به گزارش سرویس بین الملل پایگاه 598، مرکز تحقیقات جهانی سازی که یک سازمان مستقل پژوهشی مستقر در مونترال کاناداست، سالانه مقالات و کتابهای متعددی را منتشر می کند که برگرفته از تحقیقات و رصدهای مداوم این مرکز پیرامون اخبار و وقایع سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و ... در سرتاسر جهان هستند. در تازه ترین پژوهش این مرکز درخصوص وضعیت روابط امریکا و ایران که امروز (دوازده نوامبر، 24 بهمن) منتشر شد صراحتا اعلام شده است هیچ تغییری در روابط خصمانه ی امریکا با ایران به وجود نیامده و اتفاقا تهدید جنگ از هر زمانی به ایران نزدیک تر است:
جنگ با جمهوری اسلامی از گزینه های رئیس جمهور امریکا کنار گذاشته نشده است. بی شک مواضع و دستورات اجرایی رئیس جمهور جدید امریکا که با گذشت سه هفته از تکیه زدنش بر مسند قدرت، هنوز اعتراضات علیه او فروکش نکرده است، عواقب ناخواسته ی وحشتناکی خواهند داشت. از جمله ی این دستورات، قانون جدید مهاجرت است که برخی از آن با عنوان قانون ممنوعیت [ورود] مسلمانان یاد می کنند. در این وضعیت که یک آشوب مهندسی شده است، یک خطر جدی کمین کرده است: ترامپ قطعا امریکا را به سمت جنگ با ایران سوق می دهد. ترامپ که در طول مبارزات انتخاباتی خویش بارها گفته است استفاده از تسلیحات اتمی را منتفی نمیداند، دوم فوریه امسال، تهران را تهدید کرد که هیچ گزینه ای از روی میز برداشته نشده است.
چرا ایران؟
پیش از پرداختن به نشانه های نزدیک بودن جنگ امریکا و ایران، ضروری است بدانیم چرا امریکا و همپیمانانش ایران را هدف گرفته اند:
اول اینکه ایران دشمن شماره ی یک اتحاد امریکا-اسرائیل-عربستان است. زیرا تنها کشوری است که از لحاظ نظامی و اقتصادی به اندازه ای قدرت دارد که بتواند سلطه ی آنها در منطقه را به چالش بکشد. ایران هیچ علاقه ای به اسرائیل ندارد و اختلافاتش با عربستان سعودی به اعتقادات و باورهای آنها برمی گردد. ایران رهبر شیعیان منطقه و جهان است و عربستان رهبر طیف مقابل [وهابیت]. ترامپ که تا مغز استخوان و دی ان ای خود، صهیونیست است و از طرفی به قدری از بر هم زدن اتحاد امریکا با عربستان می ترسد که با وجود شواهد واضح و فراوان از خطرناک بودن شهروندان سعودی، آنها را در فهرست ممنوعیت ورود به خاک امریکا نگنجاند، ایران را تهدیدی برای روابط خود با دو حامی و دوست خود می داند.
از سوی دیگر، ایران (با کمک مالی به حزب الله) آشکارا از جنگ با اسرائیل و همچنین جنگ با گروه افراطی داعش (که حیوان دست آموز امریکاست) حمایت می کند. امریکا ایران را متهم می کند به اینکه بزرگترین حامی تروریسم است در حالی که این موضوع به هیچ وجه صحیح نیست. ایران یک وزنه ی تعادل در مقابل مسلمانان رادیکال (وهابی)، افراطی گرایی و خشونت است.
سوما، در جهانی که به سرعت به سمت تک قطبی شدن به وسیله ی نظم نوین جهانی صهیونیسم-آنگلو-امریکایی می رود، ایران با متحد شدن با روسیه و چین، به مقابله با قدرت گرفتن این محور پرداخته و جزو معدود کشورهایی باقی مانده که بانک مرکزی تحت سلطه ی خاندان روچیلد ندارد. ایران از سر خم کردن در برتبر قانون [بانک مرکزی] امریکا سر باز زده و اجازه نداده است ایالات متحده در خاک این کشور و قلمرو قدرتش پایگاه نظامی داشته باشد.
تصویر شماره یک
یازده نشانه ی جنگ امریکا با ایران
1. موسسه ی بروکینگز، یک اتاق فکر صهیونیستی-نومحافظه کارانه است که سیاست خارجی امریکا از آنجا نشأت می گیرد. در مقاله ی تحقیقی 2009 این موسسه با عنوان کدام مسیر به سوی پرشیا؟ گزینه هایی برای یک استراتژی جدید امریکایی در رابطه با ایرانآورده است امریکا با ایران به یک توافق می رسد، سپس آن را انکار می کند (یعنی وانمود می کند ایران از یک موضوع کاملا موجه و عقلانی سر باز زده است) و سپس [با این بهانه] با حمایت جامعه ی جهانی به ایران حمله می کند:
...هرگونه عملیات نظامی بر علیه ایران در سطح جهان منفور خواهد بود و نیازمند پیش زمینه ی صحیح بین المللی است تا هم حمایت منطقی جهانی از عملیات شکل بگیرد و هم مقاومت در برابر آن کاهش بیابد. بهترین راه برای کاهش رسوایی جنگ و افزایش حمایت ها از آن (حتی با اکراه و پنهانی) این است که فقط زمانی به ایران حمله کنیم که یک اجماع جهانی مبنی بر این وجود داشته باشد که به ایران پیشنهادی عالی داده شد و او نپذیرفت. پیشنهادی که فقط رژیم هایی از آن سر باز می زنند که می خواهند سلاح اتمی داشته باشند...بدین ترتیب امریکا (یا اسرائیل) اعلام می کنند که از موضع تاسف -و نه خشم- ناچار به طرح ریزی عملیات نظامی علیه ایران شده اند. جامعه ی بین الملل نیز به این نتیجه خواهد رسید که ایران با ممانعت از پذیرش یک توافق خوب، خود این بلا را بر سر خودش آورد. ص 39[1]
2. از بین کشورهای شاخص فهرست قانون ممنوعیت مهاجرت به امریکا، ایران را می بینیم اما عربستان را نه! عربستانی که همه از وضعیت دخالت آن در ماجرای یازده سپتامبر خبر دارند و حتی خود دونالد ترامپ، ریشه ی قانون منع مهاجرت هفت کشور مسلمان را، پیشگیری از وقایعی نظیر یازده سپتامبر عنوان کرده بود، جایی در فهرست منع ورود به خاک ایالات متحده ندارد. البته علت این امر واضح است! شهروندان عربستانی به پاس قراردادهای بیشمار نفتی، تسلیحاتی، قراردادهای مربوط به پایگاه های نظامی امریکا در خاک این کشور، تجهیز مالی و آموزشی داعش به طور مشترک با امریکا و ... آزادانه به ایالات متحده سفر می کنند، اما ایران نه!
3. اقتصاد امریکا بر پایه ی دلارهای نفتی استوار است. سیستم دلار نفتی یعنی تمایل کشورهای خارجی به خرید و فروش نفت با استفاده از دلار امریکا. یعنی این کشورها باید معاملات نفتی خود را با دلارهای امریکا انجام دهند که این امر تقاضای جهانی برای دلار امریکا را بالا نگه می دارد. سودی که از این سیستم به امریکا می رسد کم نظیر است. امریکا با استفاده از این سیستم می تواند کنترل کند که چه تعاداد دلار در اقتصاد جهان در گردش است، و ارزش هر دلار چقدر است. او می تواند دارایی های کشورهای دیگر را کنترل کند. اما ایران رسما اعلام کرده است که از بیست و یکم ماه مارس 2017 برای معاملات نفتی خود از دلار امریکا استفاده نخواهد کرد. این موضوع بسیار بسیار مهمی است! بسیاری از گزارش ها حاکی از این است که علت اصلی تهاجم امریکا به برخی کشورهای غرب آسیا در 2 الی 3 دهه ی گذشته ی به علت تمایل آنان برای خروج از سیستم دلار نفتی بوده است (مثلا موضوع طلای لیبی در سال2011) [2],[3]
4. مشاور امنیت ملی ترامپ، مایکل فلین، سعی دارد تا اثبات کند که آزمایش اخیر موشکی ایران، توافق ایران و 5+1 را نقض کرده است. فلین تمام تلاش خود را به کار بسته است تا همه را متقاعد کند که این آزمایش مغایر با قطعنامه 2231 سازمان ملل موسوم به برجام بوده است. او عنوان کرد:
به ایران هشدار داده شده بود که هیچ فعالیتی در رابطه با موشک های بالستیک که قابلیت حمل کلاهک هسته ای را داشته باشند تا هشت سال پس از روز پذیرش توافق انجام ندهد.
تهران اعلام کرده است که این آزمایش هیچ توافقی را نقض نکرده است زیرا موشک های بالستیک آزمایش شده، از نوع تسلیحات متعارف بوده و مشمول قطعنامه شورای امنیت نمی شوند.
جنگ ها معمولا با فریب و دروغ آغاز می گردند. اصرار فلین بر نقض توافق توسط ایران –که هیچ سندی برای اثباتش ندارد- اولین دروغ در مسیر چیزی است که گلوبالیستها می خواهند: جنگ با ایران.
5. دروغ دوم، ادعای کاخ سفید مبنی بر مورد حمله قرار گرفتن کشتی سعودی توسط حوثی های یمن است. معاون مطبوعاتی ترامپ، شان اسپایسر، با استفاده از این خبر در دروغی کثیف ایران را متهم کرد که یک کشتی امریکایی را مورد حمله قرار داده است. اگرچه امریکا حامی عربستان و ایران حامی یمن است، اما تا زمانیکه همه می دانند یک کشتی سعودی مورد حمله ی یک گروه یمنی قرار گرفته، ادعای حمله ی ایران به امریکا فقط یک دروغ بیشرمانه است [که البته برای افروختن جرقه های جنگ به کمک امریکا می آید].
6. ژنرال ماتیس ملقب به سگ دیوانه، وزیر جدید دفاع امریکا دروغ سوم را برای جنگ با ایران بیان کرد. او ایران را بزرگترین حامی تروریسم عنوان نمود. باید به ژنرال بگوییم متاسفانه عربستان سعودی و اسرائیل (البته پس از امریکا) پیشتر برای دریافت این لقب نامزد شده اند.
7. امریکا در تاریخ سوم فوریه ی 2017 تحریم های جدیدی علیه ایران برقرار کرد. البته اینها تحریم هایی بود که قبل از آمدن ترامپ و کابینه ی ضد ایرانی اش کماکان برقرار بود. اما بیان دوباره ی این تحریم ها فقط به منظور تحریک ایران و زمینه سازی جنگ صورت گرفته است.
8. امریکا در دوران جدید خود، سعی دارد خود را به روسیه نزدیک کند زیرا می داند ائتلاف ایران-روسیه-چین باعث قدرتمند تر شدن این سه کشور می شود و حمله به یکی از آنها، به معنی حمله به هر سه ی آنهاست. بنابراین ترامپ مواضع دوستانه ای با پوتین اتخاذ نموده تا رابطه ی ایران و روسیه را زیر سایه ی خود بگیرد و از سوی دیگر برای فشار به روسیه بار دیگر در سازمان ملل موضوع کریمه را پیش کشیده و به دروغ، روسیه را متجاوز به منطقه ی کریمه عنوان می کند (در حالی که بیش از 96% مردم کریمه داوطلبانه خواهان الحاق دوباره ی کریمه به روسیه هستند.
9. امریکا متحد بعدی ایران یعنی چین را نیز هدف قرار داده تا با تضعیف این کشور، ایران را بدون حامی نگه دارد. رکس تیلرسون، وزیر امور خارجه ی امریکا با پیش کشیدن موضوع تسلط چین بر دریای جنوبی خویش، او را محکوم کرد که نباید جزیره های مصنوعی دریای جنوب چین دسترسی داشته باشد. این در حالی است که چین حق تسلط بر دریای جنوب کشور خویش را دارد اما امریکا حقی در ان منطقه ندارد. این هم یک دروغ دیگر!
10. بسیاری از تحلیلگران و کارشناسان، استیو بانون، استراتژیست مشهور را مغز متفکر پشت سر ترامپ می دانند. او در سخنانی ترامپ را ابزاری در دست سیاست های کلان امریکا خواند و مدعی شد طی 5 تا 10 سال اینده بین امریکا و چین جنگ در خواهد گرفت. او گفت:
ترامپ یک ابزار است... نمی دانم او روزی این موضوع را خواهد فهمید یا نه![4]
او در مصاحبه با رادیو بریتبارت گفت:
بانون: 89 میلیون نفر از اعضای حزب کمونیست چین معتقدند که قدرت نظامی با محموله ی سلاح افزایش پیدا می کند. اگر منظور این حرف را دریابید متوجه خواهید شد که چرا چین تا این حد سعی در ساخت جزایر مصنوعی در دریای جنوب چین دارد...
مجری رادیو: شما می خواهید بگویید ما در 5 الی 1خ سال آینده با جنوب چین وارد جنگ خواهیم شد؟
بانون: البته! پس فکر کرده اید این دولت (دولت اوباما) چرا انقدر اطراف جنوب چین فعالیت دارد؟
منظور بانون، گشت زنی امریکا در دوران اوباما در آسیا بود که آغاز محاصره ی چین محسوب می شد.
11. ورای تمام اینها، 4 کشور ایالات متحده، بریتانیا، فرانسه، و استرالیا یک عملیات دریایی مشترک با نام Unified Trident یا اتحاد نیزه سه شعبه در نزدیکی ساحل ایران انجام دادند. یک افسر نیروی دریایی انگلیسی مدعی شد زمان و مکان این مانور کاملا تصادفی بوده است اما این نشانه ی پررنگی از این حقیقت است که نزدیک شدن به آغاز جنگ با ایران در سایه ی ترامپ سرعت گرفته است.
تنها راه پیشگیری از جنگ با ایران، افشای دروغ ها و آگاهی دهی عمومی است. وگرنه در صورت غفلت و میدان دادن به فریب و دروغ سردمداران جهانی سازی، اتفاقی نظیر آنچا [با دروغ و نیرنگ] بر سر سوریه آمد گریبانگیر ایران خواهد شد که قطعا سرمنشأ جنگ جهانی سوم خواهد بود زیرا هر تنشی با ایران، روسیه و چین را نیز به میدان خواهد آورد.»
همانطور که مشاهده شد، علل خصومت امریکا با ایران متفاوت از چیزی است که توافقی مانند برجام جلوی آن را بگیرد و اصولا نه تنها این اتفاق نیفتاده است بلکه توافق هسته ای، خود قطعه ای از پازلی است که در سال 2009 برای ایجاد پیش زمینه های جنگ طرح ریزی شده است.