به گزارش سرویس سیاسی پایگاه 598، نتایج تیم های نظرسنجی مختلف که اتفاقاً انتخابات 92 را نیز با کمترین خطا پیشبینی کرده بودند این روزها از یک معمای بزرگ در انتخاب 96 خبر میدهند؛ چیزی حدود 50 درصد از کسانی که تصمیم دارند رأی بدهند از پاسخگویی صحیح در مورد شخصی که به او رأی میدهند طفره میروند و پاسخشان در سؤال نظرسنجیها "نمیگویم" یا "تصمیم نگرفتهام" است. درواقع در این شرایطِ عدم قطعیت بالا، حرف زدن از نامزد یا جریان پیروز غیرممکن است.
در حالتی که نظرسنجیها بالاترین درصد اختلاف بین دو کاندید را کمتر از 20 درصد نشان میدهند 50 درصد عدم قطعیت یعنی تقریباً همه نظرسنجیها غیرقابل اعتماد هستند. بنابراین با روشهای کمی نمیتوان حتی حدسی نزدیک به واقعیت ارائه داد و باید دست به دامن تحلیلهای جامعهشناسانه ببریم.
تجربه شخصی نگارنده گواهی میدهد مردم شریف روستاها و شهرهای کوچک به دلیل جامعه کوچک اطراف خود کمتر تمایل به اظهارنظر سیاسی واضح و شفاف دارند. از سوی دیگر تجربه سالها انتخابات در ایران نشان داده این قشر پایگاه رأی اصولگرایان بوده و درنتیجه قابل حدس است که گرایش بیشتری به رئیسی با برند سید محرومان داشته باشند.
از سوی دیگر بخش قابلتوجهی از تردید ناشی از عدم شناخت است و طبیعتاً شامل رئیسجمهور در قدرت نمیشود. میتوان حدس ضعیف زد که بخش قابلتوجهی از مرددها در پی کشف گزینهای غیر از روحانیِ شناختهشده هستند و هنوز تصمیم نگرفتهاند.
قابل حدس است بخش دیگر از این مرددها حداقل در رأی دادن به روحانی اکراه داشته و باقدرت دافعه دیگران ممکن است به سمت او متمایل شوند. دافعههایی مانند ترس از محدودیت در آزادیهای اجتماعی و امثالهم میتواند از این جنس قدرت دافعه باشد؛ طبیعتاً این بخش نیز در بدنه متوسط شهری جای خواهد گرفت.
بنابراین باید توجه جدی داشت که تا پیروزی و تغییر وضعیت موجود فاصله زیادی نیست و نباید توجه جدی به نظرسنجیهایی که این عدم قطعیت را در نظر نمیگیرند داشت.
بنا بر استدلالهای فوق سه راهبرد اصلی باهدف تغییر وضعیت موجود و کنار زدن دولت روحانی باید موردتوجه و عمل جبهه انقلاب قرار گیرد:
با بازنمایی و تجدید خاطره سالهای 84 تا 88 باید طعم شیرین رسیدگی به محرومین و عدالت را یادآور کرد. برجستهنمایی حضور وزیران موفقی چون نیکزاد و لنکرانی در کنار رئیسی میتواند راهکار عملیاتی در مدتزمان کوتاه باقیمانده باشد.
ترس زدایی از آقای رئیسی در مسائل اجتماعی باید با محوریت شخص ایشان در روزهای باقیمانده در دستور کار قرار گیرد. برجستهسازی حضور اجتماعی و مؤثر همسر ایشان و موضعگیری شفاف ایشان در مورد مسائل اجتماعی و فرهنگی بهخصوص فضای مجازی و شبکههای اجتماعی میتواند راهکار اجرائی در مدتزمان باقیمانده باشد.
جذب رأی و نظر طبقه متوسط شهری با برجستهسازی توان اجرائی تیم آقای رئیسی با محوریت همکاران آینده بهخصوص آقای قالیباف و نیکزاد باید در دستور کار جدی قرار گیرد.
* سید محمدرضا اصنافی