به گزارش سرویس سیاسی پایگاه 598، سخنان ساختار شکنانه روحانی در همدان و تازیدن به برخی مسائل کلان نظام با مطرح کردن پروژه های نخ نمای دیوار کشی و امثالهم چند نکته مهم و قابل توجه را در پی دارد.
یکی از فنون عملیات روانی-رسانه ای این است که اگر در حوزه- موضوعی مشخص، شکست خوردی با متشنج کردن فضا و دعوا راه انداختن زمینه را برای فرار کردن آماده کنی؛ در این راستا دولت می خواهد جر زنی کند.
روحانی می داند اگر وضع به این منوال پیش رود، بعد از دو مناظره تقریبا شکست خورده، جامعه با آرامش منتظر پاسخ ناکارآمدی دولتش می باشد پس نمی تواند سبد رای خود را پر کند؛ لذا دست به ساختار شکنی زده است. این دامی است که تیم امنیتی- رسانه ای وی، برای مخالفان پهن کرده اند.
به عبارت ساده تر اگر عرصه انتخابات به جای آرامش و زمینه سازی برای پاسخگویی به مردودی کارنامه اقتصادی دولت به سمت دعوا برود، دیگر هیچ کس از دو طرف حرف منطقی نخواهد شنید. مهم نیست چه کسی دعوا را راه انداخته، مهم این است که ماهی از این آب گل آلود به قلاب چه کسی گیرمی کند.
بدترین کاری که در مقابل سخنان ساختارشکنانه دولتی ها می شود انجام داد، "در مقام پاسخ قرار گرفتن است". باتلاقی که بیرون آمدن از آن تقریبا غیرممکن است. عصبانی کردن مخالفان، راه برون رفت از بحران فعلی تیم روحانی- جهانگیری است.
مخالفان وضع موجود در شرایط فعلی باید ناکارآمدی اقتصادی دولت را فریاد زده و مسائلی چون فساد مالی دولتی ها، اشرافی گری، مدیریت پیر و خسته و شرکتی، اعلام اموال شخصی دولتی ها، کارگران بیکار و امثالهم را به گوش مردم برسانند.
معادله ساده است، دولت نمی خواهد بازی باخته در زمین اقتصاد ادامه پیدا کند و توپ افکارعمومی را به سمت استادیوم هیجانی و متشنج اپوزیسیون شوت کرده است. هر کس دنبال این توپ بدود قطعا بازنده است.
زمین بازی هنوز اقتصاد است...
* زهرا سلگی