به گزارش سرویس سیاسی پایگاه 598، در جامعه پست مدرن امروز در غرب که به کشور ما و اکثریت قریب به اتفاق کشورها نیز راه یافته و مرسوم گردیده است تعیین شاخص های مختلفی است که از آن طریق می توان نسبت به ارزش گذاری کمی و کیفی موضوعات مهم اجتماعی، اقتصادی و حتی سیاسی در میان مردم نیز اقدام کرد.
ستاره گذاری و یا ستاره دادن به مسائل اجتماعی و تکنولوژیکی از گسترده ترین روش هایی است که بدلیل سهولت در ارزشیابی و راحتی درک و فهم آن برای تمامی اقشار خصوصا در ابعاد تبلیغی – رسانه ای کاربردهای زیادی یافته است از ورزش و مسابقات ورزشی گرفته تا رستوران داری و هتل داری، از دستاودهای تکنولوژیکی و فنی گرفته تا کم اهمیت ترین مسائل را شامل می شود.
در موضوعات سیاسی نیز استفاده از شاخص هایی برای ارزش گذاری مد نظر است که با یک پیش شرط می توان همین روش را در سیاست بکار گرفت. اگر در غیر موضوعات سیاسی عدد و ارقام و آمار راحتی ارزش گذاری را در اختیار همگان قرار داده است لذا کمیت حرف اول را در ین قبیل موارد می زند اما بقول یکی از اساتید دوران دانشگاهی که می گفت اگر می خواهی اطلاعاتی مهم و کیفی ندهی آمار بده لذا خطر استفاده از کمیت در همین نکته نهفته است. لاکن در امور سیاسی نمی توان با کیفیت و عدد و رقم و آمار وارد شد زیرا با عنایت به حساسیت موضوع مورد بررسی، امکان هر گونه القای شکست یا موفقیت غیر واقعی و سراب گونه توسط سیاست بازان بر فکر و ذهن مردم وجود دارد در نتیجه بهترین راه توجه به همان پیش شرط مهم در بررسی موضوعات سیاسی است و با این دو شیوه ارزش گذاری است که می توان در مشروعیت و مقبولیت و شائنیت نظام سیاسی مستقر در هر کشور و یا دولت پیروز در هر انتخاباتی به نتایج قابل اطمینان دست یافت.
باید توجه داشت که این دو روش دو پیش شرط است نه روشی در مطالعه و نتیجه گیری یک موضوع سیاسی خاص. این دو شیوه عبارتند از:
1- میزان و اهمیت مردم در نظام سیاسی کشور و اینکه نظام مستقر تا چه حدی به مطالبات مردم خود را پاسخگو می داند /به عبارت دیگر به هر میزان که نقش مردم کم و یا زیاد شود بر سه مقوله یاد شده در سطور بالا(مشروعیت و مقبولیت و شائنیت) تاثیر گذاشته و آنرا جابجا خواهد کرد.
2- میزان مشارکت مردمی در انتخابات کشور دومین شاخصی است که در این باره می تواند در بررسی موضوعات سیاسی مورد استفاده قرار گیرد ( الثورث هانتینگتون/ محمد زعیم زاده/ وطن امروز 2/10/95).
بطور قطع و یقین نظام جمهوری اسلامی با هر دو شاخص یاد شده می تواند ستاره های زیادی را هم در ابعاد کمی و هم کیفی بخود اختصاص داده و آنرا زینت بخش ساختار سیاسی خود نماید را لاکن دولت ها حسب گفتمان فکری و راهبردهای اتخاذه شده خویش نوسانات زیادی را در کسب ستاره قبولی نشان می دهند که براحتی همه ما می توانیم نظر مردمی و نظام ولایی جمهوری اسلامی را در این باب بدست آوریم.
امروز دولت اعتدال حسن روحانی بر سر کار است و قوه مجریه منبعث از تجمیع تفکرات دولت های سازندگی و اصلاحات نیز هویت بخش آن . در ماه های آخر این دولت قرار گرفته ایم و به عبارت دیگر وقت کلاس ریاضی و در پاییز و زمستان طبیعت وقت شمردن جوجه های دولت تدبیر و امید فرا رسیده است. جوجه هایی با طعم و رنگ همان ستاره هایی که در این نوشتار بدنبال هستیم. پس می خواهیم در مقام یک ارزیاب ستاره دهنده در پشت میز هریک از عملکردهای مهم دولت نشسته و قضاوتی عادلانه کنیم شاید حسن روحانی هم بتواند ستاره ای را در گوشه لباسش الصاق کند. البته توضیح زیادی در این باره نخواهیم داشت زیرا آنقدر زنجیره های رنگارنگی از القاب نثار منتقدان کرده اند که مردم فهیم ایران بعضا نیازی به راهبر تحلیلگر ندارند و اعطای ستاره های ایشان به پشتوانه سه و سال اندی حضور اعتدالیون و حامیان اصلاح طلبشان در مهمترین مصادر کشور خواهد بود. برای سهولت کار ما نیز با در نظر گرفتن مصلحت سنجی بموقع دولت و قوت برنامه ها ، اصرار مدبرانه دولت بر ادامه برنامه ها و بالاخره نتایج و رضایت مندی نهایی ملت ایران در کنار هر برنامه ستاره ای را خواهیم داد که در آن:
. رنگ بنفش یا نماد دولت یازدهم نشانه رضایت مندی دولتی ها.
. رنگ سیاه نشانه نارضایتی و شکست طرح و رضایت مندی مردمی.
. رنگ قرمز نشانه خنثی بودن و بی تفاوتی .
.رنگ سبز نشانه رضایت مندی مردمی از برنامه مورد نظر.
تا به امروز می باشد و اختلاط رنگ ها در هر برنامه درصد نظرات اقشار مختلف در این باره خواهد بود:
1- مسکن مهر: رشد ضعیف / عدم اعتقاد وزیر مربوطه به طرح و مزخرف خواندن آن/ عدم تامین مالی طرح: *****
2- طرح توزیع یارانه نقدی / به ارث رسیده از دولت قبلی/ ایجاد شوک های روانی و تشتت در روند اجرای طرح در حذف و اضافه یارانه مردم / مصیبت و عزای دولتی ها در شب های پرداخت یارانه : *****
3- فتح الفتوح و خورشید تابان برجام / قولی که بر رفع تمام تحریم هانداده بودند!/ روابط مناسب و نزدیک با غرب و خصوصا آمریکابرقرار کنند/کدخدا خواندن آمریکا و تمام هم و غم دولت را برای رسیدن به این مدینه فاضله با اجرای برجام های 1 و 2 و 3 و ... فراهم سازند/ تلاش کنند تا روابط خود را با غرب تجدید کنند: *****
4- اصلاح 100 روزه اقتصاد کشور، رشد نقدینگی در کشور به رقم بهت آور 000/000/000/000/1122 / بی ارزش شدن و کاهش ارزش پول ایران در مقایسه با ارز پایه در ماههای آخر سال 95 که از سوی بانک جهانی زنگ خطر ورشکستگی اقتصاد ایران نیز به صدا در آمده است و افزایش بدهی های دولت به بانک ها *****
5- حقوق های نجومی به مدیران از راس تا ذیل / ذخیره خواندن مدیران خرام خوار دولتی / عدم برخورد قضایی و معرفی حرام خواران به قوه قضائیه/ اختاپوس اختلاسگران فامیلی در مبادی مالی کشور و رانت خواری و رشوه خواری و ویژه خواری سیاسیون و مدیران دولتی : *****
6- تعطیلی بالای 198 واحد تولیدی و صنعتی و به تبع آن رشد بیکاری به رقم 000/000/3 میلیون نفر *****
در نتیجه گیری نهایی بنظر می آِید علاوه بر اینکه می توان عناوین دیگری هم به این لیست اضافه نمود باید توجه کرد که:
. دولت یازدهم مدتهاست که به چرخه محاسبه و برآورد میزان موفقیت و یا شکست خود نزدیک گشته است و ملت ایران براحتی می توانند در این امر اظهار نظر نمایند و نمره قبولی و یا مردودی را در انتخابات سال آتی در کارنامه دولت تدبیر حسن روحانی ثبت و ضبط نمایند.
. اگر دولت را مجموعه واحدی در نظر بگیریم که تمامی اجزای آن در ارتباط مستقیم با کل ساختار در حال حرکت بوده و هر جز تاثیر بدون تردیدی در دیگر اجزا دارد می توان اینگونه نتیجه گرفت که ترکیب دولت تدبیر نوعی پارادوکسیکال را در درون خود به نمایش می گذارد به این معنا که دولت یا ترکیب اشراف سالارانه و تکنوکرات های تحصیل کرده در فرهنگ و ارزش های غربی با بدنه اجرایی خود و مردم در تضاد بوده و نمی تواند برنامه های توسعه و پیشرفت انقلاب اسلامی را با اعتقادی درونی و دیدگاهی جهاد گونه به اجرا در آورد لذا در چشم انداز خدمتگزاری، دولت وقتی به مسکن مهر می رسد آنرا مزخرف می خواند یا یارانه را مصیبت خود می داند و قس علی هذا.
بنابراین حتی اگر با آمار و عدد هم توسعه را بالای 7% اعلام کنیم و تمام ستاره های خدمتگزاری را به دولت یازدهم بدهیم در اصل واقعیت که همانا نمره ضعیف در مدت عمر خویش می باشد تغییری حاصل نخواهد شد.
*رضا احمد زاده