سرویس اجتماعی پایگاه 598 - حجت الاسلام علی جعفری/ اینکه در ماجرای فروپاشی پلاسکو، همه از شهرداری و وزارت کار و بنیاد مستضعفان و آتش نشانی متّهم می شوند، جز «سرقفلی داران پاساژ»، نشانۀ آشکاری از نشستن بدهکاران بر صندلی طلبکاران است. به راستی چرا هیچکس و خصوصا رسانۀ ملّی به خود اجازه نمی دهد تا در کنار حساب کشی از سازمانهای مسؤول، دربارۀ سهم کاسبان پلاسکو در فروریختن این ساختمان و درآمیختن پایتخت با بحران هم حرفی بزند؟
عجیب تر اینکه این سازمانها بقدری به کهنه دعواهای بین سازمانی مشغولند که یادشان رفته مرگ این برج بیمار بیش از اینکه به عدم سرکشی و مداوای ایشان مربوط باشد، در پی بی توجّهی اطرافیان بیمار به توصیه ها و نسخه ها رخ داده است.
در هرحال، هرچند که پزشک و پرستار هم بابت دنبال نکردن بی رحمی اطرافیان کاسبکار بیمار تا پلیس و دادگاه مقصّرند و حتّی دادگاه و پلیس هم به جهت عدم اعمال قوّۀ قاهره در رهاندن بیمار از دست اطرافیان متخلّف شایستۀ سرزنشند، امّا چرا هیچ کس از بی رحمی و سودجویی این سرقفلی داران سنگدل حرفی به میان نمی آورد؟
در طرف دیگر ماجرا مسؤولین امر به جای فراهم آوردن فرصت هایی برای تنبّه و مسؤولیّت پذیری سرقفلی داران، سراسیمه قربان صدقۀ شان می روند؛ سپاه در به درِ تأمین محل جدید کسب و کار آنها است، بانک مرکزی پی در پی برای اعطای وام اعلام آمادگی می کند، رییس بنیاد مستضعفان با خاکساری در برابر سرمایه سالاران قول می دهد که ساختمانی بهتر از اوّلی برایشان بسازد و رسانه های چپ و راست درحالی که از مردم گرفته تا مسؤولان همه را می نوازند، مواظبند که مبادا چینی نازک تنهایی این اَبَر سرمایه داران تَرّک بردارد.
رسانۀ ملّی هم در این میانه فقط ناظر آتش و دود است؛ گه گاه یادی از آتش نشانها می کند و گاهی هم مردم را به تیغ انتقاد می گیرد که چرا راه آمبولانسها را بستید؟ چرا سلفی گرفتید؟ چرا...
ماهی این آب گل آلود را نه رییس جمهور و معاون اوّلش، نه وزیر کار، نه شهردار تهران، نه رییس بنیاد مستضعفان، نه سلفی بگیران، نه روزنامه های چپ و راست، نه صدا و سیما و حتّی نه مستأجران و کارگران پلاسکو می گیرند؛ ماهی های درشت فقط عاید سرقفلی داران سرمایه سالاری خواهد شد که پشت گرد و خاک خرابکاریی که درست کرده اند، پنهان شده اند و منتظرند تا بنیاد مستضعفان ساختمان فرتوتشان را با هزینۀ بیت المال نونوار کند، بانک مرکزی وام چند صد میلیونی به حساب های پر از پولشان واریز کند، سپاه پاسداران محلّ کسب جدیدشان را تدارک کند و شرکت های بیمه خسارتشان را جبران کنند تا دوباره کار پرآب و نان واردات مد و لباس های خارجی و پمپاژ آن به بازار پوشاک ایران را از سر بگیرند