1) دو تا سه برابر کردن یارانه ها ممکن است؟ منبع تامین ان کجاست؟
دو
کانال برای دو تا سه برابر کردن یارانه سه دهک پایین قابل پیشنهاد است.
اول ارائه لایحه مشابه با جز 6 از تبصره 14 از قانون بودجه سال 95 که در آن
سال دولت حسن روحانی حاضر به تحمل هزینه اجرای آن نشد، مبنی بر حذف سه دهک
بالا و دوم کنترل بودجه جاری متورم شرکت های محل درآمد سازمان هدفمندی
سازی یارانه ها. درباره مقدار حاصل از راه اول تقریبا می توان با قطعیت سخن
گفت اما مورد دوم تا زمان تغییر در کادر اجرایی طبعا قابل برآورد دقیق
نیست. شاید علت استفاده از لفظ دو تا سه برابر همین باشد.
2) چگونه ممکن است سه دهک بالایی را شناسایی کرد؟
پاسخ
های جزیی و کلی برای این سوال وجود دارد. پاسخهای جزیی شامل موارد صدر
تبصره 14 فوق الذکر است، که موارد قابل حذف را مشخص کرده است. همچنین
رهگیری معاملات خودرو و مسکن و سفرهای خارجی از دیگر موارد قابل حمایت است.
اما پاسخ واقعی ایجاد بانک اطلاعاتی است. ممکن است گفته شود بانک اطلاعاتی
هرگز به راحتی قابل ایجاد نیست. به عنوان یک پیشنهاد قابل توجه می توان به
تعمیم سامانه اعتبار سنجی جدید موجود در گمرک به اطلاعات اداره دارایی
اشاره کرد.
3)آیا سه برابر کردن یارانه ها منجر به ترویج تنبلی در قشر خاصی نخواهد شد؟
سه
برابر کردن یارانه نقدی تنها گام اول از مجموعه اقدامات در این حوزه است و
طبعا در کوتاه مدت و برای پوشش نیازهای فوری قشر مستضعف مطرح است. در میان
مدت تفکیک یارانه بگیران به جمعیت آماده به اشتغال و غیر آن و بعد تبدیل
این یارانه برای گروه اول به یارانه کارورزی قابل اشاره است. در بلند مدت
تبدیل یارانه نقدی به بسته خدماتی یک الویت قابل دفاع است.
4)منفعت افزایش یارانه طبقات فقیر برای اقتصاد کلان ایران چیست؟
جدا
از کاهش نسبی شکنندگی اجتماعی وضع موجود، افزایش یارانه ها از محل ایجاد
بانک اطلاعاتی یک رویکرد جدا قابل دفاع است. ایجاد بانک اطلاعاتی طبعا با
مقاومت اجتماعی قابل توجهی در اقشار بهره مند مواجه خواهد بود. این موضوع
در مخالفت جدی سیاستگذاران در مورد لوایح و طرحهای مختلف در این زمینه قابل
نشان دادن است. ایجاد نفع مستقیم برای بخشی از جامعه به نحوی که منافع آن
ها به گونه ای واضح در طول تشکیل بانک اطلاعاتی قرار گیرد یک راه حل قابل
پیشنهاد برای خنثی ساختن فشار سیاسی مربوطه است. این موضوع کمابیش از همان
اهرمی استفاده می کند که دکتر مسعود نیلی در سال 1384 برای ایجاد فشار
اجتماعی برای ازاد سازی نرخ ارز به ان امید داشت که اگر چه در لایه اول مع
الاسف به شعار هر ایرانی 50 هزار تومان معروف شد ولی بنا بود نوعی انگیزه
اجتماعی برای آزاد سازی نرخ ارز را در آن مقطع فراهم کند.