به گزارش پایگاه 598 به نقل از همشهری ورزشی، عادل کلاهکج که تا همین چند وقت پیش در میانه چمنزار میخرامید، حالا تصمیم به خداحافظی با فوتبال در ۳۱سالگی گرفته است. بچه کوچههای تفتیده رامهرمز خسته از پیشنهادهاي شرمآور دلالها، خودش را در چاردیواری خانه محبوس کرده است. گاهی میان عشق و تنفر فاصلهای به قدر یک آه است فقط!
کجايي؟ مدتهاست از تو خبری نداریم عادل.
فوتبال ما اینقدر خوب است که جایی برای ما بدها نیست. ترجیح دادم فعلا بیرون باشم اما با دلالها دور یک سفره ننشینم. درهای ورودی فوتبالي که سر تا پایش زد و بند شده را باید گل گرفت.
نیمفصل قرار بود با یکی از تیمهای خوزستان ببندی اما در آخر خبری نشد.
مدام زنگ میزنند و میگویند ۲۰درصد مال مدیرعامل، ۳۰درصد برای سرمربی، ۳۰درصد برای دلال و ۲۰درصد هم برای خودت. با این وضع ترجیح میدهم خودم را در کارون غرق کنم اما تن به ذلت ندهم. فوتبالی که سرمربی تيم لیگبرتریاش را دلالها در عرض یکساعت جابهجا میکنند به چه دردي میخورد؟ خبر دارم باند معروف از فلان مربی پورسانت درست و حسابي گرفته و یکشبه نیمکت لیگبرتري را تحویلش داده. با این وضع مسی هم باشی، هیچ تیمی سراغت نخواهد آمد، مگر سبیل دلالها را چرب کنی.
۳۱سالگی میتواند دلیلی برای دور شدن از میدان باشد؟ خیلی از تیمها جوان شدند!
ببینید یک تیم لیگبرتری در نیمفصل به من گفت آمادهای اما سن تو زیاد است و ما بازیکن جوان میخواهیم، بعد فردای همان روز با بازيکن ۳۵ساله بستند. ته ماجرا دلالهایی بودند که سهمشان را گرفتند و سهم مدیرعامل و مربی را هم دادند. من اگر پیشنهادهايي که از همین گوشی به دستم میرسد را فاش کنم، خیلیها بساطشان جمع خواهد شد. تیغ زدن در روز روشن به خاطر روابط کثیف پشت پرده؟! در کمال گستاخی میگويند یا سر کیسه را شل کن یا گوشه خانه تا ابد بمان و قید فوتبال را بزن. البته وقتي فدراسیون خودش را به ندیدن و نشنیدن بزند، همین است که میبینیم.
بالاخره میخواهی چهکار کنی؟
ترجیح میدهم در ۳۱سالگی کفشها را بیاویزم و در رامهرمز دستفروشی کنم و نان حلال به خانه ببرم اما با واسطههایی که نانشان را در خون میزنند و امثال مرا له میکنند به توافق نرسم. جالب است، جدیدا برای آنکه باکلاستر شوند، اسمشان را گذاشتند مدیربرنامه. آقای مدیربرنامه را هم آدمهای باشگاه تعیین میکنند. به خود من گفتند فلانی را منيجرت کن و سهم همه را بده و قرارداد ببند اما تصمیم گرفتم زیر یوغ این لجنبازیها نروم.
راستی بازیهای تیمهای خوزستانی را تعقیب میکنی؟
تماشای بازی برخي تیمها که مهرههایشان از دادن ۵تا پاس ساده عاجزند اعصابخردکن است. بازی آخر استقلالخوزستان در ورزشگاه بودم. آنقدر بازیکنان گاف دادند که صدای کلاغها هم درآمد. بچههای قدونیمقد پسکوچههای خوزستان از اینها بهتر بازی میکنند. با این وضع در آسیا کیسه بوکس خواهند شد. بنشینید و ببینید.