک هایی که به سرعت پیام خود را به نقاطی که باید
می رساند نیز رساند. به خصوص در یک دهه اخیر، تمرکز آمریکایی ها و مقامات
صهیونیست بر برنامه موشکی ایران، نشان می دهد که آن ها یکی از چالش های
اصلی خود در مقابله با ایران را همین صنعت موشکی می دانند که روزگاری از
10-12 جوان رزمنده کارش راشروع کرده بود. این موشک ها حتی به دست متحدان
ایران همچون حزب ا... لبنان نیز رسید و توازن قدرت را در منطقه عوض کرد؛
تاجایی که اواسط تابستان 94 باراک اوباما رئیس جمهور وقت آمریکا در یک نشست
محرمانه با رهبران یهودی آمریکا تاکید کرده که «جنگ با ایران برای آمریکا
و حتی بیشتر از آن برای اسرائیل می تواند یک فاجعه باشد و موشک های حزب
ا... به سمت تل آویو پرتاب خواهند شد.» این گونه اذعان ها، نشان می دهد
بازدارندگی که موشک های بسیار مقدماتی ایران در دهه 60 ایجاد کرد، محدود به
صدام نماند و جایگاه راهبردی موشک ها در دکترین دفاعی ایران، بازدارندگی
در برابر حملات دشمن را به کل منطقه گسترش داد تا کشوری که روزی ناچار
بود با منور و پیام رادیویی صورت خود را سرخ نگه دارد و از جان مردمش
حفاظت کند، امروز غرش موشک های نقطهزنش نوای آرامش بخش امنیت شود.
کشوری که مردمش روزی از سایه سیاه موشک های صدام امان نداشتند اما
با گذر از سال هایی سخت و تحمل فشارهای مختلف، امروز در سایه اقتدار موشک
های ایرانی امنیتی مثال زدنی را تجربه کنند. مردمی که البته خود اصلی ترین
عامل تامین امنیت کشورشان هستند.