جلال ملکی؛ سخنگوی نجیب پلاسکو

این سخنگو ویژگیهای منحصر به فردی داشت، آتش نشان بود و در جدال با احساسات خود، بغضش را اگر چه کنترل می نمود اما پنهان  نمی کرد . ابرهای همه عالم در دلش می گریست و این مدل سخنگویی ملت سوگوار را خوش می آمد. 

او از سوگ و حماسه می گفت از بطن آن و از جنس آنچه بود که درباره اش می گفت. این سخنگوی ناگهانی و شاید اتفاقی یکی از بهترین ، حرفه ای ترین، مسلط ترین و البته احساساتی ترین سخنگوها از کاردرآمده بود. نجیب ، محزون ، فعال ، متعهد و دقیق . از اخبار غیر موثق شبکه های اجتماعی گلایه داشت ، اما در شبکه های اجتماعی محبوب بود و مورد توجه ؛ عکس اول روزنامه ها بود، با چهره ای غم زده که از حماسه و ایثار میگفت و تعداد مجروحان حادثه ، مراحل آواربرداری و از همکاران شهیدش.

در میان حادثه پلاسکو و آواربرداری دشوار آن، خبرنگار تلویزیون درباره تولد و یکساله شدن دخترش از او پرسید و ملکی متعجب از این که خبرنگار از کجا می داند روز تولد دختر اوست؟ لبخندی از روی تعجب زد؛ اما این سخنگوی متفاوت بعد در تلویزیون بابت همین لبخند کوچک از خانواده شهدای آتش نشان معذرت خواهی کرد. 

معذرت خواهی بابت لبخندی کوچک که هیچ کس و به احتمال زیاد حتی خانواده شهدای آتش نشان هم از آن ناراحت نبودند . چرا که مربوط به تولد دختر بچه ای بود که پدرش در میان حادثه کنارش نبود، اما ملکی معذرت خواهی کرد تا در عزادار بودنش که از سرتا به پایش هویدا بود ، ذره ای تردید وجود نداشته و باز در بالاترین حد با خانواده سوگوار همکارانش همراهی و همدلی کرده باشد.

ملکی در  ایام پرتلاطم و ملتهب حادثه پلاسکو تجسم دشواری وظیفه بود، ماندن بر سر ایمان و تعهد، در عین نجابت و افتادگی و البته خوش بیانی.

او نوع جدیدی از سخنگویی را به مردم نشان داد، نوعی برآمده از دل آتش، ناب، وظیفه شناس، هر لحظه پاسخگو و مدام درحال بلعیدن و قورت دادن اشک ها.

او یک هفته به همه تسلیت گفت، تلخ ترین لحظه را فروریختن ساختمان پلاسکو نام برد و از شهدا و همکارانش گفت و پیکرهای مطهری که با سختی و مرارت زیاد بالاخره پیدا شدند؛ اما چندان معلوم نیست در این مدت کسی حواسش بوده که به این سخنگوی جدید و فعال هم تسلیت بگوید، آن که بار سختی را بر دوش کشید به تنهایی.

به هر حال به او نیز باید تسلیت گفت، قطعاَ آتش نشان تسلی بخش خود محتاج تسلی و توجه است.امیدواریم ملکی همچنان سخنگوی آتش نشانی یا دیگر ستادهای مربوط به بحران و حوادث بماند؛ چرا که سخنگویی به او میآید و در نقش خود صمیمی و توانمند نشسته است .