به گزارش پایگاه 598 به نقل از تسنیم، مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: آیا وقتی به سجده میروی
سُبحان ربی الاعلی و بحمده نمیگویی؟ چه کسی تو را از سجده بلند میکند؟
حالا بگذار تا شاهد مثالش را بیاورم. وقتی میخواهی بلند شوی چه میگویی؟
ذکر توچیست؟ همان که امام صادق(ع) فرمود بِحولِ اللهِ و قویه اَقوُمُ وَ
اقعُدُ. به حول و قوه او بلند میشوم و مینشینم. آیا من بلند میشوم؟ خوب
نگاه کن! من کجا بلند میشوم؟ حالا امام ما(ع) آقایی کرده و این را به ما
یاد داده، ما که نمیتوانیم نگوییم – اما کجا «من» بلند میشوم؟ حالا امام
ما (ع) آقایی کرده و این را به ما یاد داده، ما که نمیتوانیم نگوییم – اما
کجا «من» بلند میشوم و مینشینم؟ بِحولِ الله و قوته اقوُمُ و اقعد.
البته اگر قشنگ اقرار کنی، چون تو با خدا نزدیک هستی، همهاش دست خودت است.
اینها همه با خودتان است و خدا هم با شماست. حضرت صادق(ع) با همین عبارت،
جبر و تفویض را حل کرد. این مسئله ظاهراً زمان پیغمبر(ص) مطرح نبوده است،
اما امام(ع) مشکل را حل کرده است. یعنی نه جبر است و نه تفویض. التبه کمی
هم مزاح کردم. حقیقتش درست بود. آدم خیلی قرص و محکم هم میگوید بلند
میشوم و مینشینم. جوری که خیلی میچسبد! چون حول و قوه را جلو انداختی-
آیانمیچسبد؟ خیلی میچسبد!
انشاءالله همه وقت با حول و قوه خدا باشید و ببینید. البته الان هم هستید.
هم حول خدا و هم حول و هیئت خودت. قدّت. بدنت، دور و برت، هر کس هم که این
جا هست، حول شماست. اگر برای نماز به جماعت بایستیم و تو نماز را بخوانی،
هر که و هر چه اینجا هست و به شما اقتدا کند، دور شماست. اگر هم یک خورده
بزرگتر باشی، هر که روی زمین است، دور و بر و حول و حوالی شماست. آن وقت یک
قوه هم درون توست و همه میشوند شما! گفت چه میدانم، خدا کارهایش بزرگ
است. پس در واقع جنابعالی بحول الله! ما چون شاگرد خوبان هستیم این کلمات
رامیگوییم، اما امام صادق(ع) استادِ ما هم همین جور میگوید. امام
زمان(عج) هم که تشریف بیاورند به حول و قوه او این کار را میکنند. تمام
روی زمین بسته به امامان ما هستند و حول و قوه درون آن هم، مال خداست. یعنی
سر تا پا خدانما هستند و او را نشان میدهند. همه مخلوقات روی زمین هم،
شاگرد محمّد و علی(ع) هستند. پس همان طور که در نمازت حول و قوه میگویی؛
در کارت، در کسبت، در زراعتت و در همه چیزت همین طور است. بِحولِ اللهِ وَ
قوته اَقوُمُ وَ اَقعُدُ.
کتاب طوبی محبت؛ جلد چهارم - ص 81
مجلس حاج محمد اسماعیل دولابی