به گزارش پایگاه 598 به نقل از روزنامه جوان، بعد از اینکه دبیر کل کمیسیون عالی یونسکو در ایران
اقرار کرد که بخشهایی از سند ۲۰۳۰ با منافع و ارزشهای ایران تضاد دارد،
وزیر آموزش و پرورش هم اعتراف کرد «در سند ۲۰۳۰ مواردی وجود دارد که از نظر
شرعی و عرفی دارای اشکال است و البته اجرا نخواهد شد.»
البته
جای شکر دارد بعد از ابراز بیاطلاعی وزیر علوم به عنوان یکی از شاخههای
اجرایی در کارگروه اجرایی ۲۰۳۰ از مغایرتهای این سند با منافع و ارزشهای
ایران، حداقل وزیر آموزش و پرورش صداقت به خرج داده و بالاخره معترف به این
امر شده است. آقای وزیر بیان داشته است که اجرای سند ۲۰۳۰ در کشور ما در
قالب سند تحول است و چیزی خارج از آن اجرا نمیشود. در ادامه هم خود به طرح
سؤالی که دور از ذهن نیست، جواب داده و گفته ا. ست «ممکن است، این سؤال در
ذهن افراد متبادر شود، اگر مفاد سند ۲۰۳۰ همان مواردی است که در سند تحول
وجود دارد، پس چه لزومی بر اجرای مفاد آن است؟!»
سؤال اول: اکنون
باید پرسید، آنچه در اسناد بالادستی نظام با توجه به دیدگاههای اسلامی و
مصالح ملی تدوین شده از قبیل: ذکر نکردن مفاهیمی، چون اعتقاد به خدا، وحی،
معاد، نبوت و امامت، رهبری نظام اسلامی و ولایت فقیه، آزادی توأم با
مسئولیت در برابر خدا، ارزشهای انقلاب، حمایت از مستضعفان جهان، مبارزه با
استکبار، مصادیق تقوای الهی، جهاد، امر به معروف و نهی از منکر، تولی و
تبری، عفت، شجاعت، همه مباحثی که به حفظ عزت و اقتدار نظام اسلامی مربوط
است، انسجام ملی، بیان تکالیف دینی، توجه به تمدن اسلامی ـ. ایرانی، آرمانی
بودن جامعه عدل مهدوی، خدامحوری نه انسانمحوری، اهمیت پاکدامنی و
ازدواج، استحکام خانواده، ارزشها، نقشها و مسئولیتهای جنسیتی (دختران –
پسران)، عدالت، قناعت و انضباط مالی و پرهیز از اسراف، معاش حلال، توجه به
طبیعت به عنوان امانت الهی، مرزهای حلال و حرام در رفتارها، بزرگداشت
ایامالله، تعظیم مجالس و اماکن مذهبی، انس با دعا و توسل و آموزش قرآن
چگونه میتواند در سندی که مبنای تفکر آن لیبرالیستی و در تضاد با تفکر
اسلامی است، آورده شده باشد؟
سؤال دوم: قالب اجرای این سند را در
قالب سند تحول عنوان میکنید، اما کجای سند تحول، دولت موظف شده است به طور
مستمر و با فاصلههای کوتاه، تمامی اطلاعات آموزشی از حیث منابع، محتواها،
افراد آموزشدهنده و آموزشگیرنده و مکانهای آموزشی را به سازمان ملل
ارائه کند؟ موضوعی که از محتویات سند ۲۰۳۰ بوده و به صورت آشکار اطلاعات
دقیق به سازمان ملل و از آن طریق به امریکا و مراکز براندازی نظام ارائه
کردن است.
سؤال سوم: طبق تصویب نامه هیئت وزیران، هماهنگی و ارائه
راهکارهای تحقق اهداف و تعهدات آموزش ۲۰۳۰ همسو با اهداف و تعهدات برنامه
اهداف توسعه پایدار تعریف شده است. اهداف توسعه پایدار (سال ۲۰۱۵) متنی است
که برخلاف اهداف توسعه هزاره که بیشتر جنبه بیانیه داشته، اتفاقاً به شدت
تعهدآور بوده و رؤسای دولتها را ملزم به اقدام عملی در کشور خویش میکند.
پس چگونه شما میگویید، اجرای سند ۲۰۳۰، توصیهای است و هیچ کشوری متعهد به
اجرای مفاد آن نیست؟!
سؤال چهارم: کجای دنیا کارگروهی برای اجرای
یک سند با حضور بیش از ۲۰ نفر از مسئولان دستگاههای اجرایی (معاونین وزرای
علوم، بهداشت، آموزش و پرورش، کشور، معاون رئیسجمهور در امور زنان و
خانواده، دبیر مرجع ملی کنوانسیون حقوق کودک از جانب وزیر دادگستری، معاون
صداوسیما، رئیس بهزیستی و رئیس دانشگاه فرهنگیان) تشکیل میشود و بعد از آن
مغایرتهای سند مذکور به سمع و نظر مسئولان مربوطه میرسد؟
سؤال پنجم:
مگر شما خود تهیه و تدوین سند ملی آموزش ۲۰۳۰ را اقدامی شایسته و حرکت سترگ
تحت عنوان «به سوی آموزش و یادگیری مادامالعمر با کیفیت، برابر و فراگیر
برای همه» معرفی نکرده بودید، پس چگونه برخی دستگاهها فعالانه مشغول
برنامهریزی برای تحقق کامل یک سندی در سطوح ملی و استانی هستند که از نظر
شرعی و عرفی دارای اشکال است؟