برادر گرامی
محمد آقای مهاجری عزیز
باسلام تحیت و عرض تبریک عید فطر
مطلب اخیر شما خطاب به حقیر را درباره حماسه حمله موشکی سپاه به تروریستها در سوریه و برخی حواشی پیرامون آن در بعضی رسانهها دیدم.
علیرغم میل باطنیام برای پاسخ دادن به عزیزی همچون شما صرفاً به آن دلیل که ممکن است انتشار عمومی این مطلب شبهاتی را برای برخی خوانندگان پیش آورده باشد به نظرم آمد توضیحات مختصری برای آن که شما بخوانید و دیگران هم بدانند، تقدیم کنم.
محمد آقای عزیز، آنچنان که از متن شما پیداست، تصور کردهاید دغدغه این روزهای چند تن که به اظهارت برخی از اعضاء کابینه در مورد عملیات موشکی سپاه پاسخ داده و نسبت به آن اظهار نگرانی کردهاند، ماجرای«سندزدن» آن اقدام به نام خود یا دیگران است!
جسارتاً باید عرض کنم کاملاً به خطا رفته و ناصواب به داوری نشستهاید.
حقیقتاً از شما که علاوه بر سوابق حرفهای در حوزه رسانه از سوابق دیگری هم برخوردارید و در سایر حوزهها نیز کارنامه دارید، انتظار نگاهی دقیقتر و باریک بینتر از دیگران برای درک این نکته داشتم که موضوع اصلی اساساً مسئله اعتراض نسبت به سندزدن آن اقدام بنام دیگران نبوده است.
محمد آقا اگر دأب سپاه و سپاهیان سندزدن این قبیل اقدامات به نام خود بود، این میزان مظلوم واقع نمیشدند. انصافاً کمی تأمل کنید ببینید هر هفته چند اقدام بسیار مهم و حیاتی در کشور و منطقه از اقدامات مستشاری و مقابله با تروریستها گرفته تا پروژههای سازندگی و ... توسط اینان انجام میشود که حتی خبرش به گوش کسی هم نمیرسد.
همین پاسداران هستند که از جانشان که عزیزترین و محبوبترین دارایی هر انسان است خالصانه میگذرند و آن را به پیشگاه خداوند و برای رضای حق و خدمت به ملت نثار میکنند تا مردم در آسایش و آرامش و امنیت زندگی کنند.
آن قدر سپاه از دغدغههای سند زدن عاری است که اجازه میدهد حتی بزرگترین پروژههای سازندگیاش مثل فازهای پارس جنوبی و... را دیگران به نام خود سند بزنند و و در رسانهها از جمله رسانهای که شما از دست اندرکاران هستید برایشان جشن بگیرند اما سپاه چون عرصه سازندگی را از خرمشهرهای دیگری میداند که باید فتح شود نام و نانش را با خدا معامله کرده و از مطرح کردن خود لب فروبسته است. اصولاً سپاه و سپاهی را چه نسبتی با نام جویی و نام خواهی.
مهاجری عزیز، بگذار محل اصلی مناقشه را برایت روشنتر بگویم، مسئلهای که مورد نقد و تعریض افرادی همچون حقیر شد، سیئهای است که برخی اعضای کابینه در این جریان مرتکب شدند یعنی بیان خلاف واقع و دروغ گویی.
اگر عرایض اینجانب در اجلاس اساتید یزد را کامل مطالعه کنید، مشاهده میفرمایید که آنجا گفتهام مسئولان ما (حتی مسئولان امنیتی) نمیتوانند باهر انگیزه و هرهدف مقدس، خلاف واقع و دروغ بگویند و آنرا مجاز بدانند و اساساً یکی از تفاوتهای نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران و نیز مسئولان آن با سایر کشورهای دنیا در همین صدق گفتار است. مسئله این است نه «سند زدن » و مال خود کردن تلاشهای دیگران.
درجریان این عملیات انتظار بود مسئولان همراه با موج مردمی ایجاد شده از این فرصت برای تقویت وحدت ملی و اعتبار بخشی به نهادهای انقلابی که متأسفانه در فضای رقابتهای انتخاباتی و پس از آن از سوی برخی کاندیداها مورد خدشه قرار گرفته بوده بهرهبرداری نمایند. لیکن برخی اظهارات خلاف واقع و دروغگوییها باعث واکنشهایی شد که اگر نبود این اظهارات خلاف واقع، هرگز آنها مطرح نمیشد.
برادر عزیز، سپاه مثل همان مادر اصلی صاحب فرزندی است که طی سالهای پس از پیروزی انقلاب 3 چیز را خوب آموخته است، اول اینکه خالصانه مجاهدت و تلاش کند ولو اینکه ثمرات آن به نام دیگران ثبت و ضبط شود.
دوم دم فرو بستن در برابر موج هجمه دائمی رسانههای خارجی و برخی از رسانههای داخلی در هم نوایی با آنان و بیانصافی بعضی از مسئولان در راستای تخریب و اهانت به این نهاد ارزشمند. و سوم تأثیرناپذیری از سرزنش سرزنش کنندگان در عزم و اراده انقلابی و مجاهدت خالصانه در حفاظت از ارزشهای انقلاب. موضعگیری شما شاید مصداق آن داستان معروف باشد که دزدی آمد و خانهای را زد و برد و برخی همسایگان آمدند و صاحبخانه را مدام مینواختند که مگر به تو نگفته بودیم فلان کارها را بکن که خانهات مصون بماند و از این قبیل نصایح و پندها، صاحب خانه نهایتاً به حرف آمد و گفت هر چه میگویید بگویید ولی اشارهای هم به قباحت عمل جناب دزد بکنید.
انتظار از صاحبان رسانه و فرزندان انقلاب این است که نسبت به سیئه دروغگویی در برخی مسئولان هم واکنش نشان دهند و نگذارند این رویداد تبدیل به رویه شود.
نمیخواهم رجز خوانی کنم ولی اجازه دهید از حیث یادآوری یک نمونه از اقدامی که رسانه متبوع شما چندی پیش به این جان برکفان مخلص نثار کرد را به عرضتان برسانم.
آنجایی که خبرآنلاین از قول فردی مطلبی را منتشر کرد که در آن سپاه و سپاهیان ابوذر و سلمانهای فاسد نامیده شدند و خاطر مبارک جنابعالی و سایر دوستان مسئول در آن رسانه هست که هیچ واکنش و برخوردی هم از جانب سلمانها و ابوذرهایی که فاسدشان خواندند، صورت نگرفت و مظلومانه این نوازشهای دوستان را طبق معمول تحمل کردند.
بگذارید مانند شما من نیز صمیمانه به شما سخن بگویم و عرضه بدارم متأسفانه دعوت سپاه به اخلاص تیر زهرآگینی است که همچون اظهارات برخی افراد در گذشته که علیه توانمندی موشکی سپاه و یا حضور مستشاری در سوریه بیان شده، قلب این نهاد ارزشمند و خدوم را نشانه رفته است.
در پایان مایلم شما برادر عزیزم که برخلاف برخی که امروز از انقلابی بودن فقط سابقهای را یدک میکشند، به سوابق انقلابی خود افتخار میکنید و مرگ و حیاتتان را با حفظ این ارزشها از خدا مسئلت و نسبت به نهادهای انقلابی و ایثارگران عرض ارادت میکنید را به واکنش انقلابی در برابر موج تخریبهایی که این ارزشها و نهادها را آماج قرار دادهاند دعوت کنم.
شاید در هنگام نوشتن نامه سرگشاده برای اینجانب پیام یکی از مسئولان عالی رتبه را دیده باشید که چطور برچهره یک نهاد انقلابی تیغ کشیده و از آن به عنوان دولت با تفنگ یاد کرده است.
بچههای جریان انقلابی منتظرند واکنش شما برادری که از ارادتمندان این نهاد هستید را نسبت به این جفاها ببینند.
من نیز هم چون شما برای حسن ختام کلام از این بیت حافظ مدد میگیرم و از طرف همه سپاهیان سرفراز اسلام میگویم در راه آرمانهای انقلاب؛
وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم
که در طریقت ما کافریست رنجیدن
ارادتمند
حمیدرضا مقدمفر