به گزارش پایگاه 598 به نقل از فارس، دو روز است که متحیریم! حیرت زده از کار دولت محترم! همان دولتی که در آستانه ی برجامش با دشمن از فرجامش پرده برداشت و گفت تمام انبارهایش خالی است و چیزی برای اداره ی امور ندارد یعنی شبیه همین چیزی که وزیر راهش برای یک هواپیما و اصلا بگو صد هواپیما، جشن به راه انداخت و در مصافحه و به آغوش کشیدن مدیر ایرباس، ملتی را تحقیر کرد؛ من ضمن اینکه با بازماندگان حادثه ی تصادم قطارها ابراز همدردی می کنم؛ چون جان عزیزشان از کف رفت اما از حیث تاریخ و اندیشه ی سیاسی می گویم در رفتارهای سبک سرانه و تجدد مآبانه در جشن مهرآباد، جان ملتی مجروح و آبروی امتی لکه دار گردید و روح بلند و غرور ملی شان به سخره کشیده شد؛ اما چه کنیم که سقوط هواپیما و تصادم قطارها و اتوموبیل ها دیده می شود ولی سقوط هویت ملی را ناظری و بازپرسی در این سامان رصد نمی کند ! اما مهرآباد در دی ماه جاری و بهمن آتی از این به بعد یادآور دوپرواز است؛ دو پرواز و یک فرودگاه!
محور هر دو پرواز نیز آخوند است؛ یکی آخوند مجتهد و از اصولیون با هوش مکتب قم و عباس آخوندی که هوش اش مستولی سیاست زدگی ها و مقهور طرف اروپایی شد، آری! دو پرواز اما یکی به اوج و آن دیگری به حضیض! پروازی که از قضا هردو از فرانسه به ایران است؛ آن یکی ایرفرانس و این یکی ایرباس ؛ آن یکی پانزده سال از وطن دور بود و این یکی سی و هفت سال؛ آن یکی مرکب و وسیله بود و این یکی هدف و فلسفه! بر ایرفرانس ما سوار بودیم اما ایرباس سوار برما! بویینگ 747 خدمتگزار مجتهد اصولی ما و مخدوم مرجع دینی ما بود در ایرباس 321 اما ما خادم و آنها مالک، آن پرواز تاریخ را تغییر داد و ملتی را به حرکت درآورد و این پرواز روح ملی را به بند کشید و امتی را تحقیر کرد.
« ژرژان فابین با تااوش» مهماندار و پلیس فرانسوی بویینگ 747 حامل روح الله می گوید: وقتی دست در دستان آیت الله از پله ها پایین می آمدیم انگار این «مسیح» بود که ظهور کرده و پای بر زمین می گذارد؛ در اینجا اما وزیر دولت یازدهمی ما چنان مرعوب، مدیر فرانسوی را در آغوش گرفت تو گویی از سلیمان زمان، تخت سلیمانی را می رباید؛ در آن پرواز اروپاییان خدمه بودند و ایرانی ها فرمانروا، در این پرواز اما اروپایی کدخدا شد و ایرانی خدمتکار! در میانه ی آسمان وقتی از آن آخوند اصولی و مجتهد «سوار بر بویینگ» پرسیدند: اکنون چه حسی دارید ؟ گفت هیج حسی! و بی هیج اضطرابی در بیکران آسمان خوابید و با اقامه ی نماز صبح آن غول تکنولوژیک را در همان بیکرانه رام کرد! آخوند منتظر ایرباس حامل مدیر فرانسوی در مهرآباد اما همانند ذوق زده های عهد قجری و ناصری سر از پای نشناخته و مدیر اعزامی فرانسه را با تمام وجود در میانه ی پلکان هواپیما برجان و سینه ی خویش می فشارد؛ همو که مرکب یا اسب هوایی را 37 سال از ایرانی دریغ کرد و اکنون به یُمن سرمایه ی ایرانی چرخ صناعت اش بیش از گذشته خواهد چرخید را بمثابه ی مصلح ملی در آغوش می کشد!
آقای وزیر می تواند ما را مخالف تکنولوژی و آسایش ایرانی و مخالف امنیت پرواز معرفی کند و صد البته این رسم تاریخ غرب زدگی این مرز و بوم از ملکم خان تا محمد جواد ظریف است اما جواب این صنعت جدل به روشنی معلوم شد که آقای وزیر! ما می خواهیم «سوار » بر تکنولوژی غرب شویم و نه آنها سوار برما! ما می خواهیم دولت محترم، در مقابل نانجیبان غربی، آقا باشد؛ ما هواپیما را حداکثر نوعی اسب جدید می شناسیم، آیا اسبان ارباب اند و انسان در خدمت او یا برعکس این انسان است که اسب ها در خدمت اویند!؟ آقای وزیر در جمله ی خدمتکار فرانسوی بویینگ اقای « ژرزان فابین با تا اوش» قدری تامل کنید که این بار در مهرآباد چه کسی را قدیس ساختید و مسیح ایرانیان نمودید!؟ آن پرواز محو تماشای مسیح ما بود اما تو غرب جنایت کار را با هاله ای از نور و در میان کف زدن و هورا کشیدن بر ارض طاهر ما نشاندی! صد البته فقط چند وطن خواه هویت شناس در مجلس شورای اسلامی لازم است تا جشن تو را که نتیجه ی قهری اش؛ مسیح نمایی غربیان برای ایرانی و بزک کردن چهره ی جنایت کار اروپاییان در وطن شد در خلع تان از صدرات کافی بدانند! اما در وزارت باشید یا نباشید زمان خوبی را برای این رژه ی هوایی برگزیدید؛ چه جوانان وطن خواه ایرانی بخوبی خواهند توانست این دو صحنه ی فرود مسیح ما به مهرآباد و نفوذ مدیر فرانسوی به فرودگاه را با تصاویر و خلاقیت های بصری و نظری به مقایسه نشینند! و مردم خواهند دید در میانه ی پلکان ایرباس تو و ایر فرانس ما چه حکمت هایی است و از هم اکنون ذهن همه ی ایرانیان تا 12 بهمن این دو پرواز را در فضای اجتماعی دست به دست خواهند کرد.
* دکتر مجتبی زارعی: عضو هیات علمی اندیشه سیاسی اسلام دانشگاه تربیت مدرس