همین روزها بود که این حکایت در کل جغرافیای ایران گسترده شده و شهر به شهر همراهی به بار آورد؛ همراهیها از شمال و جنوب و شرق و غرب تا مرکز ایران جمعیت شد و «انقلاب» نام گرفت؛ انقلابی نه شبیه دیگر انقلابهای دنیا؛ تافته جدا بافتهای که رنگ و بوی آسمانی داشت.
رویدادها و وقایع منجر به وقوع انقلاب اسلامی در ایران، تنها محدود به یک نقطه یا بخش نیست، این جریان عمومی جوشش خود را از جایجای این مرزوبوم از روستا گرفته تا شهر و از پایتخت تا مراکز استانها شروع کرد و درنهایت قطرهقطره این ملت دریا شدند.
صحنه اول؛ قیامِ قم
ماجرای نقش قم و اهالی آن در وقوع انقلاب اسلامی حکایت رویدادهای مختلفی است که هرکدامشان مجال پرداختن در صفحات متعدد را دارد، اما روایت این روز ۱۲ بهمنماه در این شهر خواندنی است.
صبح روز ۱۲ بهمنماه ۱۳۵۷ است، همراه جمعیت به سمت خیابان یخچال قاضی راه میافتیم، جایی که بیت امام خمینی را در خود جایداده و این روزها قلب تپنده شهر خون و قیام است، از ابتدای خیابان صفائیه راه بند است و باید بقیه مسیر را پا بهپای مردم پیاده به سمت بیت برویم.
شهر از حضور عوامل رژیم خالی شده است، دیگر جایی برای باتوم و گلوله نیست، شهر شهرِ امام است، قدم به قدم مسیر صفائیه یادآور خاطرات ۱۹ دیماه سال گذشته است، چه زود گذشت از آن روزی که مردم و علمای این دیار در اعتراض به انتشار مقاله توهینآمیز به امام در روزنامه اطلاعات، در بیت آیتالله نوری همدانی در همین خیابان جمع شدند و حادثه قیام ۱۹ دیماه در ذهن و روح این شهر ثبت شد، انگار همین دیروز بود که خیابان صفائیه حادثه درگیری بین طلاب و مردم و کماندوهای رژیم را تجربه کرد.
با مرور خاطرات گذشته به چهارراه شهر میرسم، همینجا بود که کماندوها، طلاب و مردم را به گلوله بستند و حداقل پنج نفر را به شهادت رساندند و عزاداریهای پیدرپی برای این شهدا در شهرهای دیگر برگزار شد تا به امروز رسید...
مسیرم را به سمت بیت امام تغییر می دهم، کمی جلوتر که میروم، جمعیت در هم موج میزند، بلندگویی که صدای رادیو را با خود یدک میکشد گزارش از تهران را مستقیماً صدا میکند، لحظه ورود رسیده است، همه اشک میشوند و «خمینی ای امام» زمزمه شهر میشود.
مردم سیاهپوش عزاداری حسین (ع) بر سر و سینه میزنند، جای شهدای ۱۹ دی قم خالی است، جمعیت دائماً پیگیر اخبارند، نزدیکان امام مردم را دعوت به آرامش میکنند.
اینجا بیت امام در قم است، درودیوار اطراف بیت مملو از عکس امام و شعار است، مردم اخبار را ازاینجا دنبال میکنند، پیگیری اخبار تشکیل کابینه و تائید و تشکیل کمیتههای انقلاب و روزهای پرالتهاب ۱۲ تا ۲۲ بهمن، و روزشمار انقلاب آغاز میشود.
صحنه دوم؛ بیتابی تهران
روزهای منتهی به بهمن ۵۷، روزهای عجیب و تاریخی برای برخی مناطق استان تهران بود. با فرار شاه از کشور، جرقههای نهضت اسلامی شعلهورتر از قبل شده بود و مردم مناطق مختلف استان تهران با حضور در پایتخت و یا راهاندازی تظاهرات در محل زندگیشان، بازگشت امام به میهن را فریاد میزدند.
در این میان اوضاع ورامین متشنجتر از سایر نقاط بود. در دیماه۵۷قیام تاریخی مردم ورامین رقم خورد و در این حادثه خون شهیدان کریمی، شیرازی و میرزایی درخت انقلاب اسلامی را آبیاری کرد. به شهادت رسیدن سه جوان ورامینی، آتش خشم مردم دیار ۱۵خرداد را شعلهورتر از گذشته کرد. نکته جالب آن بود که ساواک اجازه برگزاری ختم برای شهدای ورامین را نداد و حتی هزینه گلولهها را نیز از خانواده شهدا خواست.
تا زمان ورود امام راحل، مردم این منطقه به مبارزات خود ادامه دادند. همزمان با ورود امام خمینی به میهن گروههای مختلفی در استان تهران به گروه استقبال از امام پیوستند و جشنهای مختلفی همزمان با ورود امام در استان تهران برگزار شد.
سید محمد احمدی یکی از مبارزان دوران انقلاب اسلامی در گفتوگو با خبرنگار مهر با اشاره به حال و هوای ایام منتهی به ۱۲ بهمن سال ۵۷ اظهار داشت: پس از فرار شاه از کشور در ۲۶ دیماه سال ۵۷، همه مردم خود را مهیای استقبال از امام راحل کرده بودند.
وی افزود: مأموران شاه تا آخرین لحظه تلاش کردند تا از ورود امام راحل به کشور جلوگیری به عملآورند اما درنهایت قدرت و عظمت ملت ایران سبب شد تا امام خمینی(ره) در ۱۲ بهمن به میهن اسلامی بیایند.
احمدی ادامه داد: میلیونها نفر از نقاط مختلف ایران در مسیرهای منتهی به فرودگاه مهرآباد و بهشتزهرا حضور داشتند تا با امام راحل تجدید میثاق کنند.
وی بیان داشت: بهشتزهرا مملو از زنان و مردانی بود که در دوران رژیم شاهنشاهی تمامی سختیها و مشقتها را تحمل کردند و در بهمنماه سال ۵۷ ثمره استقامت خود را دیدند.
احمدی گفت: بسیاری از مردم نیز که امکان حضور در تهران را نداشتند در مقابل تلویزیون صحنههایی را از ورود تاریخی امام راحل به میهن مشاهده کردند، اگرچه این برنامه بهصورت کامل پخش نشد.
صحنه سوم؛ تبِ تبریز
روزهای انقلاب در تبریز نیز لبریز از حادثه است، از رشادت مردمی که در صحنههای مختلف دفاع از کیان ایران و اسلام همراهیشان را نشان دادهاند و حالا در روزهای منتهی به ۲۲ بهمنماه میخواهند مشارکتشان را در تحقق صفحهای ماندگار در تقویم انقلاب ایران ثبت کنند.
در شهر تبریز پادگانها یکی بعد از دیگری سقوط و سربازان بالباس مبدل از خدمت فرار میکنند، دژبانی ارتش تلاش می کند تا به هر نحو ممکن مانع فرار سربازان و افسران از محل خدمتشان شود اما همکاری انقلابیون با آنها مانع توفیق دژبانی ارتش و گاه ساواک در دستگیری آنها میشود.
اسلحهخانههای پادگانها یکی پس از دیگری به دست انقلابیون میافتند و سنگرهای انقلاب یکی پس از دیگری در خیابانها تشکیل و تجهیز میشود، صدای پای انقلاب در شهر شنیده و هر ثانیه مسیر برای تحقق یکی از بزرگترین وقایع قرن هموارتر میشود.
تشکیلات ساواک در تبریز ازهمپاشیده است و مبارزان با شناسایی آنها یکبهیک به تیر غیب گرفتارشان میکنند. خبرهای مسرتبخش یکی پس از دیگری از شهرهای مختلف به گوش میرسد. تهران کانون توجهات است و قم رهبری این حرکت را بر عهده دارد، اما همه جای ایران همراهاند و همصدا.
تبریز هم با رهبری شهید آیتالله قاضی طباطبایی عوامل رژیم را از نفس انداخته است. در خیابان اصلی شهر سنگرهای انقلاب برپاشده است. نیروهای انقلاب وارد عمل شدهاند و با درایت تمام برای حراست از شهر و حفاظت از جان مردم تلاش میکنند.
مردم انقلابی تبریز با پیامها و اعلامیههای روحانیون انقلابی بهویژه آیتالله خامنهای و آیتالله قاضی خط اما و انقلاب را میشناسند و میکوشند از نفوذ ضدانقلاب و منافقان در سنگر خود جلوگیری کند.
روزنامههای تهران هرروز خبر کشته شدن وابستگان رژیم را به مردم اطلاعرسانی میکنند. مسئولان رژیم یکی پس از دیگری فرار را برقرار ترجیح میدهند. خبرها از روستاهای اطراف تبریز حاکی از آن است که ملاکین و خوانین از محل خود گریختهاند. روستاها بهترین مکان برای سربازان فراری از پادگانها هستند تا ساواک به سراغشان نرود.
بلندگوهایی که مردم در طول خیابانها کار گذاشتهاند اخبار و اطلاعیههای مهم را به اطلاع مردم میرساند. این روزها بیمارستانها فقط دارو، لوازم پزشکی و پتو از مردم میخواهند. درِ بیشتر خانهها نیمهشبها برای پناه دادن به فرزندان انقلاب باز است و مردان در پشتبام خانهها کشیک میدهند. چون مأموران ساواک شبانه وارد خانهها میشوند تا انقلابیهای شاخص و سربازان فراری را دستگیر کنند. هرکس با هر وسیلهای که در دست دارد از محل خود پاسبانی میکند.
۲۲ بهمن اما روز سختی است. ارتش از شب قبل اعلام حکومتنظامی کرده بود اما بافرمان امام(ره) همه به خیابانها ریخته و فرمان ارتش را نقض میکنند. فرماندهان ارشد ارتش چارهای جز اعلام بیطرفی ندیدند و دستور بیطرفی ارتش را به همه واحدهای نظامی خود ابلاغ کردند. درگیریهای مردم تبریز با نیروهای ساواک و برخی وفاداران ارتشی گارد شاهنشاهی شدت بیشتری گرفته ولی پیشروی برای تصرف ساختمانهای دولتی، بهویژه ساختمان ساواک در بلوار ۲۹ بهمن همچنان ادامه دارد.
ساواکیها که مأموران شهربانی را سپر جانشان کرده بودند اکنون در حال گریختن از اداره ساواک تبریزند. مأموران شهربانی هم بهصف مردم پیوستهاند و ساختمان ساواک را تقریباً تقدیم نیروهای انقلاب کردهاند.
بازار تبریز هم صحنه درگیری بازاریان با نیروهای وفادار شاه است اما امروز ۲۲ بهمن شدت درگیریها به حدی بود که چندین شهید و زخمی برای انقلابیون در پی داشت و با هر خونی که به زمین میچکید صدای انقلاب قویتر شنیده میشد ...این صدای انقلاب است.
صحنه چهارم، موجِ مشهد
اوضاع مشهد هم بیشباهت به قم و تبریز نیست، مردم از ابتدای حرکت انقلاب همراهیشان را فریاد زدهاند، اینجا در جوار شمس الشموس جریانهای خودجوش مردمی شکلگرفته و گامبهگام بهپیش میرود، قدمهایی که در ایام منتهی به ۲۲ بهمن راسختر و محکمتر میشود.
مشهد در هجدهم بهمنماه ۱۳۵۷ شاهد راهپیمایی گستردهای از سوی مردم بود که بهمنظور پشتیبانی از کابینه مهندس بازرگان و اعتراض به بختیار نخستوزیر غیرقانونی از ساعت ۹ صبح شروعشده است.
پیشاپیش این جمعیت عظیم روحانیون و در صفوف بعدی، اقشار مختلف مردم از کارگر و کشاورز گرفته تا معلم و بازاری به میدان آمدهاند، همگی با مشتهای گرهکرده شعار میدهند، جمعیت از مقابل مدرسه نواب حرکت کرده و از چهارراه شهدا وارد خیابان امام خمینی شده است، گروه دیگری از میدان شهدا به جمعیت ملحق شده و از دروازه طلائی وارد خیابانهای خسروی و خسروی نو بهطرف میدان حضرت میشوند.
«درود بر خمینی رهبر آزادگان، سلام بر بازرگان نخستوزیر ایران» صدای جمعیت است، ساعت ۱۱ پس از ورود به میدان حضرت حدود یک ساعت و نیم طول میکشد که راهپیمایان در اطراف میدان مستقر شوند.
ظهر میشود و صدای اذان همه را برای اقامه نماز بهصف میکند؛ روزنامه خراسان روز بعد مجموع شرکتکنندگان در راهپیمایی را یکمیلیون نفر تیتر میکند که ۳۰۰ هزار نفر از آنها زنان مشهدی هستند که پا بهپای مردان به حمایت از امام آمدهاند.
روی نرده و دیوارهای موزه آستان قدس تابلوهایی به چشم میخورد که روی آنها نوشتهشده است: «در حکومت اسلامی کسانیکه بر طبق دستورهای اسلام حکومت و قضاوت نکنند کافرند.»
ساعت یک بعدازظهر است، سخنرانی توسط استاد شیخ علی تهرانی انجام و در پایان سخنرانی اعلام شد که طبق فرمان امام خمینی(ره) فردا پنجشنبه ۱۹ بهمنماه راهپیمایی در سراسر ایران برگزار میشود و در مشهد هم چهارراه شهدا آماده حضور دوباره مردم است.
پیام این جوشوخروش به تهران میرسد، طبقات مختلف و اصناف مشهد تلگرافهایی مبنی بر پشتیبانی از انتخاب مهندس بازرگان به نخستوزیری دولت موقت اسلامی را به تهران مخابره میکنند، همه حرف این است: «موج مشهد همراه است، طوفان میشویم. »
نام استان |
حال و هوای انقلاب در استانها |
آذربایجان غربی |
روز تاریخی مهم انقلاب در استان آذربایجان غربی دوم بهمنماه ۵۷ بوده
که قیام مسلحانه مردم ارومیه علیه رژیم طاغوت صورت گرفت و از این حرکت
بهعنوان اولین اقدام یا قیام مسلحانه کشور علیه رژیم طاغوت نامبرده
میشود. |
اردبیل |
اردبیل هم بهمنماه ۵۷ روزهای پرجوشوخروشی داشته است، ۴۷ شهید در جریان مبارزات انقلاب از افتخارات این استان و مرکز تجمع مبارزان انقلابی نیز باغ ملی و مسجد میرزاعلی اکبر بوده است. |
اصفهان |
روایت مبارزات در اصفهان هم بهمانند استانهای دیگر از مدتها قبل از بهمن ۵۷ شروعشده بود، ۱۰ مرداد ۵۷
مردم اصفهان در پی دستگیری آیتالله طاهری از مبارزان انقلابی، در منزل
آیتالله خادمی تحصن کردند. خادمی در این روز طی اعلامیهای با محکومیت این
مسئله اعلام کرد همه مردم متدین اظهار میدارند تا آزادی معظم له از پا
نخواهند نشست و تعطیلی دروس و مغازهها را ادامه میدهیم و چنانچه پاسخ
مثبت به ما داده نشود، مسئولیت هرگونه عکسالعمل بر عهده مقامات خواهد بود. |
البرز |
با عاجز ماندن گارد جاویدان تهران در مقابل تظاهرکنندگان و همافرانی که قصد پیوستن به مردم را داشتند دستور استفاده از قوای کمکی مستقر در مناطق حساس کشور ازجمله لشکر ۸۱ کرمانشاه صادر شد قبل از عزیمت لشکر کرمانشاه لشکر ۱۶ زرهی قزوین که به پایتخت نزدیکتر بود در شانزدهم بهمن حرکت خود را به سمت تهران آغاز کرد اما در خروجی قزوین توسط مردم متوقف شد و بهاجبار به سمت قزوین بازگشت لشکر قزوین سه روز بعد این بار مخفیانه حرکت به سمت تهران را از سر گرفت و پیش از آنکه وارد کرج شود از انسداد راه توسط مردم مطلع شده و از سمت اشتهارد بهطرف مردآباد تغییر مسیر داد. شب ۱۹ بهمن اهالی همایون ویلای محمد شهر متوجه عبور این لشکر به سمت کرج شده و مردم مناطق اطراف را باخبر کردند تا ورودی اتوبان را در زیر پل مردآباد مسدود کنند هرچند واحدهایی از این تیپ موفق شده بودند خود را به اتوبان رسانده و به تهران بروند قوای اصلی آنها صبح روز نوزدهم در زیر پل مردآباد – کرج متوقف شدند. بعدازظهر آن روز سران انقلابی و روحانیون شهر در مذاکره با فرماندهان تیپ زرهی قزوین توانستند آنها را از ادامه مسیر منصرف کرده و به تسلیم خویش درآوردند. تجهیزات و ادوات این نیرو به دانشکده کشاورزی و دانشکده پلیس منتقل شد سربازان همراه مردم به خانههای آنها رفتند و فرماندهان درجهداران و افسران تا پیروزی انقلاب در دانشکده پلیس نگهداری شدند بعدازظهر روز ۲۲ بهمن همه آنها آزاد شدند تا به شهرهای خود بازگردند. |
ایلام |
مردم ایلام در سال ۱۳۵۷
همگام و همگرا با دیگر مناطق ایران، علیه استبداد پهلوی به پا خاستند و از
طریق راهپیمایی، تظاهرات و اعتصابات مخالفت خود را ابراز داشتند. روحانیون
و فرهنگیان مبارز ایلام در جریان مبارزه، رهبری و هدایت مردم را بر عهده
داشته و با سخنرانی و صدور اعلامیهها مردم را برای مبارزه با رژیم پهلوی
تشویق میکردند. |
بوشهر |
مبارزات انقلابی در بوشهر نیز در بهمن ۵۷ به اوج خود رسید، محلات قدیمی شهر کانون حرکتهای انقلابی در بوشهر بوده است. و در دهه منتهی به ۲۲ بهمن میدان قدیمی شهر بوشهر شاهد به زیر کشیدن مجسمه شاه بود. مردم این استان نیز همچون دیگر نقاط کشور، حضوری گسترده و پرشور در مراسم و تظاهرات انقلابی داشتند و چندین شهید نیز تقدیم انقلاب کردند. |
چهارمحال و بختیاری |
نوزدهم بهمن ۵۷، افزون بر یک هزار و ۵۰۰ نفر از اهالی بختیاریهای استان چهارمحال و بختیاری، با حضور در مدرسه علوی تهران، با امام خمینی(ره) بیعت کردند و انزجار خود را از «شاهپور بختیار» نخستوزیر وقت رژیم ستمشاهی اعلام کردند. این اقدام مردم استان در نوزدهم بهمن ۱۳۵۷، نقش بسیار مهمی در اثبات وفاداری مردم این استان نسبت به اسلام و آرمانهای والای امام خمینی (ره) داشت. این افراد در طول مسیر با مشکلات و موانع زیادی مواجه شدند که به عشق دیدار با امام و اعلام انزجار از بختیار همه سختیها را تحمل کردند. در این روز امام با نیروهای هوایی دیدار داشت و دیدار دوم امام با مردم سلحشور و غیور و با بصیرت بختیاری بود. |
خراسان جنوبی |
مهمترین اتفاق در بیرجند
طی دهه منجر به پیروزی انقلاب مربوط به هفتم بهمنماه است، در این روز، طی
تظاهرات و راهپیمایی سراسری در بیرجند، تعدادی از مردم به شهادت رسیدند. |
خراسان شمالی |
شهربانی بجنورد به دست نیروهای مردمی افتاد. در اوج راهپیماییهای مردمی روزهای ۱۸ و ۱۹ بهمنماه ۵۷،
نیروهای شهربانی برای ایجاد رعب و وحشت میان مردم، تعداد زیادی از چماق به
دستان را در حدفاصل میدان شهید و چهارراه مخابرات برای مقابله با
تظاهرکنندگان سوار کامیون کرده بودند و در گوشه و کنار خیابان تظاهرکنندگان
را با چماق مورد ضرب و شتم قرار میدادند. مردم بیدفاع هم تنها با پرت
کردن سنگ به سمت چماق داران از خود دفاع میکردند. چماق به دستان در روزهای
پایانی عمر خود هرکسی را که در راهپیمایی و تظاهرات میگرفتند تحویل
شهربانی میدادند. |
خوزستان |
اجتماع بزرگ مردم بهبهان در مسجد امامزاده حیدر و حمایت از انقلاب، خواسته مردم خوزستان در برقراری حکومت اسلامی از سوی امام خمینی(ره) و انجام راهپیماییهایی در این خصوص، پیگیری جامعه روحانیت بختیاری ایذه برای استعفای بختیار، اعتراض روحانیت و افسران دزفولی به دستگیری همافران، تظاهرات ۵۰ هزارنفری مردم شوشتر برای استعفای سید عبدالله صدیق زاده نماینده این شهر، برگشت به کار ۴۰۰ کارگر شهرداری آبادان بعد از ۱۲۰ روز اعتصاب بهمنظور تمیز کردن شهر با وساطت روحانیت این شهر ازجمله مهمترین وقایع دهه فجر ۵۷ در خوزستان به شمار میرود. |
زنجان |
مردم استان زنجان هم روزهای خونینی در بهمنماه را شاهد بودند، زنجان ۳۵ شهید را تقدیم انقلاب کرده و مسجد ولیعصر و اسحق میرزا از مراکز شاخص انقلابی این استان بوده است. |
سمنان |
روزی که بنزین عامل برگزاری یک سخنرانی شد هفت روزی به ورود امام
مانده بود و هنوز کسی نمیدانست که چه میشود روزنامه جمهوری اسلامی در
تیتر روی صفحه نخست خود نوشته بود «ورود امام در هالهای از ابهام» و این
روزها شاید سرنوشتسازترین روزهای تاریخ معاصر ایران بود. برادران رضا پور
یک پای انقلاب در شاهرود بودند، آن روزها در خیابان مصلا و مزار قدیم
فعالیتهایی داشتند. بهاصطلاح امروزیها فعال سیاسی بودند اخبار را هم از
آنها میشد گرفت. |
فارس |
جشن پیروزی انقلاب در شیراز بهواسطه سقوط ساواک و تصرف صداوسیما یک روز زودتر از نقاط دیگر کشور برگزار شد. استان فارس تنها استان کشور بود که در سه شهرستان آن؛ شیراز، کازرون و جهرم حکومتنظامی اعلام شد و بهواسطه اینکه مرکز ساواک در دیماه به دست مردم افتاده بود روز ۲۱ بهمن مردم شیراز شهربانی اصلی و صداوسیما را در اختیار گرفتند و جشن پیروزی را برگزار کردند. |
قزوین |
قزوین جزو اولین شهرهایی بود که در آن حکومتنظامی اعلام شد اما دراینبین ششم و هفتم دیماه سال ۵۷ برای مردم قزوین روزی سرنوشتساز و حساس بود، در روز ۷
دی با توجه به نقش عمده و تأثیرگذار فرهنگیان در راهپیماییها، بسیاری از
فرهنگیان و مدیران مدارس تصمیم گرفتند که مدارس را تعطیل کنند و به جمعیت
راهپیمایان بپیوندند. |
کردستان |
کردستانیها هم در بهمنماه شاهد شهادت برخی از تظاهرات کنندگان بودند، کردستان در این ایام ۳۵ شهید تقدیم کرده، که بیشتر این شهدا هم در خیابان شهدای سنندج در تظاهرات و راهپیماییها به شهادت رسیدند. |
کرمان |
حماسه بزرگ مردم کرمان در ۲۴ مهرماه سال ۵۷،
سالروز به آتش کشیدن مسجد جامع کرمان به دست مزدوران رژیم شاه، ایستادگی و
مقاومت مردم بصیر و ولایتمدار کرمان را در مقابله با ظلم و جور، تثبیت و
بر همگان آشکار ساخت. |
کرمانشاه |
مسجد آیتالله بروجردی،
مسجد حاج شهباز خان، منزلهای آیتالله نجومی، آیتالله حاج آخوند،
آیتالله کاظمی، محله هشتی بین شهرداری سابق و چهارراه مدرس و مسجد معتضدی
از مراکز شاخص انقلابی استان کرمانشاه در تبوتاب روزهای منتهی به پیروزی
انقلاب اسلامی بودند. |
کهگیلویه و بویراحمد |
مبارزات عشایر کهگیلویه و
بویراحمد با رژیم پهلوی خیلی زودتر از دیگر نقاط کشور آغاز شد. در سال ۱۳۰۹
عشایر بویراحمد به رهبری «کی لهراسب» و «میرغلوم» در تنگ تامرادی ارتش
رضاشاهی را شکست دادند تا کینه پهلوی از عشایر جنوب بیشتر و بیشتر شود. در
سال ۱۳۴۲ و همزمان با آغاز نهضت انقلاب عشایر بویراحمدی در دومین جنگ با
ارتش پهلوی در تنگهای به نام گجستان، ارتش تا بن دندان مسلح محمدرضا شاه
را شکست دادند. |
گلستان |
منطقه گرگان که پیش از
انقلاب اسلامی زیرمجموعه استان مازندران به شمار میرفت همسو با سایر
شهرهای کشور نقش مؤثری در پیروزی و شکلگیری انقلاب اسلامی داشت. مردم این
منطقه علاوه بر حضور پررنگ در تظاهرات خیابانی شهدا و زخمیهای زیادی هم در
مسیر انقلاب دادند. بر اساس آمار اعلامشده بیش از ۵۵ شهید از استان گلستان تقدیم انقلاب شد. |
گیلان |
یکی از مهمترین اتفاقاتی که روزهای انقلاب سال ۵۷ در شهر رشت رخ داد، شکست مقاومت پایگاه ساواک این شهر بود. |
لرستان |
مسجد علوی و جوادالائمه
در بحبوحه انقلاب روزهای پرفراز و فرودی را پشت سر گذاشتند، با عبور از
خیابانهای شهر خرمآباد بهویژه خیابان و مسجد علوی هنوز صدای فرزندی از
آل پیامبر(ص) به گوش میرسد که با خطابههای آتشین خود همه را به بیداری و
بیدادگری میخواند. |
همدان |
مردم دیار هگمتانه نیز برگههای زرینی را در دفتر انقلابی خوددارند، بعد از تظاهرات دانشآموزی ۳۰ مهرماه ۵۷
همدان و پایین کشیدن مجسمه شاه در نهاوند، حرکت شهید مدنی و انقلابیون
همدان برای سدکردن راه ارسال ادوات زرهی اعزامی به تهران از کرمانشاه در ۱۹ بهمن ۵۷ انجام شد. |
یزد |
یکی از افتخارات یزد،
همراهی امامجمعه این شهر با امام در بازگشت به ایران بود. آیتالله شهید
محمد صدوقی و فرزند ایشان مرحوم حجتالاسلام محمدعلی صدوقی از همراهان امام
در پاریس و در بازگشت ایشان به کشور بودند. مردم یزد که احترام بسیاری
برای آیتالله صدوقی قائل بودند، پیامهای او را نکته به نکته اجرا
میکردند. |
روزهای دهه فجر فرصت تجدید خاطره است، خاطرات ماندگاری که مردم ایران اسلامی از آن روزهای پرجوشوخروش دارند، از ایامی که به ۲۲ بهمن منتهی شد و فریاد این ملت در گوش تاریخ را برای همیشه ماندگار کرد: «اینجا تهران است، صدای راستین ملت ایران، صدای انقلاب.»