به گزارش پایگاه 598، یدالله جوانی در جوان نوشت:
در نظام مردمسالار دینی ایران، انتخابات به عنوان اصلیترین و مهمترین صحنه حضور مردم برای تعیین سرنوشت و چگونگی اداره کشور شناخته میشود. طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی، اداره کشور ایران با اتکا به آرای عمومی از طریق انتخابات است. بنابراین شرکت افراد واجد شرایط رأی در انتخابات برای رأی دادن به نامزدها، یعنی ایفای نقش آن افراد در تعیین مسئولان نظام برای اداره کشور طی یک دوره معین دارای اهمیت راهبردی است. با توجه به اهمیت حضور مردم پای صندوقهای رأی، در آستانه هر انتخاباتی موضوع حق بودن یا تکلیف بودن شرکت در انتخابات مطرح میشود. به عبارت دیگر در آستانه هر انتخاباتی، این سؤال مطرح میشود که آیا شرکت در انتخابات، حق مردم است یا یک تکلیف دینی و شرعی به حساب میآید. پاسخ به این سؤال ضروری و دارای اهمیت از حیث حضور یا عدم حضور پای صندوق رأی و کیفیت رأی دادن است. در واقع با توجه به مفهوم حق و تکلیف و وجود «اختیار» در اولی و «الزام» در دومی، پیامدهای حق دانستن شرکت در انتخابات و یا تکلیف دانستن آن، بسیار متفاوت میباشد. اگر انتخابات را حق مردم بدانیم، کسانی ممکن است بگویند، از این حق خود نمیخواهیم استفاده نماییم یا بگویند ما در انتخابات شرکت میکنیم، لکن یا رأی سفید در صندوق میاندازیم و یا بدون توجه به اسامی نامزدها، اسم فرد دلخواهمان را هر چند میان نامزدها نباشد، روی برگ رأی نوشته و در صندوق میاندازیم.
اما اگر شرکت در انتخابات را یک تکلیف بدانیم، اولاً شرکت در انتخابات به عنوان یک تکلیف و وظیفه دینی و شرعی، برای افراد واجد شرایط رأی دادن الزامی بوده و ثانیاً این افراد باید در انجام تکلیف نهایت دقت را برای صحیح انجام دادن تکلیف داشته باشند. انجام صحیح تکلیف در انتخابات، یعنی با مطالعه و تحقیق از میان نامزدها براساس معیارها و ملاکهای معقول و دینی، بهترینها را شناسایی کردن و رأی را به نام آنان در صندوق انداختن. با توجه به اهمیت موضوع و آثار و نتایج متفاوت «حق دانستن» یا «تکلیف دانستن» شرکت در انتخابات سه دیدگاه و نظریه در این خصوص وجود دارد:
1 ـعدهای شرکت در انتخابات را حق مردم دانسته و میگویند مردم برای شرکت کردن یا شرکت نکردن در انتخابات، آزاد بوده و دارای اختیار میباشند. صاحبان این دیدگاه با نفی تکلیف در انتخابات، بر این نکته تأکید دارند که مردم برای شرکت در انتخابات مختارند و در صورت شرکت نکردن، ترک تکلیف و وظیفه نکردهاند.
2 ـ دیدگاه دیگری شرکت در انتخابات را یک تکلیف و وظیفه دینی و ملی دانسته و میگوید مردم واجد شرایط رأی دادن، باید به این تکلیف خود به صورت صحیح عمل کنند.
3 ـ دیدگاه سوم، شرکت در انتخابات را هم حق و هم تکلیف میداند. براساس این دیدگاه، شرکت در انتخابات برای افراد دارای شرایط رأی دادن هم حق تلقی میشود و هم یک تکلیف برای آنان به حساب میآید که باید این تکلیف را به صورت صحیح انجام دهند.
کدام دیدگاه صحیح میباشد؟ براساس آیات، روایات و دیدگاه حضرت امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری، دیدگاه سوم، یک دیدگاه اسلامی و دینی است. اساساً در فقه امامیه، تعیین سرنوشت مردم به دست خویش، یک اصل مسلم و غیرقابل خدشه به حساب میآید. در واقع مردم مختارند خود براساس تشخیص مصالح و مفاسد، نظام سیاسی و حاکمان خود را انتخاب نمایند. بر همین اساس بود که پس از پیروزی انقلاب اسلامی و فرو ریختن نظام فاسد ستمشاهی، حضرت امام خمینی (ره) نوع نظام سیاسی یعنی جمهوری اسلامی را به رأی مردم گذاشت.
بر همین اساس است که در قانون اساسی جمهوری اسلامی، اداره کشور بر عهده مردم گذاشته شده و مردم از طریق انتخابات، این حق را اعمال مینمایند. اما نکته مهم، آن است که در یک نظام دینی که مردم از روی اختیار آن را بر میگزینند، حفظ این نظام و تلاش برای استمرار آن به بهترین وجه یک تکلیف دینی خواهد بود. مبتنی بر چنین نگاهی بود که پس از استقرار جمهوری اسلامی در ایران با رأی مردم، حضرت امام خمینی (ره) به عنوان یک فقیه و مرجع تقلید و برخوردار از جایگاه ولایت فرمودند: «حفظ جمهوری اسلامی اوجب واجبات است». بدون تردید، شرکت در انتخابات با مشارکت حداکثری و انتخاب شایستهترین افراد برای سپردن مسئولیتها به آنان، از شروط لازم برای حفظ جمهوری اسلامی است. بنابراین شرکت در انتخابات و درست انتخاب کردن، یک تکلیف شرعی هم به حساب میآید.
حضرت امام خمینی (ره) در این خصوص میفرمایند: «امروز شرکت در انتخابات ریاست جمهوری نه فقط یک وظیفه اجتماعی و ملی است، بلکه یک وظیفه شرعی و الهی است که شکست در آن، شکست جمهوری اسلامی است، که حفظ آن بر جمیع مردم از بزرگترین واجبات و فرایض است و وسوسه در آن از شیطان، بلکه عمال شیطان بزرگ است.»
رهبر حکیم و فرزانه انقلاب اسلامی هم مانند رهبر کبیر انقلاب اسلامی، بر ارتباط و تلازم حق و تکلیف شرکت در انتخابات تأکید داشته و بارها این موضوع را در آستانه هر انتخاباتی متذکر شدهاند. معظمله در همین خصوص میفرمایند: «هم حق است و هم تکلیف مردم است که بیایند و سرنوشت کشورشان را به دست خودشان معین کنند زیرا که کشور متعلق به مردم است. مردم باید بیایند و با انتخاب صحیح و آزادانه، قانونگذارشان را در قوه مقننه معین کنند؛ مجریان خودشان را با ترتیبی که در قانون معین شده است، معین کنند. این حق مردم است و متعلق به آنهاست؛ اما تکلیف هم هست. این طور نیست که یکی بگوید من نمیخواهم از این حقم استفاده کنم؛ نه، سرنوشت نظام به احقاق و استنفاذ این حق است؛ این تکلیف است؛ باید هم شرکت کنند.»