به گزارش سرویس بین الملل پایگاه 598، با نزدیک شدن به زمان انتخابات ریاست جمهوری اگرچه رسانه ها و اتاق فکرهای غربی حمایت علنی خود از جریان موسوم به اعتدال گرایان را تا حدی کاهش داده اند اما هنوز هم می توان اوج نگرانی و دغدغه های آنان را نسبت به انتخاب جریانی انقلابی لمس کرد. رصد رسانه های امریکایی و اروپایی در دوازده ماه منتهی به آوریل 2017 (اردیبهشت 96 ) نشان می دهد که تحلیلگران غربی ترجیح می دهند با حساسیت زدایی تدریجی از تعریف و تمجیدهای علنی خود از دولت یازدهم، به طور ضمنی تر و در لفافه مردم را به این نتیجه برسانند که رای خود را به نفع جریان حاکم به صندوق بیاندازند. نگرانی آنان به نکته ای برمی گردد که امام راحل (ره) و رهبر معظم انقلاب بارها آن را بیان کرده و می کنند؛ امام خمینی در تاریخ 23 شهریور سال 58 در جمع اعضای مجلس خبرگان و حزب جمهوری اسلامی فرمودند: اگر چنانچه امریکا از ما تعریف کند و روزنامههای امریکا از ما تعریف کنند، آن وقت است که باید مردم بگویند این چه است قضیه؟ یک قضیهای است که دارند تعریف میکنند! این نکته بارها از جانب ایشان تکرار شد. رهبر معظم انقلاب نیز در مقاطع مختلف از جمله در تاریخ 5 اسفند 94 این سخن ارزشمند امام (ره) را دستورالعمل انقلاب عنوان کرده و خاطرنشان کردند باید در مقابل تعریف بیگانه سریع موضع گیری کرد و دچار غفلت نشد.
نکته ی دیگر جالب توجه انتخابات دوازدهم ریاست جمهوری این است که در هیچ رسانه تاثیرگزار دیداری و شنیداری غربی مانند گذشته اثری از تبلیغ گسترده برای تحریم انتخابات دیده نمی شود! گویا غربی ها به این نتیجه رسیده اند که اگرچه مشارکت بالای ایرانیان باعث تحکیم پایه های نظام اسلامی می گردد و این امر به ضرر آنهاست اما اگر شرکت مردم در انتخابات به نتیجه ی دلخواه غرب بیانجامد، ضرر را جبران خواهد کرد.
اما مروری گذرا به تیترهای مختلف خبری رسانه های غربی در هفته ی گذشته تا به امروز گویای همه چیز است.
1. سایت خبری-تحلیلی یور میدل ایست که به بررسی غیرقابل پیشبینی بودن نتیجه انتخابات در ایران پرداخته، درباره آقای روحانی اینگونه می نویسد: روحانی توانست با شعار برداشتن تدریجی محدودیت های اجتماعی و بازسازی روابط با غرب رئیس جمهور ایران شود و به همین دلیل برنده ی قطعی انتخابات آینده نیز خواهد بود. البته او باید در نبردی سخت تر از آنچه پیش بینی میشد با نماینده ی جناح تندرو یعنی ابراهیم رئیسی و نماینده محافظه کاران یعنی محمدباقر قالیباف بجنگد... بدون روحانی ایران هرگز به توافق هسته ای خود خاتمه نمیداد... آیا ممکن است این دوره ناامید شویم؟ هنوز معلوم نیست
2. تیتر فایننشال تایمز نیز به نوبه ی خود جالب توجه است: نقشه راه روحانی برای پیروزی در میان هجمه ی تهدید افراطیون! در ادامه آمده است: «روحانی باید ایرانی ها را قانع کند که برای رسیدن به اهداف شبه اصلاحات، دوباره به او اعتماد کنند... نگرانی آقای روحانی و حامیان او این است که مبادا طرفداران او این بار در خانه بمانند و به او رای ندهند.» این سایت خبری در ادامه به روحانی اینگونه راهکار ارائه می دهد: «اصلاحطلبان باید به رای دهندگان یادآوری کنند هر گلوله ی استفاده نشده (هر رایی که به صندوق انداخته نشود) پیروزی را به کاندیدای افراطی یعنی اصلی ترین رقیب او، ابراهیم رئیسی، تقدیم خواهد کرد که به حمایت اقشار مذهبی و ضعیف تر نیاز دارد (و آنها قطعا در انتخابات حضور پررنگ تری دارند.)
3. نشریه آلمانی دویچه ووله با اذعان به ناتوانی روحانی در عمل به وعده های خود، سعی می کند می نویسد: «روحانی بزرگترین شانس پیروزی در انتخابات است زیرا با وجود عدم توانایی در تحقق وعده های انتخاباتی مانند آزادی زندانیان سیاسی، باز هم محبوب نسل جوان تحصیلکرده ایرانی است. زیرا 70 درصد ایرانی ها در شهرها زندگی می کنند و این قشر از مردم از اینکه روابط ایران با غرب بهبود یافته و ایران توانسته توافق هسته ای را به سرانجام برساند بسیار خوشحالند!!»دویچه ووله با اغماض از شرایطی مانند وضعیت آشفته ی اقتصاد، بیکاری روزافزون، تعطیلی کارخانجات تولیدی، ادبیات تند و زننده ی دولتی ها و ... تنها دلیل خود برای رای آوری روحانی را توافق هسته ای و بهبود روابط با غرب عنوان می کند که به خودی خود تاثیری در زندگی مردم ندارند.
4. گاردین که انتخاب روحانی را چندان محتمل نمیداند، با حمله و توهین بی شرمانه به آیت الله رئیسی، ایشان را مزاحم و دردسر جدی برای پیروزی مجدد روحانی عنوان می کند و می نویسد: «روحانی در جایگاهی به مستحکمی چیزی که ما فکر می کردیم نیست و تنها برگ برنده ی او یعنی توافق هسته ای، به رغم تمام تلاش دولت در ایران به عنوان یک پیروزی بزرگ قلمداد نمی شود... در این میان کاندیداتوری رئیسی موی دماغ روحانی شده و انتخاب راحت او را به عنوان رئیس جمهور بعدی سخت تر کرده است.»
5. سایت متعلق به اتاق فکر امریکایی پولیتیفَکت درباره تمایل روحانی به غرب این گونه می نویسد: «اینکه روحانی میانه رو تمایل بیشتری به تعامل با غرب دارد [چندان عجیب نیست زیرا] تعداد اعضای کابینه وی که مدرک دکترای خود را از دانشگاه های امریکایی گرفته اند حتی از اعضای کابینه دولت اوباما نیز بیشتر است. اما خاصیت این کابینه چیست؟ جنس اعضای کابینه ی روحانی کاملا متفاوت از جنس افرادی است که در کابینه دولت قبل حضور داشتند. طبیعتا مردم [ایران] فکر می کنند کسی که پی اچ دی خود را از یک دانشگاه امریکایی گرفته است از دید جهانی فردی سطح بالا محسوب می شود. درضمن تعداد دیگری از وزرا و اعضای کابینه دولت یازدهم تعلیم یافته ی دانشکده های اروپایی هستند... این امر می تواند به این منتهی شود که یک موج اصلاحات توسط دولت راه بیفتد.»