به گزارش پایگاه 598، محسن شاطرزاده معاون وزیر سابق صنایع و عضو هیئت علمی دانشگاه در گفتوگو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری تسنیم، با اشاره به اینکه عملکرد دولت در حوزه اقتصادی منفی بوده، گفت: بیش از شصت درصد ظرفیت صنعتمان خالی شده و بی پولی در صنعت مشکلات متعددی ایجاد کرد.
وی با بیان اینکه در حوزه اشتغال الزام دولت طبق برنامه ایجاد سالیانه 900 هزار الی یک میلیون شغل است، اظهار داشت: این امکان پیش نیامد و دولت موفق نشد اشتغال را ایجاد کند. مضافاً بر اینکه اگر اشتغالی در صنعت ایجاد شده، در قبالش 2300 هزار نفر از صنعت بیکار شدند یا شغلشان را عوض کردند.
شاطرزاده با اشاره به ظرفیت عظیم تجاری در روابط اقتصادی در حوزه سیاستخارجه، گفت: متاسفانه دولت تمام انرژی وزارت خارجه را در برجام گذاشت و از این حوزه غافل شد. ما در حوزه صادرات و خدمات مهندسی تقریباً به صفر رسیدیم و در حوزه سرمایهگذاری خارجی علی رغم اینکه برجام را داشتیم کاهش سرمایهگذاری داشتیم.
وی افزود: در ظاهر گفته میشود سرمایهگذاری خارجی انجام شده اما صرفاً تسهیل سرمایهگذاری بوده و ورود سرمایهگذاری خارجی را بسیار کم داشتیم. علی رغم همه این مشکلات که کشور در حوزه اقتصاد داشت، هزینههای دولت به شدت افزایش پیدا کرده است. بودجه عمرانی کمتر از 15 درصد تخصیص یافته اما بودجه تخصیص یافته به دولت و ریاستجمهوری 300درصد افزایش پیدا کرد که نشان دهنده بینظمی در حوزه دخل و خرج دولت است.
عضو هیئت علمی دانشگاه با بیان اینکه دولت در سال 96 قسمت عمده بودجهاش را پیشخور کرده و پول نفتی که بنا بود بیاید و صرف توسعه بشود خرج کرده است، گفت: شاخصهای مختلف اقتصادی نمیتواند چنگی به دل بزند.حتی نرخ رشد را که دولت مطرح میکند 7.7 یا 8 درصد شده که متأسفانه یک فریب با توجیهات غیر منطقی وجود دارد که 6.2 درصد مربوط به نفت است و آن یک درصد هم مربوط به مشتقات نفتی است.
معاون وزیر سابق صنعت خاطرنشان کرد: متاسفانه بعد از برجام با رانتی که به خودروسازان فرانسوی مثل رنو و پژو داده شد، قسمت عمده خودروهایی که تولید شد مونتاژ بود و رشد صنعتی اگر اتفاق افتاده در این بخش بوده است. در بخش مسکن که میتواند موتور محرکه برای اقتصاد باشد حدود 6 درصد رشد منفی داریم.
شاطرزاده افزود: در صنایع کوچک و بزرگ و حتی فولاد علیرغم اینکه صادرات داشتیم نسبت به گذشته کمتر توانستیم کسب ثروت کنیم. اینکه بالانس تجاری ما برای اولین بار مثبت بوده حرف درستی نیست و دو تا علت اساسی دارد؛ یک علت اینکه محصولات نفتی مثل پتروشیمی و میعانات گازی را در بخش محصولات غیر صنعتی حساب کردند که صحیح نیست و تغییر دادن مبانی آماری و شاخصهای تجاری توسط کسانی که دستاندر کار هستند و میدانند شاخص چیست، قابل توجیه نمیباشد.
وی ادامه داد: واردات مواد اولیه کارخانجات کم است و در عوض واردات محصول نهایی یا محصول مصرفی زیاد شده است. وقتی واردات مواد اولیه یا کالاهای واسطه کاهش پیدا کند، علامت منفی و بدی برای اقتصاد است و معنایش این است که کارخانجات ما که مواد اولیه مصرف میکنند تولیداشان کمتر شده است.
سفیر سابق ایران در برزیل تأکید کرد: در بخش واردات، تجارت، حوزه خدمات مهندسی و روابط اقتصادی خارجی و بحث اشتغال و صنعت همه جا با یک رکود و رشد منفی مواجه هستیم که متاسفانه ناشی از عملکرد بد دولت در بحث برجام است که همه چیز را به برجام گره زد و نهایتاً یک رکود وحشتناک را در کشور حاکم کرد.
این کارشناس مسائل اقتصاد با بیان اینکه بانکهای ما به شرایطی رسیدند که ورشکسته شدند، گفت: تقریباً همه بانکهای خصوصی و بخشی از بانکهای دولتی به این وضعیت رسیدند. نتیجه این ورشکستگی اتفاقی است که در آینده نزدیک میافتد و وحشتناک خواهد بود که یک تورم افسار گسیختهای به اقتصاد کشور تحمیل میکند.
عضو هیئت علمی دانشگاه تصریح کرد: حجم نقدینگی به شدت افزایش مییابد و این حجم چیزی نیست که به سمت تولید بیاید و حجم نقدینگی 1200 میلیارد تومانی پیام بسیار نگرانکنندهای دارد که اگر وارد اقتصاد کشور و آزاد بشود منجر به یک تورم افسارگسیخته میشود که نتیجتاً بدهیهای بانکی و کسر آن از جیب مردم پرداخت میشود.
وی افزود: عملاً کشور دچار فضای مصرفگرایی و مصرف بیرویه خواهد شد که نتیجه آن افزایش شکاف طبقاتی و پولدار شدن پولدارها و فقیرتر شدن فقرا خواهد بود که آمار هم این را نشان میدهد. شاخص ضریب جینی که مبین شکاف طبقاتی است از سال 92 الی 96 افزایش پیدا کرده و فقرا فقیرتر و اغنیا پولدارتر شدهاند. این حاصل عملکرد دولت است و این سیاستها باید عوض شود و تغییر در این سیاستها یک امر ضروری است.
شاطرزاده با بیان اینکه اگر این روند بخواهد تا سال 1400 ادامه پبدا کند، اوضاع بهتر نمیشود، گفت: با ادامه مسیر اقتصادی دولت یازدهم، اولین قدم ورشکستگی بانکهای ما خواهد بود. با توجه به اینکه آقایان دولت به اقتصاد جهانی اعتقاد دارند، صنایع ما به بهانه قادر به رقابت نبودن به تعطیلی کشیده میشود و از آن طرف سرمایهگذاری توسط سرمایههای داخلی یا خارجی را در تولید نخواهیم داشت و به سمت تجارت میرویم. کشور صرفاً وارد کننده میشویم که مصرف کننده کالاهای خاجی شده و توقف تولید و صنعت در حوزههایی حتی مثل نفت را شاهد خواهیم بود و در یک کلام کشور به مرز ورشکستگی میرسد.