* با سلام و تشکر؛ بهعنوان اولین سوال: چرا ادبیات را انتخاب کردید؟
- حقیقتش را بخواهید خیلی تصادفی با پیشنهاد یکی از دوستانم این رشته را انتخاب کردم. باید اقرار کنم که من به رشته ادبیات و معلمی در طول تحصیلم هرگز فکر نکرده بودم و همیشه به دندانپزشکی و زنان و زایمان فکر میکردم، اما گویا تقدیر الهی چیز دیگری را رقم زده بود. میبینید هم در رشته ادبیات ادامه تحصیل دادم و هم معلم شدم، ولی امروز بسیار خوشحالم و خدا را شاکرم که در این رشته ادامه تحصیل دادم.
یکی از خوشبختیهای من تحصیل در دانشگاه خوارزمی (تربیت معلم سابق) و
دانشگاه تهران و شاگردی استادان بزرگی چون جناب آقای دکتر شفیعی کدکنی،
دکتر شهیدی، دکتر مصفا، دکتر اسلامی ندوشن، دکتر عابدی عزیز، دکتر ماهیار،
دکتر عرب و دکتر باستانی بود.
* در جامعه کنونی، ادبیات تا چه حد میتواند در حل بحرانهای فرهنگی و روحی اجتماع تأثیرگذار باشد؟
- بیشک ادبیات بهمثابه یک عنصر زنده، میتواند در هر اجتماعی از بُعد زیباییشناسی، سرگرمکننده و تأثیرگذار باشد، اما همانگونه که "سارتر" میگوید: «ادبیات یک کالای لوکس نیست» که بتوان فقط به جنبه زیباییشناسی آن بسنده کرد، بلکه ارزشمندی و ماندگاری ادبیات گذشته از زیباییشناسی، شاخصههای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی آن است که بر کارآمدیاش صحه میگذارد؛ از این رو نمیتوان نقش ادبیات را در زمینههای ایدئولوژیکی، اجتماعی و سیاسی نادیده گرفت.
همانگونه که آگاهید، جامعه کنونی هرروز شاهد انواع نوآوریهای مثبت،
منفی، کشف، ایجاد، اختراع و انواع جنبشها در هر زمینهای است. پس ادبیات
نمیتواند از این نوآوریها، جنبشها و نظریهها خود را دور نگه دارد، بلکه
شرایط کنونی چنین ایجاب میکند که نقش ادبیات در جوامع کنونی بسیار
پررنگتر از قبل بشود زیرا ادبیات است که به انحای مختلف میتواند حافظ و
زبان گویای تمام مسائلی باشد که در برههای از زمان در یک اجتماع از حیث
فرهنگی، سیاسی و... رخ میدهد.
* شما مدرس رشتهای بهنام "ادبیات پایداری" هستید. لطفا درباره این رشته توضیح دهید.
- واژه ادبیات پایداری و مقاومت، بهطور عام و خاص با واژه جنگ و دفاع از میهن و دین معنا و مفهوم مییابد. چنانکه پیداست، این امر فقط به یک کشور و یک جامعه خاص تعلق ندارد، بلکه در کل جهان، در فرانسه، ایتالیا، آلمان، روسیه و... در طول تاریخ بارها و بارها رخ داده است.
آنچه مهم است اینکه "پایداری" و "مقاومت" در برابر دشمنان برای ما یک ارزش بسیار متعالی بهشمار میآید. البته ما در زمینه ادبیات پایداری ودفاع مقدس آثار قابل توجهی از جمله رمان، خاطره، نمایشنامه، فیلمنامه و دیگر انواع ادبی داریم که دایره بسیار گستردهای دارند، اما تا به امروز توجه به این آثار را فقط در کنگرهها و همایشها و نشستها شاهد بودیم که بهصورت پراکنده و در مدت زمان کوتاه با شتاب برگزار میشد.
طبیعی است که در چنین شرایطی خلأ یک رشته که کار را بهصورت آکادمیک و
منسجم دنبال کند، بهنحو بارزی احساس میشد. برای همین ایجاد این رشته در
دانشگاهها -بهویژه دانشگاه شاهد- یک ضرورت و اصل بود که خوشبختانه با
عنایت خداوند به تحقق پیوست.
* پس یکی از اهداف تأسیس رشته ادبیات پایداری در واقع زنده نگه داشتن یاد دفاع مقدس بود؟
- آیا شما گمان میکنید که پدیدهای بهنام "جنگ" در یک برههای از زمان در کشور ما رخ داد و تمام شد و باید آن را به صفحات تاریخ سپرد؟ مسلما چنین نیست.
از نظر من، جنگ و یاد شهدا، رزمندگان، مفقودین و جانبازان در هر لحظه
باید برای ما زنده باشد. بنابراین ایجاد این رشته کمترین حرکتی بود که در
این راستا انجام گرفت.
* مشکلات کنونی ادبیات پایداری چیست؟
- تا کنون متأسفانه در حوزه ادبیات پایداری و دفاع مقدس، چه در زمینه آثار منظوم، چه در زمینه آثار منثور، کار در خور توجهی صورت نگرفته است. حقیقت امر این است که کتابهایی که برای این رشته تا کنون چاپ شده، هم از حیث کمیت و هم از حیث کیفیت، در حد کارشناسی ارشد این رشته نیستند.
در حال حاضر این کمبود منبع برای این رشته بسیار آسیبزننده و
مشکلآفرین است که باید هرچه زودتر مسئله یادشده توسط پژوهشگران محترم این
رشته به روش علمی حل شود.
* چه دانشگاههایی رشته ادبیات پایداری را به جمع رشتههای خود اضافه نموده و کدام دانشگاهها دارای مقطع دکتری در این رشته میباشند؟
- تا آنجا که من اطلاع دارم، دانشگاه شاهد، دانشگاه باهنر کرمان، دانشگاه سمنان، دانشگاه اردبیل و دانشگاه یزد.
* خانم دکتر برگزاری همایشها و کنگرهها چه تأثیری در ارتقای ادبیات پایداری دارد؟
- مسلما بیتأثیر نخواهد بود. همایشها و کنگرهها میتوانند علاوه بر
آگاهیهای علمی، در شناخت و هدایت و پیشبرد اهداف رشته ادبیات پایداری
تأثیرگذار باشند.
* از شاعران و نویسندگان مورد علاقه خود بههمراه دلیل این علاقه نام ببرید.
- شاعران: حسینی، امینپور، هراتی و رحمدل به لحاظ سادگی، بکر، عاطفی، فرهنگی، تاریخی و شور حماسی آنهاست که علاقهمندم و حتی پژوهشهایی را در خصوص اشعارشان انجام دادم، البته نه بهنام خودم!
نویسندگانی که میتوانم نام ببرم، من داستان کوتاه "تشخند" از آقای بنیعامری را خیلی دوست دارم. همچنین کسانی چون مجید قیصری، بایرامی، غفارزادگان، احمدزاده و فراست را میتوانم نام ببرم.
* از اینکه وقتتان را در اختیار ما گذاشتید سپاسگزاریم.