کد خبر: ۴۲۳۳۱۴
زمان انتشار: ۱۵:۵۶     ۱۶ خرداد ۱۳۹۶
به گزارش پایگاه 598، روزنامه جوان نوشت: رمضان و حج شمسي که اين روزها به خاطر گرماي هوا از سوي دکتر عبدالکريم سروش مطرح شده و مورد توجه آنهايي قرار گرفته که دوست دارند رمضان و حج خنک‌تري داشته باشند، با همان فرض‌ها اشکالاتي دارد که معلوم نيست چرا به آن توجه نشده است.

در اين ايده، دکتر سروش مي‌گويد بايد رمضان و ذيحجه را در يک فصل خنک قرار داد و براي حل مشکل گردشي بودن ماه‌هاي قمري، برخي ماه‌هاي کم‌اهميت قمري را 30 يا 31 روزه فرض کرد تا سال قمري هم مثل سال شمسي ثابت بماند و دو ماه رمضان و ذيحجه، همواره در فصل خنک باقي بمانند.

نکته اصلي اينجاست که فصل‌هاي خنک در دو نيمکره متفاوت است و اگر نيمکره شمالي زمستان و خنک باشد، نيمکره جنوبي تابستان و گرم است و معلوم است که نمي‌شود براي نيمکره جنوبي که بيشتر قاره امريکاي جنوبي و نيمي از آفريقا و استراليا و کشورهاي مهم ديگري در آن نيمکره قرار دارند و ميليون‌ها مسلمان در آن زندگي مي‌کنند، تقويم ديگري نوشت. از طرفي اين ايده که رمضان در يک ماه شمسي يا ميلادي ثابت شود، براي نزديک به يک ميليارد مسلماني که روي خط استوا يا نزديک به آن در کشورهاي شرق دور مثل اندونزي و مالزي و کشورهاي آفريقايي مسلمان زندگي مي‌کنند و طول روز و شب براي آنها مساوي و 12 ساعت است و دماي تمام سال در آنها ثابت يا اندکي متغير است، اساساً يا فرقي نمي‌کند يا به دلايلي که توضيح آن مفصل است، به ضررشان تمام مي‌شود.

ممکن است بگوييد ايده رمضان شمسي با دو مسئله کاري ندارد. يکي با آن نزديک به يک ميليارد مسلماني که نزديک به خط استوا زندگي مي‌کنند و برايشان تفاوت زيادي ندارد و ديگر با اين مسئله که روزي امريکاي جنوبي و آفريقاي جنوبي و استراليا، مسلمان شوند- با اينکه جمعيت مسلمانان در اين کشورها رو به رشد است- زيرا فرض اصلي همين مسلمانان اوليه خاورميانه و مسلمانان اروپا و امريکا هستند که در نيمکره شمالي قرار دارند و تابستان گرم را با هم درک مي‌کنند و دکتر سروش مي‌خواسته با ايده خود به اين گروه از مسلمانان که به لحاظ عددي يک‌سوم بقيه مسلمانان هستند - براي مثال مجموع مسلمانان عرب خليج فارس به يک‌چهارم مسلمانان کشور چين هم نمي‌رسد- کمک کند.

اين فرض هم با نکته‌اي که خود ايده‌پرداز مي‌گويد، منتفي است، زيرا خود او به طولاني بودن ساعات روز تا نزديک 20 ساعت در کشورهاي حوزه اسکانديناوي در فصل تابستان اشاره مي‌کند. در واقع اگر رمضان در زمستان به قول ايشان «فيکس» شود، ديگر مسلمانان شمال اروپا در زمستان روزي سه، چهار ساعت روزه مي‌گيرند، چون طول روز در زمستان اين کشورها کمتر از پنج،شش ساعت است، اما سؤال اينجاست که آيا همين الان مسلمانان شمال اروپا افزون‌ترند يا مسلمانان آرژانتين، برزيل، جنوب آفريقا، استراليا و کشورهاي ديگر نيمکره جنوبي؟!

پس معلوم است که ايده رمضان شمسي، نگاهي مساوي به مسلمانان جهان ندارد و با اشکالات ساختاري زيادي مواجه است. اين اشکالات جداي از اشکالات ساختاري ديگري است که ثابت ماندن تقويم قمري دارد که در اينجا محل بحث نيست.

نکته ديگر اينکه سروش مي‌گويد کشور عربستان و شهر مکه اساساً ظرفيت بيشتر از 100 هزار حاجي را ندارد و نبايد 4 يا 5 ميليون حاجي به حج سرازير شوند که در آن صورت مراسمي صوري مي‌شود و کسي هم لذت حج را آنطور که بايد نمي‌برد.

به اين ايده هم چند ايراد وارد است. اول اينکه معلوم نيست اگر حج خلوت شود، حاجي آنطور که فيلسوف صاحب اين ايده مي‌گويد بتواند درک بهتري از منا و عرفات و طواف و سعي داشته باشد، زيرا مناسک حج مثل بازديد از يک خرابه کاخ هخامنشيان يا روميان يا موزه امريکايي متروپوليتن نيست که در خلوتي آن، هم آسايش بيشتري داشته باشد و هم استفاده و لذت بهتري. حج دويدن است و رمل و رمي و اصولاً برخي سختي‌ها، ذاتي مراسم حج است. ديگر آنکه شلوغي حج را مي‌توان با تدابير بهتري از جمله اصلاح برخي مباني فقهي و نيز با کنترل سفرهاي تکراري و مهم‌تر از اين دو با ايجاد اصلاحاتي در ساختار مسجدالحرام و شهر مکه و مهم‌تر از همه با کنترل سفرهاي هر ساله ساکنان خود عربستان و کشورهاي همسايه، بهبود بخشيد زيرا 100 هزاري کردن مراسم حج، نوعي پاک کردن صورت مسئله است.

البته اين ايرادها به رمضان و ذيحجه شمسي با زبان و فرضيات خود صاحب ايده به آن گرفته شده است وگرنه بايد ديد آن خدايي که اراده دارد روزي همه جهان را به دين اسلام درآورد، در آن زمان محور کره زمين را با محور خورشيد عمود خواهد کرد تا فصول دو نيمکره شبيه هم شود و تقويم رمضان شمسي يک فيلسوف پيشين جور دربيايد يا محور زمين را به همين منوال باقي خواهد گذاشت و از بندگانش مي‌خواهد که براي گرماي ماه رمضان تدبير ديگري بينديشند. آيا در روزي که همه جهان مسلمان خواهند بود، مکه از حالت شهري کوهستاني به دشتي مسطح تغيير مي‌کند و مسجدالحرام به اندازه کافي بزرگ خواهد شد يا فکر ديگري در کار است. زيرا شيعيان طواف صحيح را بين مقام ابراهيم و خانه کعبه مي‌دانند که ثابت است و با بزرگ شدن مسجد، فرقي نمي‌کند. در اين صورت آيا مي‌توان روزي از همه مسلمانان مستطيع جهان خواست به هنگام طواف بين مقام ابراهيم و کعبه طواف کنند يا در اين مسئله نيز تغييري ايجاد خواهد شد؟

به نظر مي‌رسد براي راحتي در دين کاري سخت‌تر از تغيير تقويم پيش‌رو داريم!
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها