به گزارش سرویس سیاسی پایگاه 598، مشاور، مشاوران یا گروه مشاوران مفهومی است که همگی ما کما بیش با معنی آن آشنایی داریم. کسانی که بدلیل تجربه و تخصصی که در رشته بخصوصی دارند به شخص محوری، مدیر یا مسئول یک سیستم یا سازمانی برای پیشبرد بهتر امور راهنمایی ها و مشورت هایی بر حسب تخصص و دیدگاههای فن سالارانه خود ارائه می دهند .مشاورین را می توان عقل منفصل سیاستمداران دانست کسانی که در یک سطح هم نبوده و در یک طبقه بندی سیاسی – فکری به صورت عمودی بعضا یا دارای هویتی مستقل و دارای تاثیر گذاری در حرکت مجموعه سیستم هستند و یا اینکه فقط بازیگرانی هستند که بنا به توافقات سیاسی پشت پرده جریانات غالب سیاسی در مسند مشاورتی نشسته اند کسانی مانند: محمدرضا صادق مشاور رسانه ای، حسام الدین آشنا مشاور فرهنگی، ترکان مشاور ارشد، مولارودی مشاور امور زنان، یونسی مشاور امور اقوام و بالاخره پررنگ ترین مشاور محمود سریع القلم مشاور امور بین الملل که هیئت مشاوران حسن روحانی را بر عهده دارند نیز از شمول شرایط یاد شده در سطور بالا مستثنی نیستند.
شاید این ادعا دور از واقعیت نباشد که در هیچ دولتی به اندازه دولت یازدهم جایگاه و حضور و نقش مشاوران اینقدر ملموس و پرچالش بوده باشد به این معنا که نمی توان بین افکار رئیس دولت و شخصیت جمعی و فردی مشاوران جدایی و افراقی قائل شد زیرا سخنانی که از سوی حسن روحانی صادر می گردد با مواضعی که از سوی مشاوران انعکاس می یابد در یک همپوشانی معنایی به هم رسیده و یک ساختار واحد را به نمایش می گذارند. القابی که رئیس دولت یازدهم نیز نثار منتقدان کرده است همه گویای این است که مشاوران نقشی بسزا در دادن الگوهای رفتاری و سیاسی و اتخاذ سیاست های راهبردی دولت اعتدال بر عهده دارند و شاید بتوان مشاوران را اتاق فکری دانست که در زیر سایه ریاست دولت کسی را یارای مقابله با ایشان را ندارد. در انتهای این بخش بی تناسب نیست تا اشاره ای گذرا به افکار و مواضع معروفترین و در عین حال یکی از چالشی ترین مشاوران دولت یازدهم یعنی محمود سریع القلم نگاهی بیندازیم تا ببینیم که تا چه حد مشاوران می توانند تاثیر گذار باشند و مفاهیم و معنای بکار رفته در کلام و افکار رئیس دولت را همسوی با خود در فضای سیاسی کشور پراکنده سازند.
دکتر محمود سریع القلم متولد سال 1338 در تهران است هر چند وی تحصیلات اولیه را در ایران پشت سر گذاشته اما تمامی مقاطع
تحصیلات دانشگاهی را در آمریکا گذرانیده است. وی را میتوان تحصیل کرده ای دانست که شاکله فکری او در غرب شکل گرفته است و در طبیعی ترین حالت نه تنها با فرهنگ ایرانی و اسلامی رابطه خوبی ندارد بلکه از منتقدان آن نیز می باشد و وی در زمینه های مختلفی مانند:
. الگوی توسعه غربی: وی تنها راه پیشرفت را پیمودن راهی می داند که غرب رفته است .
. انتقاد از فرهنگ سیاسی ایران: وی فرهنگ ایرانی را در عرصه سیاست بی میراث می داند و در صدد اصلاح آنچه را هم که دارد می باشد.
.انتقاد از سبک زندگی ایرانی: وی معتقد است که سبک زندگی ایرانی ها، دنیا دوستی و مادی گرایی است و بین رفتار و اعتقاد ایرانیان تفاوت و فاصله وجود دارد.
. نگاه علمی تجربه گرا که در علوم اجتماعی به روش پوزیتیویستی مشهور بوده و بیشر تجربه گراست.
. اعتقاد به اقتصاد خصوصی: پیش بینی می شود به دلیل سابقه ی اکثر شخصیت های دولت یازدهم و همچنین رشته های تحصیلی مسئولین دولت یازدهم، سیاست های دولت به سمت اقتصاد خصوصی پیش بروند. اما سریع القلم یک تفاوت جدی دیگر با همقطاران خود در دولت یازدهم دارد. وی حتی نقش مسئولیتی دولت در اقتصاد را نیز نمی پذیرد.او به طور صریح در مهرماه 92 مدعی شده امروزه در جهان دولت ها دیگر وظیفه ی معیشتی ندارند. د مرام فکری این مشاور ارشد دولت یازدهم خطاب و نگاهش بیشتر با سمت و سوی اقشار بالای شهری همخوانی دارد تا تمام مناطق شهری لذا اجرایی شدن دیدگاه های وی در میدان عمل می تواند چشم اندازهای خطرناکی را در زمینه اشراف سالاری و تفاوت های فاحش طبقاتی بین مردم را دامن بزند .
..شاید بتوان محوری ترین ویژگی اندیشه های سریع القلم را تکیه زیاد بر روی سیاست و به خصوص سیاست خارجی دانست. سریع القلم به صراحت معتقد است مشکلات اقتصادی کشور را باید از طریق سیاست خارجی و تعامل با جامعه ی جهانی حل کنیم. این رویکرد هر چند در جای خود قابل بررسی است اما بدیهی است که تکیه و تأکید صرف بر روی منابع خارجی کشور را به شدت آسیب پذیر خواهد کرد. از این رو استراتژی دولت فعلی در صرف تمام توان خود برای حل مشکلات کشور از طریق سیاست خارجی امری جامع نیست. در سخنان مقام معظم رهبری نیز این هشدار به دولت یازدهم وجود داشته که دولت باید بر منابع داخلی تأکید داشته، سرمایه ها و منابع داخلی را آزاد فعال سازد. از این رو می توان این استرتژیدولت را ناشی از اثرگذاری حلقه ی مشاوران بر روی رئیس جمهور دانست.پایگاه تحلیلی صراط 18 آذر 1392/ 148071
خواننده محترم: آیا این سابقه و افکار در باره محمود سریع القلم با مواضعی که از دولت یازدهم و مشخصا حسن روحانی در طول مدت حضور در پاستور به ظهور و بیان رسیده است شباهت ها و ارتباطات آشکاری دیده نمی شود ؟
به بهانه موضوع مهم مشاوران در ساختار دولت یازدهم و بعد از بیان کلیاتی درباره این جمع مصلح سیاسی دولت! تصمیم گرفتم تا در لباس یک مشاور امین رئیس دولت تدبیر را خطاب قرار داده و چندین مشورت اساسی را به وی تقدیم کنم شاید اگر این مطالب را در سال اول دولت در یافت می کرد امروز در کلاس ریاضی و محاسبه ملی بدنبال لابی کردن با اعداد و ارقام جهت قبولی در امتحان خرداد 92 تلاش نمی کردند و عناوینی چون دولت خسته و دولت پیر و دولت ژنرال های پیر و... را به اجبار زینت بخش حمایل دولت اعتدال خویش نمی کردند.
شایان ذکر است که وظیفه مشاوران دور کردن دولت از حاشیه هاست نه اینکه خود به یک محور حاشیه ساز تبدیل شوند و آن قدر راه افراط را در این باره طی کنند که روحانی را واردار به تذکر و عکس العمل نمایند که چه ؟... که دست از توئیتر بازی بردارند(اعتراض رئیس جمهور به توئیتربازی مشاورش / جهان نیوز / چهارشنبه 6 بهمن 95 / کد خبر :499847).
اجازه دهید حکم مشاورت دیر هنگام حسن روحانی را برای خود صادر کنم و مشورت های زیر را در زمانی که وعده های انتخاباتی به فراموشی سپرده شده، تورم جیب و سفره مردم را کوچک کرده است و قس علی هذا بدهیم تا شاید بتواند قسمتی از ضعف رسانه ای دولت را که بارها از آن دولتمردان و حامیان دولت نالیده اند را جبران نماید و ایشان باید بداند که اگر وضع به همین منوال پیش برود تاریخ انقلاب اسلامی و ایران در باره دولت یازدهم و رئیس آن قضاوتی خواهد کرد که دور از شان کسوتی و سابقه سیاسی ایشان خواهد بود مگر اینکه قضاوت تاریخ برایمان مهم نباشد و دم غنیمتی سرلوحه امورمان باشد:
1- امیدتان از اول مسند نشینی پاستورتان به غرب و آمریکا و پیوند زدن همه چیز، حتی آب و هوای مردم به برجام بود امروز که فهمیدید این پیمان سرابی بود که برخی از مشاوران و وزیران دولتتان برایتان آب گوارا نشان داده بودند آنان قهرمان دیپلماسی نبودند بلکه تنها با داشته ها و زحمات دانشمندان جوان ایرانی بر سر میز نشسته بودند و افتخار امروزشان به برجام جایی از اعراب ندارد که باید ملت ایران و شهدای هسته ای افتخار و ذلت آنرا تعیین کنند علی الحال افتخار آن قهرمانان با قضاوت مردم یکسان نیست /ثانیا : شما مگر خود تجربه الجزایر در قضیه گروگانهای امریکایی را نداشتید که اینقدر خوش باورانه قلم تقدیر خود را بدست مشاوران غرب گرا و کسانی دادید که در کوران حوادث انقلاب اسلامی در خیابانهای نیویورک تمرین وطن دوستی می کردند نه در میادین جنگ و ترور .پس از این خوش باوری خطرناک دست بردارید که نه به صلاح دین و نه دنیای شماست .
2- در مدت عمر دولتتان دائما بر شیپور زنده بودن برجام دمیدید این درحالی بود که کسانی که شما برد ! سیاسی خود را با ایشان شریک بودید شما را بازنده و خود را پیروز می خوانند . مگر همین چند وقت پیش نبود که تام کاتن نماینده افراطی کنگره برجام را مرده خواند و آمدن ترامپ به کاخ سفید نیز هر چه بیشتر برجام را که قرار بود عامل تعامل و ورود ایران به دهکده جهانی آمریکا! باشد به عاملی برای تنش و تشنج بین ایران و آمریکا و غرب تبدیل کرد آیا امروز ما در حالت تهدید و استراتژی ماشه غرب به سمت خود هستیم یا آنزمان که با تمام توان و قدرت دیپلماسی تهاجمی خود را پیش می بردیم و کسی هم یارای مقاومت و جرات حمله را نداشت/ اگر آن زمان ما با آمریکا و اروپا طرف بودیم به لطف دولت مستعجل و تکنوکرات و وزیر خارجه شما آیا هر گونه حرکت ما تعبیری غیر از مقابله با جامعه جهانی و صف آرایی بین المللی بر علیه ما را در پی خواهد داشت؟ پس به قدرت ملی و انقلابی مردم تکیه کنید و امر پر ابهام برجام را تعیین تکلیف کنید.
3 - برای اجرای برنامه هایتان حتی در انتخابات آتی ریاست جمهوری وعده های 100 روزه و چند روزه ندهید که رشد و اصلاح اموری که ابعاد ملی دارند در این مدتها نمی گنجد و خوش خیالی و خوش باوری در این موضوع همانی می شود که که امروز بالای 198 واحد صنعتی تعطیل، رشد بیکاری به بالای 3 میلیون نفر رسیده است ، اقتصاد مقاومتی جز نمای از آن باقی نمانده است، رشد نقدینگی به بالای 000/000/000/000/1122رسیده است و این ینی عدم توانایی دولت در کنترل تورم و رشد بی رویه قیمت ها و کوچک شدن جیب و سفره مردم.
4 – مدیران ارشد مولتی میلیاردر دولتی و حرام واران دور نزدیک به خود را از اطراف دولتتان دور کنید زیرا آنان شما را از مردم دور کرده و احساس غریبگی با شما خواهند کرد و دیگر اعتمادی به داوری و مدیریت عدالت خواه شما از خود نشان نخواهند داد.
5 – جوان گرایی اصلی بود که شما نخواسته و یا نتوانستید آنرا در دولت خود عملی سازید و معلوم هم نیست که ملت ایران اجازه خدمتگزاری دوباره به شما را در انتخابات 96 بدهند لاکن این امر ملکه ذهنی شما باشد که چابک بودن یک ساختار اجرایی – سیاسی در توقف و حرکت بجا و یا غلط موجبات موفقیت و یا شکست هر دولتی را رقم می زند و نیازی هم به هیچ منتقد ی هم ندارد و بزنگاه انتخاباتی است که این موضوع را ثابت و یا مردود خواهد ساخت.
6 – خود را شاه کلید تمام مشکلات ندانید که می توانید اقتصاد را در 100 روز، تعامل با غرب را با لبخند و خوش بینی عملی سازید و در پایان بدون اینکه به واقعیات زندگی مردم توجه کنید ، ایشان را به راه انداختین کارناوال های شادی برای کارهایی که در خفا انجام داده و با محرمانه سازی آن همگان را از زوایای فعالیت هایتان محروم ساخته اید فرا نخوانید که حقیقت موفقیت شما در جیب و سفره و کار و رفاه و وفور نعمت های قابل دسترس برای اقشار ضعیف مردم نمود پیدا می کند نه در امارهای عددی که عدد و رقم در قاموس خدمتگزاری بسیار غلط انداز و فریب کار است و نمی توان به آن اطمینان نمود.
7 – فاصله مناسبی را از اقوام نسبی و سببی خانوادگی و سیاسی خود رعایت نمایید. تاریخ دور و نزدیک کشور ما و همچنین دنیای اسلام پر است از کسانی که به همین دلیل از راه درست منحرف شده و روبروی جبهه حق ایستاده اند . پس از پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون چه کسی می تواند فراموش کند مسئولینی را که فرزندانشان ایشان را به مقابله با انقلاب اسلامی و درخواست ویژه خواری از انقلاب را بعنوان سهم خود از انقلاب کشانیدند و البته مسئولان زیادی هم بودند که در دوراهی خدا و شیطان راه خدا را برگزیدند و از فرزندان ناخلف خود تبری جستند و ما و شما هم از این امر مستثنی نیستیم.
8 – بدانید که مدیران کاردان و همه چیز دان را تنها نباید در میان دیپلماتها و تحصیلکردگان آمریکا و انگلیس جستجو کرد . مدیریت جهادی نیاز امروز ماست که خود شما در دوران دفاع مقدس شاهد مصادیق عینی آن هم بوده اید، مدیریتی که در آن نه رانت خواری و ویژه خواری و نه خاندان سالاری و رفیق بازی جایی ندارد.
9 – شهید مظلوم بهشتی می گفت: تلخی برخورد صادقانه را به شیرینی برخورد منافقانه ترجیح می دهم . برخی از یاران و حامیان مطرح و بعضا کلیدی شما شیرینی های منتافقانه را به کام شما می ریزند تا سوء مدیریت و ویژه خواری های اقتصادی و سیاسی خویش را استمرار بخشند و زمانی که وقتش شاید زیاد هم دیر نباشد از شما بدون کوچکترین تردیدی خواهند گذشت و خود نیز بارها در رسانه های خودی و بیگانه اقرار کرده اند که شما خیر الموجودین سیاسی آنان هستید و به شما چک سفید امضاء نداده اند پس تلخی نقد صادقانه منتقدان را به جان بخرید و سیرینی کاذب منافقانه را دور بریزید که هم به صلاح دنیای شماست و هم آخرتتان.
در مجموع می توان همه این مطالب را در یک جمله خلاصه و تکمیل کرد و آن این است که " بهترین مشاور انسان تاریخ و ناصح ترین و دلسوزترین ایشان سیره فکری و عملی همه مبارزان انقلاب اسلامی از صدر تا ذیل است که در برکات وجودی ولی فقیه تبلور و عینیت یافته است و صد البته همین تاریخ نیز منحرفان و پشیمان شدگان از راه انقلاب اسلامی را به زباله دان تاریخ خود نیز افکنده است که نیازی به دوباره خوانی آن نیست ".